English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (2 milliseconds)
English Persian
bill of quantites سیاهه چندی ها
Other Matches
rosters سیاهه نامه ها سیاهه وفایف
roster سیاهه نامه ها سیاهه وفایف
listing سیاهه
listings سیاهه
list سیاهه
invoicing سیاهه
invoices سیاهه
to take an inventory of سیاهه
invoiced سیاهه
invoice سیاهه
numerosity چندی
divers چندی
quantitative چندی
partly چندی
quantitatively چندی
awhile یک چندی
equation هم چندی
equations هم چندی
quantity چندی
quantative چندی
soon after he left for paris چندی
quantities چندی
to take an inventory of سیاهه ماترک
property list سیاهه خواص
assembly list سیاهه همگذاری
program listing سیاهه برنامه
check list سیاهه مقابله
checklist سیاهه مقابله
commercial invoice سیاهه تجارتی
error list سیاهه خطاها
proforma invoice سیاهه مقدماتی
proforma سیاهه فروش
output listing سیاهه خروجی
listing سیاهه برداری
list سیاهه جدول
payroll سیاهه دستمزد
payroll سیاهه پرداخت
list سیاهه برداشتن
listings سیاهه برداری
equation هم چندی [ریاضی]
quantitation چندی سنجی
not long ago چندی پیش
not long a go چندی پیش
a short while ago چندی پیش
for some time past تا چندی پیش
telemeter چندی سنج
not a few <adj.> <adv.> بیش از چندی
more than a few <adj.> <adv.> بیش از چندی
erwhile چندی پیش
poisson's ratio در چندی پواسون
invoicing صورت حساب سیاهه
stock talking سیاهه برداری از موجودی
selective listing سیاهه برداری گزیده
invoices صورت حساب سیاهه
polling list سیاهه نمونه برداری
certified invoice سیاهه تائید شده
polling list سیاهه رای گیری
inventory فهرست اموال سیاهه
invoice صورت حساب سیاهه
invoiced صورت حساب سیاهه
quantified چندی بیان کردن
quantifies چندی بیان کردن
quantify چندی بیان کردن
quantifying چندی بیان کردن
indenture سیاهه رسمی زدندانه گذاری
telemetry چندی سنجی از راه دور
quantitate چندی چیزی را تعیین کردن
quondam قبلی مربوط به چندی قبل
consular invoice سیاهه تائید شده توسط کنسولگری
iam out of practice چندی است که وارد کار نیستم
iam not in prac tice چندی است وارد کار نیستم
Few reporters dared to enter the war zone. چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
separated استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separate استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separates استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
scratch paper کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com