English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (41 milliseconds)
English Persian
servicing سرویس کردن خودروها
Other Matches
light line خط خاموش کردن چراغ خودروها
service سرویس کردن
serviced سرویس کردن
wallow course خندق ضدعفونی خودروها
side out خراب کردن سرویس
traffic release ساعت عبور ازاد خودروها
mutilation table جدول راهنمای بارگیری خودروها
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
hand out خراب کردن سرویس اسکواش
letting سرویس خطا سرویس بد
lets سرویس خطا سرویس بد
let سرویس خطا سرویس بد
alighting area نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
lob serve سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
cone penetrometer وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
hard stand بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
rallying point محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
rallying points محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
to make a complaint [about] شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
holdees پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
service شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
in خط سرویس
assistance dog سگ سرویس
after sales service سرویس
service dog سگ سرویس
medical response dog سگ سرویس
in- خط سرویس
serviced سرویس
centermark خط سرویس
service سرویس
service line خط سرویس
dispersal lays محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
service echelon ردههای سرویس
service over خطای سرویس
aces امتیاز سرویس
truckline سرویس باربری
service stairs پلکان سرویس
letting سرویس خطا
ace امتیاز سرویس
side out خطای سرویس
american twist سرویس چرخشی
underhand service سرویس ساده
air line سرویس هوایی
short service line خط سرویس کوتاه
aditional service سرویس اضافی
lubritorium چاله سرویس
cannon balls سرویس چکشی
cannon ball سرویس چکشی
after sales service سرویس خدماتی
backcourt پشت خط سرویس
information service سرویس اطلاعاتی
lets سرویس خطا
serviced بنگاه سرویس
hand out خطای سرویس
kick serve سرویس پیچشی
telephone service سرویس تلفن
half court زمین سرویس
cooking set سرویس پخت و پز
service بنگاه سرویس
let سرویس خطا
service area منطقه سرویس
sevice kick ضربه سرویس
windmill service سرویس چکشی
out- دریافت کننده سرویس
out دریافت کننده سرویس
out- نوبت سرویس اسکواش
out of hand serve سرویس پایین دست
tea service سرویس چای خوری
in side سمت سرویس زمین
hook service سرویس برگردان والیبال
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
field service پشتیبانی سرویس رزمی
out نوبت سرویس اسکواش
outed دریافت کننده سرویس
railroad service سرویس راه اهن
tea set سرویس چای خوری
service court محل فرود سرویس
interrupt serrice routine روال سرویس وقفه
service ace امتیاز سرویس تنیس
service charge سرویس مهمانخانه وغیره
dow jones/retrieval service سرویس خبری دو جونز
left court زمین سرویس سمت چپ
odd court زمین سرویس سمت چپ
hand in سمت زمین سرویس
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
tea services سرویس چای خوری
outed نوبت سرویس اسکواش
tea sets سرویس چای خوری
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
wide area telephone service سرویس تلفنی گسترده
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
customer service technician تکنسین سرویس مشتری
communications server سرویس دهنده مخابراتی
change of service تعویض سرویس والیبال
duplicate service سرویس خدماتی دوبله
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
bibliographic retrieval service سرویس بازیابی کتابشناسی
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
service court محل فرود سرویس اسکواش
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
no-man's land منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
replenish سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
in side سمت سرویس زمین اسکواش
replenished سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishes سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishing سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
Service Included سرویس حساب شده است.
hand out حریف دریافت کننده سرویس
hand in سمت زمین سرویس اسکواش
ad court زمین سرویس سمت چپ تنیس
army service area منطقه سرویس نیروی زمینی
half court قسمت سرویس زمین تنیس
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
right court زمین سرویس سمت راست
self service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self-service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
Is service included? آیا سرویس حساب شده است؟
deuce court زمین سرویس سمت راست تنیس
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
down خطای سرویس توپ خارج از بازی
travel agents بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
America Online بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
travel agent بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
replacement service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
service line حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
ten year device وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
replacement bus service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
principal قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
third شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
principals قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
toss a coin for choice of service of cou شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
thirds شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
service توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
throws باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
dial up service سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
throwing باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throw باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
dialup سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
name کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
telesoftware نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
names کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
bay یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
floater هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
voices سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voicing سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
public سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
voice سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
heap مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heaping مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
host computer کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
heaps مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
host computers کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
multidrop line پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
priorities ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priority ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
controlled airspace قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
subscribing افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscriber 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscribers 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscribe افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
subscribed افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
alerting service قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
point of presence شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
cross compiling assembling روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
cellars محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellar محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
service road جاده کناری جاده سرویس
constants سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com