Dictiornary-Farsi | سلول عصبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
nerve cell	سلول عصبی


Other Matches

spermatid	سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
neuritis	التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
spermatogonium	سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete	سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium	سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
nervation	ساختمان عصبی شبکه عصبی
neuralgia	درد عصبی مرض عصبی
v , series	سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
cells	سلول
data cell	سلول
cell	سلول
zoogamete	سلول
phagocytosis	سلول خواری
germ cell	سلول تخم
photoelectric cell	سلول فتوالکتریکی
transformer cell	سلول ترانسفورماتور
photoconductive cell	سلول فوتورسانا
unit cell	سلول واحد
gonium	سلول نطفه
active cell	سلول فعال
photo cell	سلول فتوالکتریک
gonocyte	سلول جنسی
accumulator cell	سلول اکومولاتور
binary cell	سلول دودویی
stractural cell	سلول ساختاری
cytology	سلول شناس
galvanic cell	سلول گالوانی
gametangium	سلول جنسی
scarlet sage	سلول اتشی
selenium cell	سلول سلنیومی
cellulous	سلول دار
syncytium	سلول چند هسته ایی
cellule	سلول کوچک
cellulated	سلول دار
pixel	سلول تصویر
photoelectric cell	سلول فتوالکتریک
germ cell	سلول نطفه
storage cell	سلول انباره
data cell	سلول داده
locular	سلول دار
cellular	سلول دار
cells	پیل سلول
ward	سلول زندان
solar cells	سلول خورشیدی
solar cell	سلول خورشیدی
cleave	شکافتن سلول
lymph cell	سلول لنف
cleaved	شکافتن سلول
cleaves	شکافتن سلول
cells	سلول یکنفری
cell	پیل سلول
wards	سلول زندان
cell	سلول یکنفری
memory cell	سلول حافظه
odontoblast	سلول دندانی
mononuclear	سلول یک هستهای
celluloid	مانند سلول
nervelessness	بی عصبی
neurogram	رد عصبی
neural	عصبی
engram	رد عصبی
on pins and needles <idiom>	عصبی
keyed up <idiom>	عصبی
overwrought	عصبی
uptight	عصبی
abnerval	عصبی
twitchy	عصبی
nervous	عصبی
neurotic	عصبی
primitive cell	سلول واحد ابتدایی
half cell potential	پتانسیل نیم سلول
half cell reaction	واکنش نیم سلول
phagocyte	سلول بیگانه خوار
karyoplasm	پرتوپلاسم هسته سلول
ideal galvanic cell	سلول گالوانیکی ایده ال
interneuron	وابسته به سلول عصب
gonocyte	سلول تولید کننده
interneural	وابسته به سلول عصب
intracellular	واقع در درون سلول
barrier layer cell	سلول لایه سدی
endoderm	لیف درخت یا سلول
cellulosic	ساخته شده از سلول
progamete	سلول مولد تخمچه
cataplasia	تغییرات قهقهرایی در سلول
ectoclast	پوسته خارجی سلول
spermatogonium	سلول موجد تخم
nerve center	مرکز عصبی
neuralgia	درد عصبی
nerve current	جریان عصبی
nerve cell	یاخته عصبی
nerve block	وقفه عصبی
neuritis	التهاب عصبی
neural satiation	اشباع عصبی
neurocyte	یاخته عصبی
Relax!	عصبی نشو!
