English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (21 milliseconds)
English Persian
vent سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
Other Matches
lifebuoys کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
bailer سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
revenue tax مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
precision استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
multiple استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
lightening hole سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
jukebox جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
slot شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slotting شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slots شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
jukeboxes جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
persistency پایداری گاز جنگی پایداری اصرار
penny in the slot سوراخی برای انداختن پول خرد در ان تعبیه شده و پول را در ان می اندازند
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
warping پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
make a run for it <idiom> برای نجات جان فرار کردن
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
self defense پایداری داخلی پایداری ملی
jettisons به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettison به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
particularism اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
becking mill غلطک برای افزایش طول
pipelining تکنیکی است برای افزایش سرعت کامپیوتر
fast pill ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
tweaked تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
adjective colour زنگی که برای ثابت شدن محتاج به افزایش چیزدیگری است
tweaks تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaking تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweak تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
expansion تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
cold rolling عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
sub woofer هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
natural rate hypothesis هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
expansion board برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
card تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
cards تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
hot site یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
pipelines زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipeline زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
debt finance افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
litotes کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
increased صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
long run مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pre fetch دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
accretion افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
bulking افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
calendaring قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
fine tune تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
medical assemblage مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
tunes تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tune تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
shifts روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifted روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shift روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
weather central مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
centrifugal با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
quad چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quads چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
multiple معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
multiplier principle اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
deep stall وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
provision center مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
coprocessor پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
Intel محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
porousness پر سوراخی
porosity پر سوراخی
PCMCIA سوراخی
to stuff up a hole سوراخی را گرفتن
a breach in the fence سوراخی در حصار
culver-house [سوراخی در کبوترخانه]
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
center mark علامت مرکز نشانه مرکز
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
action حرف یکتایی که در رابط ه با یک منوی خاص برای افزایش سرعت عمل میکند و وقتی که کاربر این حرف را انتخاب میکند
actions حرف یکتایی که در رابط ه با یک منوی خاص برای افزایش سرعت عمل میکند و وقتی که کاربر این حرف را انتخاب میکند
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
to plug سوراخی را گرفتن [ بستن]
tamp سوراخی را با شن وغیره پرکردن
pre- دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
slutsky theorem براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
tampons توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
tampon توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
whole blood center مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
pinhole سوراخی که ازفرو کردن سنجاق درچیزی پدیداید
anti balance tab بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
retardation [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
hole سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
holes سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
cards سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
holing سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
female سوراخی که سوزنی وارد آن میشود تا اتصال برقرار شود
card سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
holed سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
bush استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
bushes استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
resistance پایداری
consistency پایداری
hold one's ground پایداری
hold one's own پایداری
endurance پایداری 0
resists پایداری
stickability پایداری
stableness پایداری
resist پایداری
stability پایداری
permanence پایداری
resisted پایداری
resisting پایداری
perenniality پایداری
commorant پایداری
consistent پایداری
permanency پایداری
persistence پایداری
consistence پایداری
constancy پایداری
permanencies پایداری
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
sockets سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
frequency stability پایداری فرکانس
consistency of concrete پایداری بتن
soil consistence پایداری خاک
speed stability پایداری سرعت
spiral stability پایداری چرخشی
plastic consistency پایداری خمیری
people forces نیروی پایداری
creep strength پایداری خزشی
staying power نیروی پایداری
thermodynamic stability پایداری ترمودینامیکی
light stable پایداری نور
longitudinal stability پایداری طولی
optical stability پایداری نوری
static stability پایداری استاتیک
negative stability پایداری منفی
stability calculation حساب پایداری
resistance adjustment میزان پایداری
stability constant ثابت پایداری
stability of slope پایداری ترانشه
neutral stability پایداری بی تفاوت
staidness ارامش پایداری
neutral stability پایداری خنثی
fixity قرار پایداری
kinetic stability پایداری سینتیکی
directional stability پایداری سمتی
stabilizing پایداری کردن
lateral stability پایداری عرضی
retentivity پایداری مغناطیسی
stability پایایی پایداری
directional stability پایداری جهشی
kinetic stability پایداری جنبشی
stability of an emulsion پایداری امولسیون
elastic stability پایداری ارتجاعی
inherent stability پایداری ماندگار
relief hole سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
TCP/IP پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
fuel endurance قدرت پایداری سوخت
statics دانش پایداری نیروها
ligand field stabilization energy انرژی پایداری میدان لیگاند
crystal field stabilization energy انرژی پایداری میدان بلور
creep strength depending on time پایداری خزشی تابع زمان
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
half residence time نیمه عمر پایداری عناصرریزش اتمی یا رادیواکتیو
l.f.s.e energy stabilization ligandfield انرژی پایداری میدان لیگاند
alignments میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
lubber's hole سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
differential compression check ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
rescuing نجات
liberation نجات
life vest کت نجات
rescue نجات
escape line خط نجات
safety نجات
livery نجات
rescues نجات
life jacket کت نجات
rescued نجات
liveries نجات
salvation نجات
survival suit لباس نجات
survived نجات دادن
survive نجات دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com