English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (5 milliseconds)
English Persian
center grinding سنگ چاقو تیزکنی
grind stone سنگ چاقو تیزکنی
Search result with all words
cylinderical grinder دستگاه چاقو تیزکنی مدور
Other Matches
hone سنگ تیغ تیزکنی
honed سنگ تیغ تیزکنی
hones سنگ تیغ تیزکنی
honing سنگ تیغ تیزکنی
honing stick سنگ تیغ تیزکنی
honing tool سنگ تیغ تیزکنی
grindery کارخانه تیزکنی افزارکفش دوزی
whittle چاقو
a knife یک چاقو
knife rest جای چاقو
I don't have a knife. من چاقو ندارم.
whittler چاقو تیز کن
stab زخم چاقو
stab at someone چاقو کشیدن
ruffianism چاقو کشی
knived چاقو دار
knife : چاقو زدن
stabbed زخم چاقو
stabs زخم چاقو
knife-edge لبه چاقو
knife : چاقو کارد
knifed : چاقو زدن
knifed : چاقو کارد
knifes : چاقو زدن
knifes : چاقو کارد
knife-edges لبه چاقو
knifing چاقو کشی
stabbings چاقو کشی
stabbing چاقو کشی
knife edge لبه چاقو
snickorsnee چاقوکشی چاقو یا شمشیربزرگ
snickersnee چاقوکشی چاقو یا شمشیربزرگ
A sharp knife (pin , needle) چاقو (سوزن ) تیر
jackknife قلمتراش با چاقو بریدن
whetstone سنگ چاقو تیز کن
grindstones سنگ چاقو تیز کنی
grindstone سنگ چاقو تیز کنی
abrasive wheel سنگ چاقو تیز کنی
oilstone سنگ چاقو تیز کنی
buckhorn استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمیبرند
knife polishing [پرداخت پرزهای فرش به کمک چاقو یا تیغه تیز]
barong یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
plantable lanceolata استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمی رود
bread-boards تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-board تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
This knife is too blunt for words . این چاقو ماست راهم نمی برد ( خیلی کند است )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com