English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (22 milliseconds)
English Persian
tripartition سه قسمتی کردن
Search result with all words
flush خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushes خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushing خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
mastectomies پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
mastectomy پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
fat bits بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
spooling یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
Other Matches
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
partite قسمتی
portion قسمتی
triploidy سه قسمتی
triplex سه قسمتی
portions قسمتی
another guess قسمتی دیگر
plank قسمتی ازبرنامه
haxamerous شش بخشی شش قسمتی
esprit de corps روحیه قسمتی
spirit حمیت قسمتی
pate سر یا قسمتی از سرانسان
spiriting حمیت قسمتی
spirit de corps روحیه قسمتی
triploid سه قسمتی سه بخشی
leg قسمتی از مسابقه
spirit de corps حمیت قسمتی
partial بخشی قسمتی
double cloister راهرو دو قسمتی
esprit de corps حمیت قسمتی
sector قسمتی ازجبهه
esprit حمیت قسمتی
legs قسمتی از مسابقه
sectors قسمتی ازجبهه
flat قسمتی از یک عمارت
flattest قسمتی از یک عمارت
split second قسمتی از ثانیه
creased قسمتی از زمین کریکت
rebates پرداخت قسمتی از بدهی
aliquot part charge خرج چند قسمتی
helmeted دارای قسمتی که مانندخودباشد
creasing قسمتی از زمین کریکت
modules قسمتی از سفینه فضایی
module قسمتی از سفینه فضایی
expansion joint اتصال چند قسمتی
lobotomy برش قسمتی از مغز
crease قسمتی از زمین کریکت
lobotomies برش قسمتی از مغز
fractions کسر درصدی از قسمتی از
march unit قسمتی ازستون راهپیمایی
striking out pleading حذف قسمتی از مدافعات
neck of the woods <idiom> ناحیه یا قسمتی از کشور
fraction کسر درصدی از قسمتی از
winging قسمتی از یک بخش یا ناحیه
creases قسمتی از زمین کریکت
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
ram's horn قسمتی ازاستحکامات خندق
part [ial] payment of a fine پرداخت قسمتی از جریمه
section charge خرج چند قسمتی
rebate پرداخت قسمتی از بدهی
neck قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
necks قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
baron شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
pneumonectomy قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
barons شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zaps پاک نمودن قسمتی از برنامه
zap پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped پاک نمودن قسمتی از برنامه
aliquot propelling charge خرج پرتاب چند قسمتی
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
slot charter اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
fractional damage خسارت وارده به قسمتی از وسیله
hash mark قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
zapping پاک نمودن قسمتی از برنامه
group rendezvous نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
freeboard قسمتی از قایق که بیرون اب است
lobectomy برداشتن قسمتی ازیک عضو
tail skid قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
contract termination فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
alethiology قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
gastrectomy عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
cymric وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
faubourg قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
saddleback قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
cropped حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
paleocene قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
dairies قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
judea یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
crop حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
dairy قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
wrist قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
descender قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
skip ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
bays قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
pokes فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
wrists قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
poke فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
targum ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
poked فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
skips ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
almonry [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
dower قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
entablature قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
scrapping عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
skipped ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
back order قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
Please let me take a share in the expenses. اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
scraps عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
main yard قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
slabs گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slab گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
poking فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
bayed قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
accessory of section قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
scrap عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
bay قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
baying قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
warhead قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
warheads قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
scrapped عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
fermata تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
beaver قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
beavers قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
headstock قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
ullage قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
footing قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
daisy ham قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
file handing routine قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
but for income قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
hypotrachelion [um] [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
land tie تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
outwork قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
qube تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
aprons چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
herpetology قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
apron چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
loft زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
lofts زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
metencephalon قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
virtual inertia قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
aeromedicine قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
dentil-band [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
working section قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
leg ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
ionosphere قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
ragged قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
distances مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
legs ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
homosphere قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
ante-chapel [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
lightening hole سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
appropriation در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
yoke قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
capital levy مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
breaker line خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
heterosphere قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
reentry vehicle مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
oblique compartment قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
limelight قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
grand tour سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
recitals قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
grand tours سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
recital قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
branch در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
controlled airspace قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
clipboard قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboards قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
preventive justice قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
cost plus contracts قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
swiple قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
dead freight کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
trey پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
operating personnel افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
caged storage قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
faces قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
guards چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
face قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
guard چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com