Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
English
Persian
trilcgy
سه تراژدی پی درپی
Other Matches
kentish fire
محلهای پی درپی وجمعی نمایشهای پی درپی وگروهی
buskin
تراژدی
tragicomedy
تراژدی کمدی
trilogy
سه نمایش تراژدی
tragically
بشکل تراژدی
trilogies
سه نمایش تراژدی
tragedienne
بازیگر تراژدی
tragicomedies
تراژدی کمدی
hamlets
نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
hamlet
نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
tragedian
نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
vomiturition
قی پی درپی
continuum
پی درپی
continual
پی درپی
successive
پی درپی
after
درپی
hand running
پی درپی
continuate
پی درپی
consecutive
پی درپی
fusillade
اتش پی درپی
what is he seeking?
درپی چیست
batter
پی درپی زدن
steadiest
پی درپی مداوم
batters
پی درپی زدن
steady
پی درپی مداوم
steadies
پی درپی مداوم
steadying
پی درپی مداوم
steadied
پی درپی مداوم
hand on
پی درپی وبتواترچیزی را رساندن
prowls
درپی شکار گشتن
prowling
درپی شکار گشتن
attends
درپی چیزی بودن
prowled
درپی شکار گشتن
prowl
درپی شکار گشتن
harass
حملات پی درپی کردن
bobble
پی درپی اشتباه کردن
bobbles
پی درپی اشتباه کردن
attend
درپی چیزی بودن
attending
درپی چیزی بودن
flux
گداز تغییرات پی درپی
crepitate
انفجار پی درپی کردن
insufflate
پی درپی روح دمیدن در
no end
<idiom>
پی درپی بدون توقف
scrounge around
<idiom>
درپی چیزی گشتن
harasses
حملات پی درپی کردن
one after a
یکی درپی دیگری
to goon a wild goose chase
درپی کارغیرعملی یامحال رفتن
drive volley
ضربههای پی درپی کوتاه ومستقیم
turkeys
3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
turkey
3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
pelts
پی درپی زدن پی در پی ضربت خوردن
pelt
پی درپی زدن پی در پی ضربت خوردن
pelted
پی درپی زدن پی در پی ضربت خوردن
keep on at a person
کسی را با سرزنش وتقاضاهای پی درپی بستوه اوردن
bottom bouncing
ماهیگیری با قایق و تکان دادن پی درپی قلاب
to thrash out the truth
حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن
nursed
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurses
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurse
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
power 0
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
weave
حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
weaves
حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
plutonic theory
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
chirrups
جیک جیک پی درپی
chirruping
جیک جیک پی درپی
chirruped
جیک جیک پی درپی
chirrup
جیک جیک پی درپی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com