Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
sagittary
سهمی وابسته به تیر اندازی
Other Matches
sagittal
وابسته به درز سهمی جمجمه
parabolic
سهمی گون سهمی شکل
styloid
سهمی
parabolas
سهمی
sagittate
سهمی
sagittal
سهمی
parabola
سهمی
styloid process
زائده سهمی
partial rienforcement
تقویت سهمی
partial correlation
همبستگی سهمی
parabolic arch
قوس سهمی
partial variance
پراکنش سهمی
parabolic
سهمی وار
parabolic arch
طاق سهمی
sagittal plane
صفحه سهمی
sageittal suture
درز سهمی
partial regression equation
معادلات رگرسیون سهمی
partial pressure
فشار جرئی یا سهمی
to hold a share in a business
در شرکتی سهمی داشتن
nominal value
قیمت اسمی سهمی
parabolic mirror
اینه سهمی وار
parabolic lens
عدسی سهمی وار
parabolic variation
تغییرات سهمی شکل
ex. dividend
سهمی که پس از پرداخت سود آن فروخته شده
differential effects
اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
portion
سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند
portions
سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند
trajectory scorer
وسیله ارزیابی دقت و صحت مسیر سهمی گلوله
level point
سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
paraboloid
شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
trajectory shift
انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
vapor pressure
فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
wrist wrestling
مچ اندازی
filling
اب اندازی
expectoration
تف اندازی
arm wrestling
مچ اندازی
exspuition
تف اندازی
diving
اب اندازی
fillings
اب اندازی
launghing
براه اندازی
gunshot
تیر اندازی
encroachments
دست اندازی
sortition
قرعه اندازی
lead work
شیشه اندازی
molt
پوست اندازی
start up
راه اندازی
glaziery
جام اندازی
starting
راه اندازی
leg pull
دست اندازی
encroachment
دست اندازی
firing
توپ اندازی
lead work
جام اندازی
boot
راه اندازی
sputtering
بیرون اندازی
gunfire
تیر اندازی
moulting
شاخ اندازی
moulting
پوست اندازی
snash
دست اندازی
inbreak
دست اندازی
abortions
بچه اندازی
postponements
تاخیر اندازی
postponement
تاخیر اندازی
gunshots
تیر اندازی
trigger
راه اندازی
sortition
پشک اندازی
triggered
راه اندازی
triggers
راه اندازی
trap
در تله اندازی
shading
سایه اندازی
abortion
بچه اندازی
extrajection
برون اندازی
supersedure
تعویق اندازی
trapping
بدام اندازی
chrematistics
علم پس اندازی
trapping
در تله اندازی
ejection
بیرون اندازی
actuation
بکار اندازی
ecdysis
پوست اندازی
cannonry
توپ اندازی
cannonade
توپ اندازی
contortions
ازشکل اندازی
contortion
ازشکل اندازی
basket dam
بندسله اندازی
triggering
راه اندازی
dockage
حق بار اندازی
bootstrap
خودراه اندازی
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
resets
راه اندازی مجدد
reset
راه اندازی مجدد
boot record
رکورد راه اندازی
attemptable
قابل دست اندازی
drainage
خشک اندازی فاضلاب
igniter switch
کلید راه اندازی
starting current
جریان راه اندازی
encroaches
دست اندازی کردن
encroached
دست اندازی کردن
to set intrigues on foot
پشت سر هم اندازی کردن
to load off
بار اندازی کردن
self assertion
خودرا جلو اندازی
upcast
بالا اندازی تاه کش
boot
خود راه اندازی
cockfights
جنگ اندازی خروس ها
releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی
cold boot
راه اندازی سرد
cockfight
جنگ اندازی خروس ها
to lay a wager
دست اندازی کردن
encroach
دست اندازی کردن
reboot
راه اندازی مجدد
shadow ball
تمرین گوی اندازی
tournament casting
مسابقه قلاب اندازی
starting power
قدرت راه اندازی
impinge
دست اندازی کردن
start button
تکمه راه اندازی
encroach
دست اندازی کردن
soft start
راه اندازی نرم
operating handle
دستگیره راه اندازی
starting time
زمان راه اندازی
starting torque
کشتاور راه اندازی
start up disk
دیسک راه اندازی
starting procese
فرایند راه اندازی
gabion
سله اندازی گابیون
casting
روش قلاب اندازی
ectuating switch
سوئیچ راه اندازی
skish
مسابقه قلاب اندازی
drivers
برنامه راه اندازی
driver
برنامه راه اندازی
starting power
توانایی راه اندازی
starting position
وضعیت راه اندازی
starting motor
موتور راه اندازی
starting lever
اهرم راه اندازی
innate releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی فطری
starting winding
سیم پیچی راه اندازی
device driver
برنامه راه اندازی دستگاه
master boot record
رکورد راه اندازی اصلی
offhand position
حالت ایستاده در تیر اندازی
cranking capacity of battery
فرفیت راه اندازی باتری
system reset
راه اندازی مجدد سیستم
glazing
شیشه بری جام اندازی
drayage
هزینه بارگیری وبار اندازی
cold starting
راه اندازی در حالت سرد
surf cast
قلاب اندازی از ساحل در موج
pie alley
مسیر اسان برای گوی اندازی
outfoxes
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxed
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
instant start lamp
لامپ با راه اندازی در حالت سرد
outfoxing
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
grid current starting point
نقطه راه اندازی جریان شبکه
outfox
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
centrifugal starting switch
سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
to bring a bout by intrigue
بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
hardware reset
باز راه اندازی سخت افزاری
navy yard
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
dartboard
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
servomechanism
مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
skipped
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
dartboards
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
skip
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skips
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
offense
توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
surfcasting rod
چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
to take a pot shot
[pot shots]
at somebody
[something]
به کسی
[چیزی]
مثل دیوانه ها تیر اندازی کردن
gun-loop
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
pyrography
نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
poker work
نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
sysop
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
air man
کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
practice plug
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
associate
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
resets
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com