Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 65 (5 milliseconds)
English	Persian
protective pitching	سنگریز حفافتی
rock facing	سنگریز حفافتی
Other Matches
security countermeasures	اقدامات حفافتی پیش بینیهای حفافتی
final protective line	خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
rock fill dam	سد سنگریز
rock fill	سنگریز
rock dyke	سنگریز
tipped rockfill	در هم سنگریز
compacted rockfill	سنگریز تو پر
compacted rockfill	سنگریز کوبیده
hand placed rubble or riprap	سنگریز دستچینی
coursed rockfill	سنگریز رگچینی
dumped rockfill	درهم سنگریز
quarry run rockfill	هم اورده سنگریز
riprap	پوشش سنگریز
rolled rockfill	سنگریز کوبیده
talus meterial	مصالح سنگریز
hand packed rockfill	سنگریز دستچینی
placed rockfill	چیده سنگریز
talus scree	شیب سنگلاخ سرازیر سنگریز
sluiced rock fill	سنگریز ابپاشی شده با فشار
protective barrier	سد حفافتی
protective	حفافتی
protective deck	پل حفافتی نا
protective measure	اندازه حفافتی
protective equipment	تجهیزات حفافتی
protective fire	اتش حفافتی
security files	فایلهای حفافتی
security controls	کنترلهای حفافتی
security countermeasures	پیشگیریهای حفافتی
security program	برنامه حفافتی
shielding constant	ثابت حفافتی
shielding effect	اثر حفافتی
shielding parameter	پارامتر حفافتی
protective cover	پوشش حفافتی
protective coloring	رنگینگی حفافتی
guard	نرده حفافتی
preventive	ماده حفافتی
guarding	نرده حفافتی
guards	نرده حفافتی
protective ground	زمینه حفافتی
mimetism	تقلید حفافتی
preventive maintenance	نگهداری حفافتی
protect bit	ذره حفافتی
preventive measure	اندازه حفافتی
protective earthing	زمین کردن حفافتی
security council	شورای حفافتی یکان
pitching	فکافته سنگچین حفافتی
bed beaching	سنگ چین حفافتی کف
final protective fires	اخرین اتشهای حفافتی
firepower umberella	چتر حفافتی اتش
protective	زره حفافتی محافظت کننده
safeguard	قفل حفافتی یا تامین دار
safeguarded	قفل حفافتی یا تامین دار
safeguarding	قفل حفافتی یا تامین دار
safeguards	قفل حفافتی یا تامین دار
seapainter	طناب حفافتی قایق ناو
granfather file	یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
interlock	وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks	وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking	وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocked	وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
apron	لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons	لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
security classification	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com