Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
English
Persian
they poured toward that city
سوی ان شهر هجوم کردند
Other Matches
boat lanes
خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
assaults
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assaulted
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assault
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
he was refused employment
کردند
offenses
هجوم
offense
هجوم
assault
هجوم
assaulted
هجوم
assaults
هجوم
offence
هجوم
infestation
هجوم
invasions
هجوم
inbreak
هجوم
infestaion
هجوم
invasion
هجوم
they put their heads together
با هم مشورت کردند
The trees are in bloom .
درختها گه کردند
they mulcted him
او را جریمه کردند
they proclaimed him sovereign
اعلان کردند
assault echelon
رده هجوم
assault fire
تیر هجوم
assailable
هجوم پذیر
assault force
نیروی هجوم
assault phase
مرحله هجوم
onset
هجوم اصابت
invasive
هجوم کننده
scrouge
هجوم اوردن
inrush
هجوم بداخل
inroad
تعدی هجوم
assault schedule
برنامه هجوم
assault waves
موجهای هجوم
fly strike
هجوم مگس
raids
هجوم اوردن
infestant
هجوم کننده
swarms
هجوم اوردن
swarmed
هجوم اوردن
infested
هجوم کردن در
infest
هجوم کردن در
influx
ورود هجوم
raiding
هجوم اوردن
raided
هجوم اوردن
raid
هجوم اوردن
assails
هجوم اوردن بر
assailing
هجوم اوردن بر
assailed
هجوم اوردن بر
assail
هجوم اوردن بر
influxes
ورود هجوم
infesting
هجوم کردن در
rushed
هجوم بردن
rushing
هجوم بردن
invaded
هجوم کردن
rush
هجوم بردن
swarm
هجوم اوردن
invading
هجوم کردن
invades
هجوم کردن
invade
هجوم کردن
infests
هجوم کردن در
potsdom agreement
تاکید وتشریح کردند
They escaped under cover of darkness.
درتاریکی شب فرار کردند
They greeted each other.
با هم سلام وتعارف کردند
They pinched my keys.
کلیدهایم رابلند کردند
they put up a good fight
جنگ خوبی کردند
he was sent to england
به انگلیس اعزام کردند
they had words
باهم نزاع کردند
It was required of me . They imposed it on me .
آنرا به من تکلیف کردند
what a ready welcome i found!
چه حسن استقبالی از من کردند !
thronged
هجوم ازدحام کردن
preassault
اقدامات قبل از هجوم
insectile
در معرض هجوم حشرات
throngs
هجوم ازدحام کردن
thronging
هجوم ازدحام کردن
throng
هجوم ازدحام کردن
amphibious assault ship
ناومخصوص هجوم اب و خاکی
bombers raided the city
بمب افگن ها ان شهررابمباران کردند
the house was highly rated
خانه رازیاد تقویم کردند
they were made one
یعنی باهم عروسی کردند
His path was strewn with flowers .
مقدم اورا گلباران کردند
They changed seats .
صندلی هایشان را با هم عوض کردند
its was extended
مدت اعتبارانرا دراز کردند
They were talking in Spanish .
بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
He was deported from Iran.
اورااز ایران اخراج کردند
They beat each other black and blue.
همدیگر را خونین ومالین کردند
The kids stamped on the ants .
بچه ها مورچه را با لگه له می کردند
rushed
حمله کردن هجوم با عجله
rush
حمله کردن هجوم با عجله
rushing
حمله کردن هجوم با عجله
I had my car broken into last week.
هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
Fatimid
[پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
We sent for the doctor.
برای ما این دکتر را صدا کردند.
The soldirs leg was amputated .
پای سرباز را قطع کردند ( بریدند )
They searched the whole town .
تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
she was shot for a spy
اورابه تهمت جاروزی تیرباران کردند
He was framed.
برایش پاپوش دوختند ( توطئه کردند )
the exercised thier veto
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
he paid through the nose
زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند
bombers raided the city
بمب افگن هابران شهرحمله کردند
he was engagedon probation
بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
They shook hand and made up.
با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند
invasive species
نابومی هجوم کننده
[گیاه شناسی]
exotic
نابومی هجوم کننده
[گیاه شناسی]
spate
تعداد خیلی زیاد هجوم بی مقدمه
alien species
نابومی هجوم کننده
[گیاه شناسی]
invasive exotic
نابومی هجوم کننده
[گیاه شناسی]
breakaway
هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو رم
neophyte
نابومی هجوم کننده
[گیاه شناسی]
Everybody condemned his foolish behaviour .
همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
inns of chancery
عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
knickerbocker
زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
corinthian brass or bronze
یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند
They I got confused .
آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم
The bandits stripped him of all his belongines .
دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند
they howled the speaker down
سخنگوراباجیغ وداد وادار به پایین امدن کردند
assault area diagram
نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
there is a rush for the papers
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
Shoppers were scrambling to get the best bargains.
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
The planes pin- pointed the enemy targets .
هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند
The victors demanded unconditional surrender .
فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
Our children have all left home now, but
[except]
[bar]
one.
همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی.
leet
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
Few reporters dared to enter the war zone.
چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
I wanted to go camping but the others quickly ruled out that idea.
من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند.
Boers
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
Boer
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
The room is bare of furniture .
این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
myrmidon
یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
mohock
تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
sabbatical year
در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
lombards
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
Quantel
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
generations
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generation
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it.
ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند
[مخالفت کردند ]
.
tripartite declaration of 0
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
I had pins and needles in my legs.
ساق پاهایم
[در اثر خواب رفتگی]
مور مور می کردند.
The husband and wife got into an argument . The husband and wife had an acrimonious exchange .
زن و شوهر بگو مگوشان شد
[بگو مگو کردند]
totem
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
brian kellogg
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
metastasis
هجوم مرض گسترش میکرب مرض
locarno treaty
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
for two weeks
جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
to scramble for something
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com