English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (8 milliseconds)
English Persian
igniter switch سوئیچ احتراق
Other Matches
crossfiring اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
electronic switch سوئیچ الکترونی
starter switch سوئیچ استارتر
dip switch دیپ سوئیچ
limit switch لیمیت سوئیچ
progarm switch سوئیچ برنامه
programmer's switch سوئیچ برنامه
key switch سوئیچ کلید
disconnection switch سوئیچ قطع کننده
hand selector switch سوئیچ سلکتور دستی
input selector switch سوئیچ سلکتور ورودی
ectuating switch سوئیچ راه اندازی
air break swich سوئیچ قطع شونده هوایی
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
multi section type rotary switch سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
centrifugal starting switch سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
timer switch سوئیچ تایمر کلید برنامه ریزی شده
debounce جلوگیری از محسوس بسته شدنهای نادرست یا جعلی یک کلید یا سوئیچ
sense switch سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
oxidization احتراق
deflagration احتراق
combustion احتراق
lighting احتراق
ignition احتراق
firing احتراق
burning احتراق
arson احتراق
seeting on fire احتراق
explosions احتراق
explosion احتراق
inflammation احتراق
heat of combustion گرمای احتراق
ignition by incandescence احتراق التهابی
igniting agent عامل احتراق
igniting spark جرقه احتراق
flash point نقطه احتراق
ignitible قابل احتراق
ignitability قابلیت احتراق
hot bulb ignition احتراق سرسرخ
ignitable قابل احتراق
heat value گرمای احتراق
heating value گرمای احتراق
igniting point نقطه احتراق
igniter switch کلید احتراق
ignitibility قابلیت احتراق
ignition cable کابل احتراق
ignition charge خرج احتراق
ignition choke پیچک احتراق
internal combustion احتراق داخلی
magneto ignition احتراق با مگنت
pre ignition زود احتراق
premature ignition احتراق زودرس
single ignition احتراق تک برقی
sulfur اصل احتراق
surface burning احتراق سطحی
triple ignition احتراق سه برقی
two spark ignition احتراق دو جرقهای
firing accessories لوازم احتراق
inexplosive غیرقابل احتراق
ignition voltage ولتاژ احتراق
ignition circuit مدار احتراق
ignition condition حالت احتراق
ignition control کنترل احتراق
ignition current جریان احتراق
ignition device وسیله احتراق
ignition lag تاخیر احتراق
ignition pulse پالس احتراق
ignition pulse ضربه احتراق
ignition pulse ایمپولز احتراق
ignition spark جرقه احتراق
ignition switch کلید احتراق
flame out قطع احتراق
ignition by contact احتراق تماسی
burning brand نوع احتراق
combustor محفظه احتراق
combustion efficiency بازده احتراق
combustion efficiency راندمان احتراق
combustion chamber محفظه احتراق
combustion area محفظه احتراق
combustiblity قابلیت احتراق
combustibility قابلت احتراق
advanced ignition اوانس احتراق
base ignition احتراق تحتانی
misfiring احتراق ناقص
combustible قابل احتراق
combustible احتراق پذیر
firing position موقعیت احتراق
firing order ترتیب احتراق
sulphur اصل احتراق
external combustion احتراق خارجی
ignition اشتعال احتراق
timing زمان احتراق
duplex ignition احتراق دوگانه
dual ignition احتراق دو برقی
combustion اشتعال احتراق
maximum gate trigger current جریان احتراق حداکثر
ignition voltage فشار الکتریکی احتراق
incombustible غیر قابل احتراق
jump spark ignition احتراق با جرقه جهنده
incombustibility عدم امکان احتراق
combustible جسم قابل احتراق
internal combustion engine موتور احتراق داخلی
order of fire ترتیب احتراق موتور
internal combustion engines موتور احتراق داخلی
molar heat of combusion گرمای مولی احتراق
make and break ignition احتراق با قطع و وصل
molar enthalpy of combusion انتالپی مولی احتراق
preignition احتراق قبل از وقت
ignition temperature درجه حرارت احتراق
ignition system سیستم احتراق موتور
delay zction firing عمل احتراق با تاخیر
constant pressure combustion احتراق در فشار ثابت
ignition analyzer اسیلوگراف کنترل احتراق
explosively بطور قابل احتراق
compression ingition احتراق توسط فشار
ignition by contact breaking احتراق با قطع کنتاکت
combustor سیستم احتراق توربین
maximum gate trigger voltage ولتاژ احتراق حداکثر
dual ignition system سیستم احتراق دوتایی
burning brand علامت احتراق نیمسوزی
firedamp گاز قابل احتراق معدن
can annular محفظه احتراق حلقوی شکل
vaporizing combustor سیستم احتراق توربین گاز
afterburning عملیات بعد از احتراق سوخت
timing تنظیم زمان احتراق موتور
burner cans محفظه احتراق موتورهای توربینی
capacitor discharge ignition سیستم احتراق با انرژی زیاد
cannular محفظه احتراق حلقوی شکل
explosive قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
cans هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
ignition احتراق اتش زدن مشتعل کردن
can هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
precombustion chamber engine موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
canning هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
plug nozzle نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfiring احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
hot test تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
igniter ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
charactristic lenght نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
residence time مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
hung start شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
compression ignition احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
combustion starter مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
rate of flame propagation سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
diesel ramjet موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
external combustion engine موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
ignition anode اند کمکی اند احتراق
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com