English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
free fall سقوط ازاد
Search result with all words
drop hammer چکش سقوط ازاد
free type parachute چتر سقوط ازاد
gravity drop پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity extraction بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
paradrag drop سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
Other Matches
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
crash سقوط
nosedives سقوط
nosediving سقوط
prolapse سقوط
falling سقوط
crashingly سقوط
drop سقوط
crashing سقوط
crashes سقوط
crashed سقوط
nosedived سقوط
nosedive سقوط
dropped سقوط
dropping سقوط
tailspin سقوط
drops سقوط
prolapsus سقوط
crack up سقوط
crack-up سقوط
elapse سقوط
elapses سقوط
chutes سقوط
chute سقوط
elapsing سقوط
fall سقوط
low dwon سقوط
collapse سقوط
come down سقوط
downfall سقوط
downcome سقوط
collapsed سقوط
collapsing سقوط
collapses سقوط
chutes سقوط انحطاط
chute ریزش با سقوط
chutes ریزش با سقوط
chute سقوط انحطاط
loss گریز سقوط
fall velocity سرعت سقوط
arrests جلوگیری از سقوط
velocity of fall سرعت سقوط
wipe out سقوط کردن
arrested جلوگیری از سقوط
termination of obligations سقوط تعهدات
fall سقوط کردن
discharge of an obligation سقوط تعهد
gastroptosis سقوط معده
drop چکه سقوط
drop افت سقوط
dropped چکه سقوط
break down سقوط ناگهانی
tailspin سقوط کردن
crashing سقوط کردن
dropping چکه سقوط
dropping افت سقوط
drops چکه سقوط
drops افت سقوط
lapse vi سقوط کردن
prolapse of the uterus سقوط رحم
nosedive سقوط کردن
aborted سقوط کردن
lapse inconduct سقوط در رفتاروکردار
crashes سقوط کردن
aborting سقوط کردن
aborts سقوط کردن
dropped افت سقوط
stumbling blocks سبب سقوط
crashed سقوط کردن
crash سقوط کردن
stumbling block سبب سقوط
falling سقوط کننده
abort سقوط کردن
crashingly سقوط کردن
nosedived سقوط کردن
arrest جلوگیری از سقوط
nosedives سقوط کردن
nosediving سقوط کردن
fall افت سقوط
crash-landed سقوط کردن هواپیما
crash land سقوط کردن هواپیما
crash-landing سقوط کردن هواپیما
pash سقوط برف سنگین
crash-land سقوط کردن هواپیما
crashed سقوط کردن هواپیما
crash-lands سقوط کردن هواپیما
crash سقوط کردن هواپیما
crashingly سقوط کردن هواپیما
crashing سقوط کردن هواپیما
proctoptosis سقوط روده راست
plumper دروغ صرف سقوط
crashes سقوط کردن هواپیما
high velocity drop بارریزی با سرعت سقوط زیاد
drops قطره سقوط کردن کم کنید
drop قطره سقوط کردن کم کنید
meteoric shower سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
debacles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
prolapse of the uterus درامدگی سیبک سقوط زهدان
meteor shower سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
dropped قطره سقوط کردن کم کنید
lysis سقوط وزوال تدریجی مرض
dropping قطره سقوط کردن کم کنید
dTbGcles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
plunged سقوط سنگین فرو بردن
aborted سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborting سقوط کردن موشک یا هواپیما
plunges سقوط سنگین فرو بردن
aborts سقوط کردن موشک یا هواپیما
plunge سقوط سنگین فرو بردن
debacle سقوط ناگهانی حکومت و غیره
abort سقوط کردن موشک یا هواپیما
falling of the womb سقوط کردن پائین افتادگی
skids راه شکست مسیر سقوط
skidding راه شکست مسیر سقوط
skidded راه شکست مسیر سقوط
skid راه شکست مسیر سقوط
dropping ball viscosimeter گرانروی سنج با سقوط گلوله
free enterprise اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
slump یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumped یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumping یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumps یکباره فرو ریختن سقوط کردن
crashingly سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashing سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashes سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashed سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crash سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
precipitated سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitates سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitate سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitating سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
late time زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
red out از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
stumps بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stump بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumped بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumping بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
raker تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
Marxist طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxists طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
collapsed متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapsing متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapse متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapses متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
degage ازاد
at ease ازاد
free play ازاد
absolutes ازاد
unattached ازاد
exempt ازاد
exempting ازاد
exempts ازاد
fetterless ازاد
freemen ازاد
open ازاد
exempted ازاد
opened ازاد
idle line خط ازاد
go as you please ازاد
immundity ازاد
opens ازاد
disengaged ازاد
self-service ازاد
self service ازاد
freeman ازاد
immune ازاد
unrestrained ازاد
footloose ازاد
freed ازاد
unihibit ازاد
free ازاد
slack water اب ازاد
frees ازاد
sweepers بک ازاد
freeing ازاد
loosest ول ازاد
sweep back بک ازاد
absolute ازاد
suspended floor کف ازاد
stand easel ازاد
self administered ازاد
loose ول ازاد
looser ول ازاد
stand at ease ازاد
unihibited ازاد
sweeper بک ازاد
to set at liberty ازاد کردن
free flight پرواز ازاد
free electron الکترون ازاد
free field حوزه ازاد
free expansion انبساط ازاد
to set at large ازاد کردن
free enthalpy انتالپی ازاد
to let ship ازاد کردن
free energy انرژی ازاد
total freeboard عمق ازاد
free flight موشک ازاد
unloose ازاد کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com