English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
cavities سوراخ حفره یا محفظه قالب
cavity سوراخ حفره یا محفظه قالب
Other Matches
mould cavity محفظه قالب
mold cavity حفره قالب
weak square حفره سوراخ
swage block قالب سوراخ سوراخ
helmzhold resonator محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
earth حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
buffer chamber جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
basic type single tier formwork قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
importing 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
blow up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
crankcase upper half قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
cancellous سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle سوراخ سوراخ کردن
cancellated سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore مرجان سوراخ سوراخ
grids دریچه سوراخ سوراخ
grid دریچه سوراخ سوراخ
riddles سوراخ سوراخ کردن
incasement محفظه
enclosures محفظه
container محفظه
containers محفظه
envelopes محفظه
envelope محفظه
housing محفظه
chambers محفظه
chamber محفظه
enclosure محفظه
encasement محفظه
cavity محفظه
cavities محفظه
lacuna محفظه
guard assembly محفظه
shield محفظه سپرشدن
oil pan محفظه کارتر
ootheca محفظه تخم
starting chamber محفظه استارت
incubators محفظه رشد
gas chambers محفظه باروت
intake chamber محفظه ورودی
primer pouch محفظه چاشنی
resonating cavity محفظه تشدید
incubator محفظه رشد
gas chamber محفظه باروت
system unit محفظه سیستم
shields محفظه سپرشدن
cases فرف محفظه
combustion area محفظه احتراق
combustion chamber محفظه احتراق
combustor محفظه احتراق
computer enclosure محفظه کامپیوتر
potpourris محفظه عطر
potpourri محفظه عطر
breech محفظه کولاس
air chamber محفظه هوا
pinches پایه محفظه
breech recess محفظه کولاس
pinch پایه محفظه
card cage محفظه کارت
breech ring محفظه کولاس
case فرف محفظه
circular cell محفظه گرد
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
gas chamber محفظه اعدام با گاز
low pressure casing محفظه ی فشار ضعیف
carter محفظه میل لنگ
caisson [محفظه یا صندوق زیرآبی]
canisters محفظه گلوله افشان
crankcase محفظه میل لنگ
gas chambers محفظه اعدام با گاز
chamber furnace کوره محفظه دار
canister محفظه گلوله افشان
reaction chamber محفظه فعل و انفعال
hopper محفظه خوراک دستگاه
gasholder محفظه نگاهداری گاز
reliquaries محفظه عتیقه باقیمانده
hoppers محفظه خوراک دستگاه
reliquary محفظه عتیقه باقیمانده
gas port محفظه عبور گاز
disk unit enclosure محفظه واحد دیسک
gasholders محفظه نگاهداری گاز
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
breech chamber محفظه خرج انفجار
floppy disk case محفظه فلاپی دیسک
to tip something into a container [British E] چیزی را در محفظه ای ریختن
dale حفره
socket حفره
sinus حفره مغ
cells حفره
cell حفره
cavitation حفره
cavity حفره
interstice حفره
hollows حفره
cavern حفره
ditches حفره
laigh حفره
loculus حفره
lacuna حفره
ditched حفره
ditch حفره
borings حفره
caverns حفره
dales حفره
potholes حفره
fovea حفره
hole حفره
sinuses حفره مغ
pothole حفره
hollow حفره
porous حفره
thirl حفره
crater حفره
cavities حفره
craters حفره
ventricle حفره
chamber حفره
sheuch حفره
sheugh حفره
ventricles حفره
sockets حفره
sucket حفره
delving حفره
chambers حفره
delves حفره
venter حفره
holes حفره
delve حفره
holing حفره
delved حفره
holed حفره
compression molding process فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
ignitor محفظه حامل باروت اشتعال
can annular محفظه احتراق حلقوی شکل
burner cans محفظه احتراق موتورهای توربینی
house قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
houses قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
housed قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
cannular محفظه احتراق حلقوی شکل
rhumbatron نوع متداول محفظه تشدید
crankcase supercharger سوپرشارژر محفظه میل لنگ
fossate حفره دار
foveal حفره دار
foveate حفره دار
foveiform حفره مانند
trilocular دارای سه حفره
gleonid حفره دار
pits حفره روباه
camouflet حفره ماسوره
vacuolation تشکیل حفره
fossa حفره فرورفتگی
vacuolar حفره مانند
crypt حفره غدهای
camouflet حفره زیرزمینی
crypts حفره غدهای
pits گودال حفره
electron hole حفره الکترونی
pit حفره روباه
pit گودال حفره
charging socket حفره جا شارژر
alveolate حفره دار
cavitation حفره سازی
boring حفره کنی
vacuolation ایجاد حفره
vacuolate حفره مانند
calyculate حفره دار
hollows گودی حفره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com