shock	حمله عصبی
neural reverbration	ارتعاش عصبی
shocked	حمله عصبی
nerve deafness	کری عصبی
nerve ending	پایانه عصبی
nerve fibre	تار عصبی
willies	حمله عصبی
neural lesion	ضایعه عصبی
neural induction	القای عصبی
neural discharge	تخلیه عصبی
neural conduction	رسانش عصبی
neural circuit	مدار عصبی
neural bond	پیوند عصبی
neural arc	قوس عصبی
nerve tissue	بافت عصبی
neuroplexus	شبکه عصبی
nerve plexus	شبکه عصبی
nerve path	گذرگاه عصبی
nerve impulse	تکانه عصبی
neurofibril	تار عصبی
shocks	حمله عصبی
psychochemical agent	عامل عصبی
nervous system	دستگاه عصبی
nervous systems	دستگاه عصبی
nerve	رشته عصبی
nerves	رشته عصبی
anorexia nervosa	بی اشتهایی عصبی
neural network	شبکه عصبی
ganglion	غده عصبی
causalgia	سوزش عصبی
plexus	شبکه عصبی
nervelessly	از روی بی عصبی
psychochemical agent	گاز عصبی
sweat bullets/blood <idiom>	عصبی بودن
neurons	یاخته عصبی
interneuron	داخل عصبی
interneural	داخل عصبی
neuron	یاخته عصبی
lose temper <idiom>	عصبی شدن
microphage	سلول میکروب خوار کوچک
light sensitive cell	سلول حساس در برابر نور
lysis	زوال وفساد سلول وغیره
acrosome	برجستگی قدامی سلول جنسی نر
enclosure	سلول تارکان دنیا [دین]
karyokinesis	تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
loculus	سلول یا حفره تخمدان مرکب
macrogamete	سلول جنسی ماده بزرگتر
end centered unit cell	سلول واحد دو وجهی متقابل پر
eletric eye	سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
endosarc	قسمت درونی سفیده سلول
engram	تحولات دائمی هسته سلول
engramme	تحولات دائمی هسته سلول
ovum	سلول نطفه ماده تخمک
neurotransmitter	انتقال دهنده عصبی
reciprocal innervation	تحریک عصبی تقابلی
neuroptera	حشرات عصبی الجناح
sympathetic nervous system	دستگاه عصبی سمپاتیک
neurogenic	دارای ریشه عصبی
neuromuscular coordination	هماهنگی عصبی- عضلانی
neuroblast	یاخته رویانی عصبی
parabiosis	وقفه رسانش عصبی
parasympathetic nervous system	دستگاه عصبی پاراسمپاتیک
neuropath	دچار اختلالات عصبی
anorexic	مبتلا به بی اشتهایی عصبی
visceral nervous system	دستگاه عصبی احشایی
vegetative nervous system	دستگاه عصبی نباتی
preganglionic	قبل از عقده عصبی
neuropsychiatric	درمان روانی عصبی
unipolar	سلولهای عصبی یک قطبی
neuropsychiatric	مرض روانی و عصبی
tensed	عصبی وهیجان زده
tensest	عصبی وهیجان زده
tensing	عصبی وهیجان زده
tracts	دسته تار عصبی
conceptual nervous system	دستگاه عصبی فرضی
autonomic nervous system	دستگاه عصبی نباتی
commissural fibres	رشتههای عصبی رابط
hysteria	هیستری حمله عصبی
bradyarthria	کندگویی عصبی- ماهیچه یی
cns	دستگاه عصبی مرکزی
commissure	بافت عصبی رابط
tenser	عصبی وهیجان زده
tract	دسته تار عصبی
discharge	شلیک عصبی تخلیه
jittery	وحشت زده و عصبی
tense	عصبی وهیجان زده
nerve agent	عامل شیمیایی عصبی
neurotic	دچار اختلال عصبی
on edge <idiom>	خیلی عصبی وخشمگین
tenses	عصبی وهیجان زده
discharges	شلیک عصبی تخلیه
fibrocyte	سلول دوکی شکل بافت همبندی
gametogenesis	ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
lysate	محصول زوال وفساد تدریجی سلول
gonogenesis	کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
entry	مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
guard cell	یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
nucleolus	هستک گرد میان هسته سلول
photovoltaic cell	سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
chromatolysis	تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
solar cell	سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
biont	واحد مستقل موجود زنده سلول
preganglionic	وابسته به جلو عقده عصبی
psychoneural parallelism	توازی نگری روانی- عصبی
sympathetic nervous system	دستگاه عصبی خود کار