Dictiornary-Farsi | سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (6 milliseconds)

English	Persian
oogamete	سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده


Other Matches

macrogamete	سلول جنسی ماده بزرگتر
oogamous	دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
isogamete	سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gynandrous	نر و ماده دو جنسی
gonadotrophin	ماده محرک غده جنسی
gamete	یاخته جنسی
germ cell	یاخته جنسی
haploid cell	یاخته جنسی
gametogenesis	تکوین یاخته جنسی
heterogamet	یاخته جنسی ناهمخوان
gametangium	سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
gametangium	سلول جنسی
gonocyte	سلول جنسی
acrosome	برجستگی قدامی سلول جنسی نر
gametogenesis	ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
gamete	سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
gametophore	سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
gametocyte	سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
ovum	یاخته ماده
androgen	هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen	هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous	ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism	نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
ovum	سلول نطفه ماده تخمک
gonidium	یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
sex	احساسات جنسی روابط جنسی
sexes	احساسات جنسی روابط جنسی
cross fertilization	لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
thermite	ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset	ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist	ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism	فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
female connector	دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant	ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk	ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants	ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
fuelled	ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel	ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment	ماده رنگی ماده ملونه
fueled	ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling	ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments	ماده رنگی ماده ملونه
fuels	ماده انرژی زا ماده کارساز
gynandromorph	جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
sex	جنسی
homogeneity	هم جنسی
hermaphrodite	دو جنسی
hermaphrodites	دو جنسی
kindest	جنسی
sexes	جنسی
unisexual	یک جنسی
road sense	جنسی
sexual	جنسی
gamic	جنسی
unisex	دو جنسی
kinds	جنسی
bisexual	دو جنسی
diclinous	یک جنسی
generic	جنسی
kind	جنسی
ambisexual	دو جنسی
bisexuals	دو جنسی
Y chromosomes	کروموزوم جنسی
sexual symbolism	نمادگری جنسی
heteroerotism	دگرخواهی جنسی
heterosome	کروموزوم جنسی
heterophilia	دیگرخواهی جنسی
taxes in kind	مالیات جنسی
sexual disorder	اختلال جنسی
idols of the tribe	اوهام جنسی
sexual relations	روابط جنسی
sexual relations	مقاربت جنسی
autosomal	غیر جنسی
sexual receptivity	پذیرندگی جنسی
impotency	ضعف جنسی
sexual offences	جرائم جنسی
sexual maturity	بلوغ جنسی
heteroeroticism	دگرخواهی جنسی
gynandromorphy	ریخت دو جنسی
Peeping Toms	تماشاگر جنسی
bisexuality	دو گانگی جنسی
benefit in kind	نفع جنسی
raping	تجاوز جنسی
rapes	تجاوز جنسی
tax in kind	مالیات جنسی
climax	اوج جنسی
climaxes	اوج جنسی
raped	تجاوز جنسی
rape	تجاوز جنسی
truckage	مبادله جنسی
sexual development	رشد جنسی
sex glands	غدههای جنسی
sex differentiation	تمایز جنسی
sex differences	تفاوتهای جنسی
sex chromosomes	کروموزومهای جنسی
scopophilia	تماشاگری جنسی
pansexualism	جنسی نگری
paraphilia	نابهنجاری جنسی
parasexuality	نابهنجاری جنسی
sexual anomaly	نابهنجاری جنسی
payment in kind	پرداخت جنسی
peepling tom	تماشاگر جنسی
anaphrodisia	بی میلی جنسی
sodomy	انحراف جنسی
psycholagny	خیالپردازی جنسی
psychosexual	روانی- جنسی
renifleur	بو پرست جنسی
sex offenses	جرایم جنسی
sex perversion	انحراف جنسی
sexual delusion	هذیان جنسی
sexual arousal	برانگیختگی جنسی
inkind	کمک جنسی
autoerotism	خودانگیزی جنسی
autoeroticism	خودانگیزی جنسی
impotence	ناتوانی جنسی
sexiness	جاذبه جنسی
impotence	ضعف جنسی
excitement	برانگیختگی جنسی
excitements	برانگیختگی جنسی
coitus	مقاربت جنسی
sexual perversion	انحراف جنسی
multure	مزد جنسی
puberty	بلوغ جنسی
sexual deviation	انحراف جنسی
sexual aberration	انحراف جنسی
libidos	شور جنسی
potency	توان جنسی
heterosexuality	دگرخواهی جنسی
sexual orientation	گرایش جنسی
sexism	تبعیض جنسی
sex discrimination	تبعیض جنسی
asexual	غیر جنسی
Sexual assault	تجاوز جنسی
sexuality	عطش جنسی
sexuality	تمایلات جنسی
petting	نوازش جنسی
sex education	اموزش جنسی
sex appeal	جاذبه جنسی
voyeurism	تماشاگری جنسی
modesty	شرم جنسی
lesbianism	رابطه جنسی زن با زن
sexual intercourse	امیزش جنسی
sexual intercourse	مقاربت جنسی
eroticism	تمایلات جنسی
libido	شور جنسی
active algolagnia	ازارگری جنسی
aphrodisiacs	برانگیزنده جنسی
aphrodisiac	برانگیزنده جنسی
Y chromosome	کروموزوم جنسی
deviations	انحراف جنسی
gender identity	هویت جنسی
zygosis	امیختگی جنسی
venery	مقاربت جنسی
deviation	انحراف جنسی
unisexuality	حالت یک جنسی
commodity money	پول جنسی
eroticism	تحریکات جنسی
rapists	متجاوز جنسی
erotomania	جنون جنسی
gonad	غده جنسی
rapist	متجاوز جنسی
Peeping Tom	تماشاگر جنسی
copulating	مقاربت جنسی کردن
clitoral orgasm	اوج جنسی خروسهای
cohabits	رابطه جنسی داشتن
exospore	هاگ غیر جنسی
cohabit	رابطه جنسی داشتن
cohabiting	رابطه جنسی داشتن
gonadotrophic	موثر درغده جنسی
passivism	فعل پذیری جنسی
gamic	دارای خاصیت جنسی
algolagnia	درد دوستی جنسی
copulates	مقاربت جنسی کردن
copulated	مقاربت جنسی کردن
agamous	فاقد الت جنسی
prestation	مالیات اجاره جنسی
paedophilia	میل جنسی به کودکان
copulate	مقاربت جنسی کردن
polymophous perversity	چندگانگی میل جنسی
platyhelminth	جنسی از کرمهای پهن
desexualization	غیر جنسی کردن
sexual intercourse	مواقعه نزدیکی جنسی
pedication	عمل جنسی با حیوانات
sexual intercourse	رابطه جنسی مجامعت
cohabited	رابطه جنسی داشتن
anorgasmia	فقدان اوج جنسی
hypersexuality	فزون خواهی جنسی
orgasm	اوج لذت جنسی
orgasms	اوج لذت جنسی
autosome	کروموزوم غیر جنسی
libidinous	وابسته به شهوت جنسی
autosome	رنگینتن غیر جنسی
asexual	بدون عمل جنسی
asexual	فاقد خاصیت جنسی
inkind	کمک هزینه جنسی
promiscuous	بیقید در امور جنسی
perversion	انحراف جنسی یا اخلاقی