English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
intracoastal sealift سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
Other Matches
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
over the beach operations عملیات ساحلی
sea frontiers مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
daymark علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
maritime operations عملیات دریایی یا ناوگانی
naval district ناحیه عملیات دریایی
chief of naval operations فرمانده عملیات دریایی
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
pathfinder راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
pathfinders راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
control ship ناو کنترل کننده عملیات دریایی
assault shipping ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
underway در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
masters 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
mastered 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
system log گزارش روزانه عملیات سیستم
operational اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم
logging عملی باز کردن عملیات در یک سیستم
logging عمل خاتمه دادن عملیات در یک سیستم
army personnel system سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
air ground system سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
threes سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
three سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
master نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
mastered نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
masters نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
job stream ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات
shore patrol انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
job استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
jobs استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
maintenance ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند
hand سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
simulation روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulations روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
recovery نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
recoveries نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
supervisors ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
supervisor ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
marine express کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
hand سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
coast pilot کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
buffered computer کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
interactive سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
local area network کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagates خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation عملیات کنترل زمین عملیات
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
lan کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
strandline خط ساحلی
inshore ساحلی
seasider ساحلی
bridgehead line خط سر پل ساحلی
sea board خط ساحلی
offing اب ساحلی
coastlines خط ساحلی
coastline خط ساحلی
inshore water اب ساحلی
beach head سر پل ساحلی
bridge head سر پل ساحلی
coastal ساحلی
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
tidewater خط ساحلی کشند اب
coastal patrol گشتی ساحلی
marina تفرجگاه ساحلی
coast station ایستگاه ساحلی
coastal route مسیر ساحلی
coastal frontier حدود ساحلی
littoral ناحیه ساحلی
coastal artillery توپخانه ساحلی
cabotage تجارت ساحلی
cabotage کشتیرانی ساحلی
quay دیوار ساحلی
foreshores کمربند ساحلی
shore stablishment تاسیسات ساحلی
marinas تفرجگاه ساحلی
coast defence پدافند ساحلی
sea dike دیوار ساحلی
dune توده شن ساحلی
coastal zone منطقه ساحلی
land breeze باد ساحلی
coastguard گارد ساحلی
boat telephone تلفن ساحلی
coastguards گارد ساحلی
foreshore کمربند ساحلی
shoreline خط ساحل یا خط ساحلی
inshorepatrol گشتی ساحلی
beach patrol نگهبان ساحلی
beach patrol گشتی ساحلی
beach organization یکان ساحلی
beach obstacle مانع ساحلی
links تپه ساحلی
beach matting کف پوش ساحلی
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
landing craft کرجی ساحلی
costal frontier مرز ساحلی
shore patrol دژبان ساحلی
beach erosion فرسایش ساحلی
shore erosion فرسایش ساحلی
beach exit گذرگاه ساحلی
beach exit معبر ساحلی
shore patrol پلیس ساحلی
beach reserves ذخایر ساحلی
shorelines خط ساحل یا خط ساحلی
territorial waters ابهای ساحلی
inshore current جریانات ساحلی
inshore current جریان اب ساحلی
beach face کمربند ساحلی
inshore water ابهای ساحلی
quays دیوار ساحلی
shore boat تاکسی ساحلی
barrier light نورافکن ساحلی
martello قلعه ساحلی
territorial sea دریای ساحلی
groyne سد یا دیواره ساحلی
coaster کشتی ویژه خط ساحلی
battalion landing team تیم ساحلی گردان
beach matting تور سیمی ساحلی
cabotage حمل ونقل ساحلی
coasters کشتی ویژه خط ساحلی
barrier reef مرجان سنگ ساحلی
cabotage کشتی رانی ساحلی
beach dump انبار موقت ساحلی
beach flag پرچم مشخصه ساحلی
beach minefield میدان مین ساحلی
out port ساحلی مورد استفاده سر پل
continental shelf حد ساحلی فلات قاره
beach support area منطقه پشتیبانی ساحلی
lido میعادگاه قشنگ ساحلی
beachmaster's unit یکان لجستیک ساحلی
sanbar دیوار شنی ساحلی
lidos میعادگاه قشنگ ساحلی
coastal frontier نوار مرزی ساحلی
costal frontier نوار مرزی ساحلی
beach group گروه خدمات ساحلی
coastal route راه ابی ساحلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com