English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
cruise valve سوپاپ ازادکننده هوای گرم بطور مرتب در پرواز
Other Matches
j valve سوپاپ کپسول هوای غواص که بطور خودکار بسته شود
blast valve سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
tidily <adv.> بطور مرتب
orderly <adv.> بطور مرتب
queerly بطور مرتب
neatly <adv.> بطور مرتب
duly <adv.> بطور مرتب
neatly بطور مرتب و اراسته
neaty بطور مرتب و اراسته بسادگی
detent ازادکننده مین نگهدارنده
valve seat insert مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
plenum method طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
valve seat reamer جدار تراش نشیمنگاه سوپاپ برقوی نشیمنگاه سوپاپ
fog lookouts دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
inflight reliability تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanged روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanging روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
flight coordination هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
turbocharger گرم کننده هوای کاربوراتور انباره هوای کاربوراتور
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runway راه پرواز باند پرواز
runways راه پرواز باند پرواز
sorties پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie پرواز یک هواپیما یایک پرواز
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
sort برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
turbojet توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
effluvium پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
filing 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
bubble sort روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
valve سوپاپ
valvate سوپاپ
valves سوپاپ
pilot valve سوپاپ تنظیم
intake valve سوپاپ گاز
discharge valve سوپاپ دود
poppet valve سوپاپ مکش
poppet valve سوپاپ لولهای
plunge valve سوپاپ شناور
plate valve سوپاپ بشقابکی
solenoid controlled valve سوپاپ الکترومغناطیسی
solenoid valve سوپاپ مغناطیسی
discharge valve سوپاپ تخلیه
rocker arm چکش سوپاپ
intake port سوپاپ ورودی
regulators سوپاپ نافم
exhaust valve سوپاپ دود
injector valve سوپاپ تزریق
inlet port سوپاپ ورودی
inlet valve سوپاپ گاز
inlet valve سوپاپ ورودی
delivery valve سوپاپ تحویل
regulating valve سوپاپ تنظیم
rocker arm انگشته ی سوپاپ
intake valve سوپاپ ورودی
regulator سوپاپ نافم
admission port سوپاپ ورودی
disc بشقاب سوپاپ
rockers اسبک سوپاپ
valve seat نشیمنگاه سوپاپ
brake valve سوپاپ ترمز
push rod راهنمای سوپاپ
valve guide هادی سوپاپ
tulip valve سوپاپ لولهای
grinding تراشیدن سوپاپ
valve clearance لقی سوپاپ
valve lead تقدم سوپاپ
valve lag تاخیر سوپاپ
check valve سوپاپ یک طرفه
globe valve سوپاپ کروی
blow off valve سوپاپ قطع دم
rocker اسبک سوپاپ
camshafts میل سوپاپ
camshaft میل سوپاپ
valviferous سوپاپ دار
lift valve سوپاپ بالارونده
slide valve سوپاپ متحرک
air intake سوپاپ هوا
valves لامپ سوپاپ
discs بشقاب سوپاپ
valve لامپ سوپاپ
valveless بدون سوپاپ
valve refacer دستگاه پرداخت سوپاپ
valve scavenging پاک کردن سوپاپ
high pressure valve سوپاپ فشار قوی
valve timing تنظیم سوپاپ اتومبیل
valve timing زمان بندی سوپاپ
lathes دستگاه سوپاپ تراش
butterfly valve سوپاپ یا دریچه پولکی
suction مکش سوپاپ تلمبه
respirators سوپاپ ضربت گیر
valves بشکل دریچه یا سوپاپ
valve بشکل دریچه یا سوپاپ
respirator سوپاپ ضربت گیر
trailer brake valve سوپاپ ترمز تریلر
lathe دستگاه سوپاپ تراش
valve duration مدت زمانی که سوپاپ بازمیماند
valvate سرپوش بشکل دریچه یا سوپاپ
gavernor valve سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
check valve سوپاپ یا دریچه مسدود کننده
valve seat grinder دستگاه پرداخت نشیمنگاه سوپاپ
valve lift کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
irretrievably بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
inconsiderably بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
nauseously بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
grinder چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
grinders چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
lusciously بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
indisputable بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
horridly بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
format روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
rocker arm اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین
poorly بطور ناچیز بطور غیر کافی
immortally بطور فنا ناپذیر بطور باقی
grossly بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
indeterminately بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
back pressure valve سوپاپ مخصوص ممانعت ازپس زنش مایعات در داخل لوله
deflation port سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
martially بطور جنگی بطور نظامی
indecorously بطور ناشایسته بطور نازیبا
incisively بطور نافذ بطور زننده
genuinely بطور اصل بطور بی ریا
latently بطور ناپیدا بطور پوشیده
abusively بطور ناصحیح بطور دشنام
improperly بطور غلط بطور نامناسب
air blast هوای دم
moist air هوای تر
petticoatsfever هوای زن
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
carburetor air هوای کاربراتور
broken weather هوای بی قرار
marsh malaria هوای مردابی
swelter هوای گرم
sweltered هوای گرم
circulationg air هوای در گردش
swelters هوای گرم
blast roasting تشویه با هوای دم
queen's weather هوای باز
raininess هوای بارانی
out of door در هوای ازاد
adverse weather هوای نامساعد
agglutinant هوای التیام
air breathing هوای تنفسی
stable air هوای پایدار
temperate climate اب و هوای معتدل
the open هوای ازاد
passion هوای نفس
out of doors در هوای ازاد
open air در هوای ازاد
In the open air. در هوای آزاد.
secondry air هوای ثانویه
air هوای دم هوا
intake air هوای ورودی
foul weather هوای نامساعد
foul weather هوای خراب
dead air هوای راکد
drippy هوای گرفته
emergency air هوای اضطراری
exhaust air هوای خروجی
forced draft هوای با فشار
heavy weather هوای خراب
humid air هوای شرجی
airs هوای دم هوا
aired هوای دم هوا
liquid air هوای مایع
humid air هوای نمناک
marine climate اب و هوای دریایی
heavy weather هوای طوفانی
hot blast هوای دم داغ
compressed air هوای فشرده
compressed air هوای متراکم
low air pressure فشار هوای کم
cooling air هوای سرد کننده
cold fronts جبهه هوای سرد
cooling blower دمنده هوای سرد
heatwave موج هوای گرم
air tank کپسول هوای غواصی
oh what a nasty weather چه هوای کثیفی است
acclimating به اب و هوای جدید خو گرفتن
liquid air هوای مایع شده
tire inflation فشار هوای لاستیک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com