English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
slab for bearing سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
Other Matches
accenting : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
frying pan تاوه
floor slab تاوه کف
slabs تاوه
frying pans تاوه
slab bridge پل تاوه
slab تاوه
landing slab تاوه پاگرد
spillway slab تاوه سرریزان
spillway slab تاوه سرریز
deck spillway تاوه سرریزان
roof slab تاوه سقف
one way slab تاوه یکطرفه
slab of varying thickness تاوه با ستبرای متغیر
abaculus تاوه روی ستون
covering slab تاوه یا صفحه روکش
panful مظروف یک تاوه یا دیگچه
underlays کاغذ زیر تاوه
underlay کاغذ زیر تاوه
capping slab تاوه نعل درگاه
greyhound در تاوه پختن غربال کردن
abacuses تاوه روی سرستون سرستونی
abacus تاوه روی سرستون سرستونی
greyhounds در تاوه پختن غربال کردن
concrete dam سد بتنی
concrete roof سقف بتنی
concrete structure سازه بتنی
concrete block سنگ بتنی
concrete بتنی کردن
portland cement concrete lining پوشش بتنی
concrete pile شمع بتنی
slabs صفحه بتنی
slab صفحه بتنی
cement concrete lining پوشش بتنی
capping slab کتیبه بتنی
concrete pitching فرش بتنی
concrete layer قشر بتنی
concrete pavement شوسه بتنی
concrete pavement جاده بتنی
concrete pipe لوله بتنی
concrete floor طاق بتنی
concrete layer لایه بتنی
central concrete membrane پرده میانی بتنی
rigid concrete pavements رویههای صلب بتنی
cussom [e] [صفحه بتنی بزرگ]
concrete core wall دیوار با هسته بتنی
hollow concrete floor سقف تو خالی بتنی
concrete structure ساختمان با استخوانبندی بتنی
prestressed dam سد بتنی پیش تنیده
concrete joist shaker ویبراتور تیرهای بتنی
pile cap دال بتنی که سر شمعها را می پوشاند
concrete cover پوشش بتنی روی فولاد
incised slab [صفحه بتنی با نقش های روی آن]
site concrete بتنی که در پای کار ساخته شود
pile group دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
pier cap دال بتنی که روی ستون بنا میشود
decking تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
vacuum concrete ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
dalle صفحه بتنی [یا از جنس سنگ و مرمر صاف که کف اتاق استفاده می شده است.]
vibrated concrete بتنی که توسط ویبراتورمتراکم شده است یا بتن ویبره شده
pure bending حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
recumbency تکیه
leaning تکیه
emphasis تکیه
reliance تکیه
leanings تکیه
accumbency تکیه
atonic بی تکیه
unaccented بی تکیه
lolls لم تکیه
lolling لم تکیه
accented تکیه
accents تکیه
loll لم تکیه
accent تکیه
accenting تکیه
enclitic بی تکیه
lolled لم تکیه
boilerplate تکیه کلام
lean تکیه کردن
counterfort دیوار تکیه
backrest تکیه گاه
arm rest تکیه گاه
bridge seat تکیه گاه
accentual تکیه دار
leans تکیه زدن
point of support تکیه گاه
saddle bearer تکیه گاه
support bearing تکیه گاه
support roller تکیه گاه
to base one self تکیه کردن
maulstick تکیه دست
to throw oneself on تکیه کردن بر
postpositive الحاقی و بی تکیه
mahlstick تکیه دست
catch-phrase تکیه کلام
heel rest تکیه گاه
slump over تکیه زدن
to lean on a reed تکیه بر اب کردن
leans تکیه کردن
leaned تکیه زدن
insist تکیه کردن بر
stand تکیه گاه
support تکیه گاه
bolsters تکیه دادن
catch-phrases تکیه کلام
bolstered تکیه دادن
bolster تکیه دادن
propping تکیه گاه
stayed تکیه مهار
propped تکیه گاه
prop تکیه گاه
insisted تکیه کردن بر
insisting تکیه کردن بر
insists تکیه کردن بر
recline تکیه کردن
reclines تکیه کردن
reclined تکیه کردن
anchorage تکیه گاه
anchorages تکیه گاه
stay تکیه مهار
leaned تکیه کردن
relies تکیه کردن
rely تکیه کردن
rests تکیه دادن
rests تکیه گاه
rest تکیه گاه
relied تکیه کردن
relying تکیه کردن
fulcrum تکیه گاه
bearing تکیه گاه
anchor تکیه گاه
anchoring تکیه گاه
anchors تکیه گاه
rest تکیه دادن
lean تکیه زدن
accentuate با تکیه تلفظ کردن
free support تکیه گاه ازاد
accentuates با تکیه تلفظ کردن
hinged support تکیه گاه مفصلی
indirect support تکیه گاه بی واسطه
lateral support تکیه گاه جانبی
fixed support تکیه گاه گیردار
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
to lean against the wall به دیوار تکیه دادن
accentuated با تکیه تلفظ کردن
elastic support تکیه گاه ارتجاعی
direct support تکیه گاه بی واسطه
lateral support تکیه گاه کناری
to lean against something تکیه زدن به چیزی
slogans تکیه کلام شعار
support conditions شرایط تکیه گاهی
solid support تکیه گاه جامد
simple support تکیه گاه ساده
settlement of abutments نشست تکیه گاه
seat bars میلههای تکیه گاه
restraining support تکیه گاه گیردار
support تکیه گاه پایه
armpit تکیه گاه ارنج
armpits تکیه گاه ارنج
perceptual anchorage تکیه گاه ادراکی
rests تکیه گاه استراحت
slogan تکیه کلام شعار
rest تکیه گاه استراحت
movable support تکیه گاه متحرک
support pression فشار تکیه گاه
leaned تکیه دادن بطرف
bow hand دسته تکیه گاه
anchoring effect اثر تکیه گاهی
bearing width عرض تکیه گاه
journal تکیه گاه اصلی
journals تکیه گاه اصلی
bearing pressure فشار تکیه گاهی
bench wall دیوار تکیه گاه
accumbent تکیه کننده سرغذا
accumbent تکیه دار خوابیده
anchorage distance فاصله تکیه گاهی
arch abutment تکیه گاه قوس
prop تیر شمع تکیه
propping تیر شمع تکیه
accentually مطابق تکیه صدا
bearing plate صفحه تکیه گاه
propped تیر شمع تکیه
accentuating با تکیه تلفظ کردن
abutment تکیه گاه نیمپایه
lean تکیه دادن بطرف
core print تکیه گاه ماهیچه
bearing stress تنش تکیه گاهی
leans تکیه دادن بطرف
support resistance واکنش یا مقاومت تکیه گاه
support movement تغییر مکان تکیه گاه
stiffened at the supports تقویت شده در تکیه گاهها
bearing pile تکیه گاه پایه کوب
staddle چوب دستی تکیه گاه
bolster تکیه گاه حافظ دهانه پل
catchword تکیه سخن مفتاح کلام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com