English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
rhinestone سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
rhinestones سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
Other Matches
neutral بیرنگ
gray بیرنگ
hueless بیرنگ
achromatic بیرنگ
per saltum بیرنگ
decolo بیرنگ کردن
effeminate بیرنگ نامرد
etiolate بیرنگ کردن
flavone ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
depigmentation بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
phosgene گاز بیرنگ سمی بفرمول 2COCl
pyridine قلیای مایع بیرنگ وازت دار
brightest براق
lucid براق
silken براق
glace براق
mirror finish براق
nitid براق
flossy براق
mercerized براق
ganoidean براق
ganoidal براق
bright براق
brighter براق
shiny براق
gloss براق
splendidly براق
splendid براق
glossy براق
sleekest براق
sleeker براق
sleek براق
sheeny براق
relucent براق
glazy براق
glazed brick اجر براق
comprest tile کاشی براق
bright finish صافکاری براق
glaze براق کردن
angora cat گربهء براق
glazes براق کردن
buffs براق کردن
buff براق کردن
glitzier براق و نورانی
glitter براق شدن
glitziest براق و نورانی
glitzy براق و نورانی
polish براق کردن
polishes براق کردن
silvery براق صاف
glittered براق شدن
lustring پارچه براق
lutestring پارچه براق
glitters براق شدن
jet-black سیاه براق و تیره
azulejo [کاشی سفالی براق]
clear varnish coat روکش لاکی براق
beady eyes چشمان ریز براق
ganoidean دارای فلسهای براق
ganoidal دارای فلسهای براق
lusterware فروف سفالین براق
chatoyant سنگ براق وصیقلی وموجدار
glossily بطور براق و جلا داده
shine براق کردن روشن شدن
bright luster صیقل کاری کاملا" براق
shines براق کردن روشن شدن
panne پارچه فریفی شبیه مخمل براق
tags جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tag جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
brushed برس خورده به طوری که کرک یا خواب آن شق و براق باشد
wampumpeag صدف براق وزیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
wampum صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
english shepherd سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
artificial مصنوعی
feigned مصنوعی
postiche مصنوعی
flower work گل مصنوعی
false مصنوعی
ersatz مصنوعی
synthesic مصنوعی
accrete مصنوعی
dummy مصنوعی
artful مصنوعی
man-made مصنوعی
synthetic مصنوعی
dummies مصنوعی
sophisticated مصنوعی
man made مصنوعی
false horizon افق مصنوعی
false colour رنگ مصنوعی
factitiousness مصنوعی بودن
artificial light نور مصنوعی
tartan turf چمن مصنوعی
false کاذبانه مصنوعی
glass eye چشم مصنوعی
satellites قمر مصنوعی
satellite قمر مصنوعی
wig موی مصنوعی
rockery کوه مصنوعی
dry fly پشه مصنوعی
bridgework پل دندان مصنوعی
butterine کره مصنوعی
catena d'acqua آبشار مصنوعی
cast stone سنگ مصنوعی
man-made fiber الیاف مصنوعی
contrived scarcity کمیابی مصنوعی
rockeries کوه مصنوعی
decoy ships کشتیهای مصنوعی
denaturant تقلبی مصنوعی
denaturation مصنوعی سازی
wigs موی مصنوعی
decoys هدف مصنوعی
tortoiseshell لاک مصنوعی
decoying هدف مصنوعی
cultured pearl مروارید مصنوعی
bionic دارایاندام مصنوعی
artifact محصول مصنوعی
prosthesis اندام مصنوعی
rock work کوه مصنوعی
semisynthetic نیمه مصنوعی
tactical smoke دود مصنوعی
somnolism خواب مصنوعی
synthetic rubber لاستیک مصنوعی
synchronous material ماده مصنوعی
synthetic resin صمغ مصنوعی
pontic دندان مصنوعی
cultured pearls مروارید مصنوعی
peruke موی مصنوعی
decoyed هدف مصنوعی
in vitro در محیط مصنوعی
induced ventillation تهویه مصنوعی
iron lung ریه مصنوعی
leatherette چرم مصنوعی
decoy هدف مصنوعی
man made feature عارضه مصنوعی
mayfly طعمهی مصنوعی
nonrepresentational مصنوعی غیرحاکی
plumper پستان مصنوعی
pathetism تنویم مصنوعی
mayflies طعمهی مصنوعی
synthetic material ماده مصنوعی
synthetic turf چمن مصنوعی
artefact محصول مصنوعی
dummies مصنوعی ساختگی
refrigerators یخچال مصنوعی
refrigerator یخچال مصنوعی
artificial respiration تنفس مصنوعی
artifical leather چرم مصنوعی
artifical light روشنایی مصنوعی
dummy مصنوعی ساختگی
rayon ابریشم مصنوعی
artefacts محصول مصنوعی
artifacts محصول مصنوعی
robot ادم مصنوعی
robots ادم مصنوعی
artifical silk ابریشم مصنوعی
escarpment پرتگاه مصنوعی
escarpments پرتگاه مصنوعی
artificial climbing صعود مصنوعی
artificial language زبان مصنوعی
artificial satellite قمر مصنوعی
factitious ساختگی مصنوعی
artificial stone سنگ مصنوعی
artificial horizon افق مصنوعی
artificial lake دریاچه مصنوعی
artificial ground زمین مصنوعی
artificialize مصنوعی کردن
artificial lighting روشنائی مصنوعی
astroturf چمن مصنوعی
artificial recharge تغذیه مصنوعی
artificial silk ابریشم مصنوعی
hypnosis خواب مصنوعی
sportface چمن مصنوعی
artificial route مسیر مصنوعی
artificial daylight سپیده دم مصنوعی
artificial intelligence هوش مصنوعی
synthetic plastic material ماده پلاستیکی مصنوعی
made up مصنوعی بزک کرده
peg-leg دارای پای مصنوعی
hypnotic مولد خواب مصنوعی
toupee کاکل یاموی مصنوعی
real غیر مصنوعی طبیعی
secundine artem بطور ساختگی یا مصنوعی
dummy مصنوعی بطورمصنوعی ساختن
rock work خاره یا صخره مصنوعی
spun rayon ابریشم مصنوعی تابیده
sput nik قمر مصنوعی ماهواره
synthesis تولید مصنوعی چیزی
viscose rayon الیاف سلولزی مصنوعی
synthetic resin glue چسب صمغ مصنوعی
syntheses تولید مصنوعی چیزی
phenolics خانوادهای از پلیمرهای مصنوعی
synthetic resin enamel لعاب صمغ مصنوعی
artificially بطور مصنوعی یا ساختگی
sulphate of soduim نمک فرنگی مصنوعی
fly fishing ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fly-fishing ماهیگیری با طعمه مصنوعی
denture یکدست دندان مصنوعی
rockery خاره یاصخره مصنوعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com