English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
cavalier سکوی نگهبانی
Other Matches
sentinel دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
sentinels دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
duty roster دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
tricked نگهبانی
watches نگهبانی
trick نگهبانی
tricking نگهبانی
watched نگهبانی
wardenship نگهبانی
watch نگهبانی
watching نگهبانی
out post نگهبانی
protectorship نگهبانی
relieve تعویض نگهبانی
escorts نگهبانی کردن
escorting نگهبانی کردن
escorted نگهبانی کردن
watching پاس نگهبانی
watching نگهبانی دادن
watches نگهبانی دادن
relieves تعویض نگهبانی
relieving تعویض نگهبانی
watches پاس نگهبانی
stand guard نگهبانی دادن
watched نگهبانی دادن
watched پاس نگهبانی
watch نگهبانی دادن
watch پاس نگهبانی
chaperon نگهبانی کردن
first dog watch نگهبانی اول
duty roster لوحه نگهبانی
middle watch نگهبانی نیمه شب
on sentry مامور نگهبانی
orderly officen افسر نگهبانی
radar quardship نگهبانی رادار
watchtowers برج نگهبانی
watchtower برج نگهبانی
sentry boxes اتاقک نگهبانی
sentry box اتاقک نگهبانی
off duty خارج از نگهبانی
second dog watch نگهبانی دوم
set the watch تنظیم نگهبانی
tricking نوبت نگهبانی
tricked نوبت نگهبانی
trick نوبت نگهبانی
first watch نگهبانی شامگاه
escort نگهبانی کردن
to stand sentinel نگهبانی کردن
sentry قراول نگهبانی
sentries قراول نگهبانی
chaperone نگهبانی کردن
chaperones نگهبانی کردن
chaperons نگهبانی کردن
sentinel نگهبانی کردن
sentinels نگهبانی کردن
roster صورت نگهبانی
guard نگهبانی دادن
guarding نگهبانی دادن
guards نگهبانی دادن
to nount guard به نگهبانی رفتن
rosters صورت نگهبانی
port watch پست نگهبانی بندر
duty ماموریت خدمت نگهبانی
main guard پست نگهبانی اصلی
off duty مرخصی راحتی نگهبانی
watch bill لوحه نگهبانی ناو
watch and ward حق نگهبانی روزانه و شبانه
first dogwatch نوبت نگهبانی عصر
tricking مدت زمان پست نگهبانی
watchdogs نگهبانی دادن نگهبان بودن
tricked مدت زمان پست نگهبانی
fixed post system سیستم پستهای نگهبانی ثابت
look out نگهبانی کردن موافب بودن
trick مدت زمان پست نگهبانی
watchdog نگهبانی دادن نگهبان بودن
sentry box سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
sentry boxes سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
relief مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
projectile flat سکوی گلوله
median سکوی وسط
berm سکوی شیب بر
platform سکوی شیرجه
bema سکوی خطابه
starting platform سکوی شروع
deck سکوی موتور
pedestals سکوی تیر
starting block سکوی شروع
artillery mount سکوی نصب
staging سکوی کار
entablement سکوی مجسمه
pedestal سکوی تیر
pedestal سکوی اتش
boarded سکوی شیرجه
channelising island سکوی جداساز
military platform سکوی نظامی
central reserve سکوی میانی
central reserve سکوی وسط
testing stand سکوی ازمایش
board سکوی شیرجه
pedestals سکوی اتش
decked سکوی موتور
shelf سکوی کوهستانی
platforms سکوی شیرجه
stanchion سکوی استقرار
platform 3 سکوی شماره 3
back berm سکوی پایه
launcher سکوی پرتاب
quays سکوی بارگیری
pallet سکوی بار
soft missile base سکوی بی حفاظ
jumping hill سکوی پرش
pallets سکوی بار
loading rack سکوی بارگیری
artillery mount سکوی توپخانه
seats سکوی استقرار
seated سکوی استقرار
seat سکوی استقرار
benches سکوی کوهستانی
bench سکوی کوهستانی
flight platform سکوی پرواز
median سکوی میانی
loading site سکوی بارگیری
decks سکوی موتور
quay سکوی بارگیری
call book دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
point duty نگهبانی مامور راهنمایی عبورومرورکه درنقطهای می ایستد
scout پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
scouts پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
scouted پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
ambo میز [سکوی] خطابه
ambon میز [سکوی] خطابه
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
launching site سکوی پرتاب موشک
railhead سکوی راه اهن
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
low board سکوی یک متری شیرجه
railway end پل سکوی راه اهن
inside berm سکوی شیببر درونی
deck سکوی جلوی تانک
hard base سکوی پرتاب مستحکم
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
thwarts سکوی نشیمن قایق
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
blast برخاستن از سکوی پرتاب
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
launching pads سکوی پرتاب موشک
launching pad سکوی پرتاب موشک
decks سکوی جلوی تانک
pads سکوی پرتاب رسانگر
pad سکوی پرتاب رسانگر
decked سکوی جلوی تانک
bema سکوی وعظ درکلیسا
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
high board سکوی شیرجه 3 متری
channelising island سکوی هدایت کننده
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
batteries گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
platform سکوی ایستگاه راه آهن
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
wishbones پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
wishbone پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
bearing یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
railhead depot بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
abat-voix [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
rota صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com