English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
Other Matches
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
amusingly سرگرم کننده
amusing سرگرم کننده
entertaining سرگرم کننده
engaging سرگرم کننده
divertive سرگرم کننده
divertive منحرف کننده
diversionary منحرف کننده
divertor switch کلید منحرف کننده
deflector plates صفحههای منحرف کننده
deflecting electrode صفحه منحرف کننده
deflecting electrode الکترد منحرف کننده
deflecting voltage ولتاژ منحرف کننده
baffled منحرف کننده جریان سیال
baffles منحرف کننده جریان سیال
magnetic deflection field میدان منحرف کننده مغناطیسی
baffle منحرف کننده جریان سیال
diversionary attack تک منحرف کننده توجه دشمن
baffling منحرف کننده جریان سیال
perversive گمراه کننده منحرف سازنده
spoiler تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
diversionary landing فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
deviated منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviating منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviate منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviates منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
occupied <adj.> سرگرم
amused <adj.> سرگرم
filleting پر کننده
hoppers لی لی کننده
mauler له کننده
ear-splitting کر کننده
repudiationist رد کننده
syncopator غش کننده
refuser رد کننده
fillet پر کننده
refutative رد کننده
renunciant رد کننده
renunciant کننده
fillets پر کننده
puffer پف کننده
refutatory رد کننده
filleted پر کننده
deflective کج کننده
hopper لی لی کننده
swooner غش کننده
jaberer پچ پچ کننده
crusher له کننده
solver حل کننده
commulator یک سو کننده
crepitant خش خش کننده
fizzy کف کننده
skittish رم کننده
thinner کم کننده
rebutter رد کننده
surfy کف کننده
abjurer or abjuror کننده
spurner رد کننده
squasher له کننده
deletive حک کننده
mitigative کم کننده
mitigatory کم کننده
squelcher له کننده
filler پر کننده
catterer پچ پچ کننده
noncommittal رد کننده
bidders کننده
bandwidth یچ کننده
bidder کننده
benders خم کننده
prattfall پچ پچ کننده
mumbler من من کننده
whisperer پچ پچ کننده
attenuant اب کننده
percutient دق کننده
prater پچ پچ کننده
sensor حس کننده
fillers پر کننده
bender خم کننده
doers کننده
doer کننده
trackers پی کننده
solvent اب کننده
fluxing oil اب کننده
attacking تک کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
solvents اب کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com