Dictiornary-Farsi | سوخت افشان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
atomisers	سوخت افشان
atomizer	سوخت افشان
atomizers	سوخت افشان


Other Matches

central refueling provisions	سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
air metering force	نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
combustion starter	مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
bipropellant	سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
atomizer	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomisers	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizers	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charge	جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges	جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
torch pot	[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
benign scarlet fever	گل افشان
multicore	افشان
sprays	افشان
spraying	افشان
fog nozzle	مه افشان
curved design	افشان
spray	افشان
sprayed	افشان
seeder	بذر افشان
shrapnel	گلوله افشان
sowing machine	بذر افشان
winnowwing fan	باد افشان
pollinizer	گرده افشان
polliniferous	گرده افشان
pollinator	گرده افشان
relucent	نور افشان
beehive shaped charge	خرج افشان
irradiant	نور افشان
multi conductor cable	کابل افشان
corn dril	تخم افشان
multicore cable	کابل افشان
corn drill	بذر افشان
braided wire	سیم افشان
panicle	ارایش افشان
injector	نفت افشان
sower	تخم افشان
ullage	فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
tips	باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
luculent	نور افشان واضح
puffballs	سماروق گرده افشان
puffball	سماروق گرده افشان
fragmentation	ضد نفر گلوله افشان
canister	محفظه گلوله افشان
radioisotope	ایزوتوپ پرتو افشان
fluidize	باد افشان ساختن
winnow	باد افشان کردن
canisters	محفظه گلوله افشان
pollenizer	درخت نر گرده افشان
self fruitful	بخود بخودگرده افشان
pollenizer	درخت گرده افشان
plaster charge	خرج انفجاری افشان
beehive	گلوله افشان شراپنل
beehives	گلوله افشان شراپنل
radioactive	پرتو افشان تابش دار
paniculate	خوشهای دارای گلهای افشان
seedsman	بذر افشان تخم گیاه فروش
scattered design	طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
gasoline	سوخت
propellants	سوخت
propellant	سوخت
dissimilation	سوخت
power fuel	سوخت
stoker	سوخت
catabolism	سوخت
combustion	سوخت
firing	سوخت
fuelling	سوخت
fuel	سوخت
fuelled	سوخت
fuels	سوخت
fueled	سوخت
burner frame	سوخت
aviation fuel	سوخت هواپیما
fuel	سوخت موتور
chokes	دریچه سوخت
oil firing	سوخت روغنی
bulk petroleum	سوخت مخزنی
liquid propellant	سوخت مایع
octane	سوخت ماشینی
metabolical	سوخت وسازی
motor fule	سوخت موتوری
thickened fuel	سوخت جامد
avgas	سوخت طیاره
fuel	سوخت دادن
stoked	سوخت ریختن در
fueled	سوخت دادن
feeders	سوخت رسان
liquid fuel	سوخت مایع
it excited my pity	دلم سوخت
firer	سوخت انداز
fire teazer	سوخت انداز
jet	سوخت پاش
fuel storage	انبار سوخت
fuel air pump	بوستر سوخت
fuel consumption	مصرف سوخت
fuel pump	پمپ سوخت
fuel economy	اقتصاد سوخت
fuel meter	سوخت سنج
fuel engineering	مهندسی سوخت
fuel filter	صافی سوخت
fuel gas	سوخت گازی
fuel grade	درجه سوخت
feed tank	مخزن سوخت
fuel tank	مخزن سوخت
choked	دریچه سوخت
ion burn	یون سوخت
choke	دریچه سوخت
carburator	سوخت رسان
chemical fuel	سوخت شیمیایی
colloidal propeller	سوخت کلوئیدی
jetting	سوخت پاش
jetted	سوخت پاش
gas fuel	سوخت گازی
fule pump	تلمبه سوخت
fule pump	پمپ سوخت
fule injection	تزریق سوخت
fuel tap	شیر سوخت
jets	سوخت پاش
domestic fuel	سوخت خانگی
fuel injection	سوخت رسانی
The house burned down .	خانه سوخت
fireman	سوخت گیر
firemen	سوخت انداز
stoke	سوخت ریختن در
refuel	سوخت گیری
tankers	مخزن سوخت
refueled	سوخت گیری
fuelled	سوخت موتور
tanker	مخزن سوخت
firemen	سوخت گیر
refueling	سوخت گیری
atomizer	سوخت پاش
fireman	سوخت انداز
fuelling	سوخت دادن
metabolism	سوخت وساز
metabolism	سوخت و ساز
metabolisms	سوخت وساز
fuelling	سوخت موتور
fuels	سوخت موتور
metabolisms	سوخت و ساز
stoking	سوخت ریختن در
stokes	سوخت ریختن در
fuels	سوخت دادن
feeder	سوخت رسان
tank	ماشین سوخت
fuel manifold	چندراهی سوخت
atomizers	سوخت پاش
metabolic	سوخت و سازی
fueling	سوخت گیری
raw fuel	سوخت خام
solid fuel	سوخت جامد
stoker	سوخت انداز
fossil fuel	سوخت سنگوارهای
fossil fuels	سوخت سنگوارهای
fueled	سوخت موتور
burner	سوخت پاش
fuelled	سوخت دادن
refuels	سوخت گیری
refuelling	سوخت گیری
burners	سوخت پاش
rocket fuel	سوخت موشک
rocket fuel	سوخت راکت
atomisers	سوخت پاش
refuelled	سوخت گیری
solid propellant	سوخت جامد
Reihan	ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
peptized fuel	سوخت تغلیظ شده
fuel supply pump	پمپ سوخت رسانی
fuel supply line	لوله سوخت رسانی
fuel reserve tank	مخزن ذخیره سوخت
One must suffer in silence.	باید سوخت وساخت
What can't be cured must be endured. <idiom>	باید سوخت و ساخت.
unusable fuel	سوخت غیرقابل استفاده
fuel oil mixture	مخلوط روغن و سوخت
fuel tank vent	هواکش تانک سوخت
Her face was sun-burnt.	صورتش درآفتاب سوخت
stokehold	محل سوخت ریزی
metabolic reaction	واکنش سوخت و سازی
spray carburetor	کاربراتور سوخت پاش
specific fuel consumption	مصرف سوخت ویژه
natural gas firing	سوخت گاز طبیعی
regenerative gas firing	سوخت گازی رژنراتیو
overfeed	زیاد سوخت رساندن به
liquid rocket	راکت سوخت مایع
liquid propellant	سوخت مایع موشک
thickened fuel	سوخت تغلیظ شده
gasoline gels	سوخت تغلیظ شده
hypergolic fuel	سوخت فوق حساس
i fell pity for him	دلم برایش سوخت
i felt sorry for him	دلم برایش سوخت
stoker	متصدی سوخت کوره
to mend the fire	سوخت به اتش رساندن
injector nozzle	نازل سوخت پاش
injector pump	پمپ تزریق سوخت
powdered coal firing	سوخت خاک ذغال
fuel injection system	سیستم تزریق سوخت
air/fuel ratio	نسبت هوا به سوخت
refuelled	تجدید سوخت کردن
refueling	سوخت گیری کردن
bunker adjustment factor	ضریب تعدیل سوخت