English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
pointer سگ شکاری یابنده شکار
pointers سگ شکاری یابنده شکار
Other Matches
raven شکار طعمه شکاری
ravens شکار طعمه شکاری
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
finder یابنده
getter یابنده
detectors یابنده
trover یابنده
detector یابنده
discoverer یابنده
discoverers یابنده
intuent با فراست یابنده
finder یابنده فایندر
ameliorative بهبود یابنده
stretcher بسط یابنده
stretchers بسط یابنده
viewfinder adjustment keys دکمه یابنده هدف
diminishing returns بازده کاهش یابنده
who seeks will find جوینده یابنده است
circulative انتشار دهنده یا یابنده
impedance unbalance finder دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل
remittent تخفیف یابنده موقتا تسکین دهنده
raptorail شکاری
hunters سگ شکاری
hounding سگ شکاری
gun dog سگ شکاری
sporting dog سگ شکاری
buckhound سگ شکاری
hunting dog سگ شکاری
hunter سگ شکاری
feral شکاری
gundog سگ شکاری
deer hound سگ شکاری
gundogs سگ شکاری
hounded سگ شکاری
ratch سگ شکاری
hound سگ شکاری
raptatory شکاری
hounds سگ شکاری
accipital شکاری
raptatorial شکاری
birds of prey مرغان شکاری
ravin طعمه شکاری
game جانور شکاری
killer submarine زیردریایی شکاری
ravening شکاری غاصب
birds of prey پرندگان شکاری
terriers سگ بویی شکاری
terrier سگ بویی شکاری
hunter اسب یا سگ شکاری
accipiter مرغ شکاری
sports cars اتومبیل شکاری
sports car اتومبیل شکاری
game bag خرجین شکاری
blood سگ شکاری و بوی خن
capped watch ساعت شکاری
game fowl مرغ شکاری
canum venaticorum سگان شکاری
canes venatici سگان شکاری
shotguns تفنگ شکاری
shotgun تفنگ شکاری
gazehound نوعی سگ شکاری
hunters اسب یا سگ شکاری
deer dog تازی سگ شکاری
staghound تازی شکاری
bowing کمان شکاری
bowed کمان شکاری
bow کمان شکاری
sport car اتومبیل شکاری
bows کمان شکاری
dogcarts کالسکهی شکاری
shot gun تفنگ شکاری
dogcart کالسکهی شکاری
Afghan Hound سگ شکاری افغان
venatic وابسته بشکار شکاری
fighter cover پوشش با هواپیماهای شکاری
high power تفنگ شکاری بزرگ
doublcd barrcled shot تفنگ شکاری دو لول
field trial مسابقه تازیهای شکاری
fighter bomber شکاری- بمب افکن
marlin ماهی شکاری بزرگ
venatical وابسته بشکار شکاری
bird of prey مرغ شکاری گوشتخوار
beagle تازی شکاری پاکوتاه
beagles تازی شکاری پاکوتاه
huntsmen مدیر تازیهای شکاری
huntsman مدیر تازیهای شکاری
accipitrine ازجنس باز شکاری
feral حیوان شکاری وحشی
chaser مفتش هواپیمای شکاری
chasers مفتش هواپیمای شکاری
bimestrial هر دوماه یکبار دوماه ادامه یابنده
golden retriever سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
gamekeepers متصدی جانوران شکاری قرقچی
accipitrine متعلق به مرغان شکاری بازمانند
basset نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
gamekeeper متصدی جانوران شکاری قرقچی
gordon setter نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
saker باز شکاری در اروپای قدیم
goshawk باز بال کوتاه شکاری
sporterize تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
salmi خورش باگوشت مرغ شکاری
irish wolfhound سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
small game پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
bloodhounds نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhound نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
upland game پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
setter توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
setters توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
sleuth hound یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
glede انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
to hark back برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
chased شکار
predatin شکار
chevy شکار
hunt شکار
hunted شکار
ravin شکار
chase شکار
hunts شکار
chace شکار
chasing شکار
chases شکار
gameless بی شکار
hanks شکار
gamey پر از شکار
quarries شکار
venery شکار
hank شکار
prey شکار
quarrying شکار
quarry شکار
hunting شکار
game شکار
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
ducking شکار مرغابی
shotgunner شکار با تفنگ
shanking شکار کوسه
hunting district شکار گاه
hunting ground شکار گاه
area drive شکار دواندن
fair game شکار مجاز
gamy پراز شکار
whaling شکار نهنگ
game law قانون شکار
game keep پاسبان شکار
to go a hunting شکار رفتن
fowling شکار پرنده
king hunt شاه شکار
poniter نوعی سگ شکار ی
predation شکار کردن
fair game شکار قانونی
predatory habit خوی شکار
hunts شکار کردن
quarries شکار موردنظر
blood sport کشتن شکار
blood sports کشتن شکار
game سرگرمی شکار
hunter اسب شکار
hunters اسب شکار
hanks طعمه شکار
hank طعمه شکار
quarries لاشه شکار
quarry لاشه شکار
quarry شکار موردنظر
quarrying لاشه شکار
falconry شکار با شاهین
shooting شکار باتفنگ
hunt شکار کردن
hunted شکار کردن
victims دستخوش شکار
victim دستخوش شکار
huntsmen شکار باز
huntsman شکار باز
quarrying شکار موردنظر
shootings شکار باتفنگ
gunning شکار با تفنگ
hunting شکار دشمن یا زیردریایی
poaches دزدکی شکار کردن
finds یافتن بوی شکار
foxhunt شکار روباه باتازی
sniped پاشله شکار کردن
poached دزدکی شکار کردن
poach دزدکی شکار کردن
find یافتن بوی شکار
check و شدن بوی شکار
predatory تغذیه کننده از شکار
raptatory لازم برای شکار
raptatorial لازم برای شکار
predatorial تغذیه کننده از شکار
outfitter فروشنده لوازم شکار
stool گروه فریبنده شکار
checks و شدن بوی شکار
checked و شدن بوی شکار
hog dress بریدن گلوی شکار
game شکار گرفته شده
rabbit شکار خرگوش کردن
outfitters فروشنده لوازم شکار
chevy فریاد هنگام شکار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com