Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
English
Persian
scalded cream
سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
Other Matches
evaporated milk
شیری که بوسیله تبخیرغلیط شده است
camera-shy
کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
osmose
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
back plane
یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
to scrape down
تراشیدن وکوچک کردن بوسیله کشیدن پابرزمین سخن کسیراپایمال کردن
lyophilization
خشک کردن چیزی بوسیله منجمد کردن ان در لوله هی خالی از هوا
ratten
بوسیله دزدیدن یا خراب کردن افزارش اذیت کردن
quick count
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
murage
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
alignments
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
like a duck takes the water
[Idiom]
کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
lactea
شیری
lacteal
شیری
lacteous
شیری
lactescent
شیری
leonine
شیری
lactiform
شیری
lactary
شیری
actescent
شیری
actic
شیری
milky
شیری
acteous
شیری
agalactia
کم شیری
wipe
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wiped
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wipes
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wiping
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
baptises
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizing
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
milkiness
حالت شیری
mammary glands
غدههای شیری
yellowish-white
رنگ شیری
galaxy
جاده شیری
temporary teeth
دندانهای شیری
milky electrolyte
الکترولیت شیری
galaxies
راه شیری
galaxies
جاده شیری
milkiness
خاصیت شیری
milk white
شیری رنگ
galaxy
راه شیری
opalescence
شیری رنگی
opalline
شیری رنگ
opal globe
حباب شیری
milk tooth
دندان شیری
milk teeth
دندان شیری
deciduous teeth
دندانهای شیری
jacob's ladder
جاده شیری
Milky Way
راه شیری
opalescent
شیری رنگ
How did you make out? Did you succeed or fail?
شیری یا روباه ؟
milky color
شیری رنگ
wet down
بوسیله اب پاشی خیس کردن
semaphore
بوسیله پرچم مخابره کردن
step down
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
shields
بوسیله سپر حفظ کردن
chafe
بوسیله اصطکاک گرم کردن
shield
بوسیله سپر حفظ کردن
electrotype
بوسیله برق چاپ کردن
chafes
بوسیله اصطکاک گرم کردن
hyphenate
بوسیله خط دارای فاصله کردن
instantiate
معرفی کردن بوسیله کنسرت
latches
بوسیله کلون محکم کردن
chafing
بوسیله اصطکاک گرم کردن
latch
بوسیله کلون محکم کردن
milky
شیری رنگ شیردار
udders
غده پستانی یا شیری
udder
غده پستانی یا شیری
white meat
فرآوردهی شیری پنیر
d. products
لبنیات فراوردههای شیری
galactites
پشم شیری رنگ
milky way galaxy
کهکشان راه شیری
end
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
to shield
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
police
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
photoengrave
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
to file a petition
بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
whet
عمل تیز کردن بوسیله مالش
postcard
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
postcards
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
polices
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
roentgenize
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
gravitates
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
electrolyze
تجزیه کردن بوسیله جریان برق
gravitating
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitate
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
latensify
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
vectors
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vectorial
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
thermostat
:بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
policed
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
to proclaim meetings
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
faradize
بوسیله القای برق معالجه کردن
thermostats
:بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
gravitated
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
Milk that has turned sour.
شیری که ترش شده است.
trug
فرف شیری چوبی تفت
actescence
نمایش شیر خاصیت شیری
Milky Way
اسمان دره جاده شیری
psychanalyze
بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
to file an application to somebody
از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
percutaneous perspiration
عرق کردن بوسیله پوست تعرق جلدی
talk out
بوسیله بحث شفاهی موضوعی را روشن کردن
labiovelar
تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
opals
عین الهر شیشه شیری رنگ
opal
عین الهر شیشه شیری رنگ
seam
درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
seams
درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
lixiviate
تجزیه کردن بوسیله شستشو باقلیا یا ماده حلالی
pyrogravure
نقشهای که بوسیله داغ کردن چوب روی ان می اندازند
modified milk
شیری که اجزا ان را کم وزیاد کرده بکودکان می خوراتتد
maieutics
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
barff's precess
حفافت اهن در مقابل زنگ زدن بوسیله اکسیده کردن
manual
عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید
nebula
تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
lifemanship
متشخص وبرجسته شدن یاتظاهر به تشخص کردن بوسیله تحت تاثیر گذاردن دیگران
sifting
روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
to walk the chalk
بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
milk of magnesia
مایع شیری رنگی که هیدرکسید منیزیم است وبعنوان ضد اسید وملین بکارمیرود
reed valve
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
cirro status
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
bouse
بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
garotte
اسباب ادم خفه کنی راهزنی بوسیله خفه کردن مردم
garrote
اسباب ادم خفه کنی راهزنی بوسیله خفه کردن مردم
phototostat
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
plenum method
طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
horizons
افق فکری بوسیله افق محدود کردن
horizon
افق فکری بوسیله افق محدود کردن
ambulances
بوسیله امبولانس حمل کردن امبولانس
ambulance
بوسیله امبولانس حمل کردن امبولانس
lion rug
فرش شیری
[این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
cabin pressurization safety valve
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
with
بوسیله
by the instrumentality of
بوسیله
per
بوسیله
wherewithal
که بوسیله ان
of
بوسیله
by
بوسیله
thruogh the a of
بوسیله
via
بوسیله
by dint of
بوسیله
at the hand of
بوسیله
perprep
بوسیله
whereby
که بوسیله ان
per pais
بوسیله مملکت
hydrolysis
تجزیه بوسیله اب
municipally
بوسیله شهرداری
electrically
بوسیله برق
hydromancy
تفال بوسیله اب
per pais
بوسیله کشور
by wire
بوسیله تلگراف
by the f.
بوسیله لمس
by depty
بوسیله نماینده
infiltration
پالایش بوسیله تراوش
churns
بوسیله اسباب گردنده
galvanography
روی مس بوسیله اندودکهربایی
lapped joint
اتصال بوسیله پوشش
poured
تراوش بوسیله ریزش
aerotherapeutics
معالجه بوسیله هوا
hydrolyze
بوسیله اب تجزیه شدن
hydromancer
تفال زننده بوسیله اب
in propria persona
بوسیله خود شخص
aeromancy
تفال بوسیله هوا
churn
بوسیله اسباب گردنده
radar scan
مراقبت بوسیله رادار
churned
بوسیله اسباب گردنده
photogelatin process
چاپ بوسیله ژلاتین
phototypography
چاپ بوسیله عکسبرداری
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
pour
تراوش بوسیله ریزش
pipeage
ترابری بوسیله لوله
pipe down
بوسیله شیپور یا نای
pipage
ترابری بوسیله لوله
dragonnades
بوسیله سواره نظام
leaching
تصفیه بوسیله شستشو
semaphore
مخابره بوسیله پرچم
sent via e-mail
بوسیله ایمیل فرستاده شد
pouring
تراوش بوسیله ریزش
pours
تراوش بوسیله ریزش
electromotive
متحرک بوسیله برق
eluviation
انتقال بوسیله بادوباران
windswept
بوسیله باد جاروشده
brewed
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
intuitively
بوسیله درک مستقیم
to scent out
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
electric chair
اعدام بوسیله برق
brew
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
postage
حمل بوسیله پست
traingulation
پیمایش بوسیله مثلثات
windblown
در حرکت بوسیله باد
seagirt
محصور بوسیله دریا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com