Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
authentication code
سیستم نشانی رمزی معرفهای رمزی
Other Matches
codress
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
open code
سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
cipher
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
mystics
رمزی
emblematic
رمزی
furtive
رمزی
allegoric
رمزی
in petto
رمزی
figurative
رمزی
mystic
رمزی
occult
رمزی
encoded
رمزی
symbolically
رمزی
runic
رمزی
emblematical
رمزی
enigmatical
رمزی
coded
رمزی
backstairs
رمزی
cryptic
رمزی
allegorical
رمزی
allusive
رمزی
symbolic
رمزی
cryptically
رمزی
monogrammatic
رمزی
mystified
رمزی کردن
code
رمزی کردن
figurative
رمزی کنایهای
formal logic
منطق رمزی
watchwords
کلمه رمزی
code word
کلمات رمزی
symbolic logic
منطق رمزی
symbolic
رمزی اشاری
mystic participation
اشتراک رمزی
mystic sense
معنی رمزی
undercover
رمزی جاسوس
mystifies
رمزی کردن
mystify
رمزی کردن
mystifying
رمزی کردن
symbolically
رمزی اشاری
encoded
رمزی شده
code words
کلمات رمزی
watchword
کلمه رمزی
cryptocorrespondence
مکاتبات رمزی
encode
رمزی کردن
encodes
رمزی کردن
occult
سری رمزی
puzzle lock
قفل رمزی
formulas
قاعده رمزی
cryptograph
نوشته رمزی
cryptogram
نوشته رمزی
formulae
قاعده رمزی
formula
قاعده رمزی
esoteric
رمزی درونی
coded character
دخشه رمزی
codification
رمزی کردن
cryptanalysis
کشف نوشته رمزی
cryptocommunication
ارتباط ومخابرات رمزی
token
معجزه علامت رمزی
semiotic
مکتب علائم رمزی
semeiotic
مکتب علائم رمزی
phase encoded
رمزی شده با فاز
coded decimal
رقم دهدهی رمزی
cypher
حروف یامهر رمزی
cryptosecurity
حفافت مکاتبات رمزی
tokens
معجزه علامت رمزی
mystically
بطور رمزی یا استعماری
to crack a code
رمزی
[گاوصندوق یا رایانه]
را شکندن
tokens
کلمه رمزی علامت مشخصه
token
کلمه رمزی علامت مشخصه
cryptorelated informations
اطلاعات مربوط به مکاتبات رمزی
sigil
علامت نجومی علائم رمزی
cryptanalyze
نوشته رمزی را کشف کردن
symbolization
استعمال علائم ونشانهای رمزی
numerology
مبحث معانی رمزی اعداد
symbology
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
symbolism
نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
pressmark
حروف رمزی مشخصه کتب کتابخانه
cipher
فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
formulation
دستور سازی تبدیل به قاعده رمزی
cyphers
فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
ciphers
فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
monitor
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitored
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitors
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
demodulate
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
typographies
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
repeating key
روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
signals
علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
spelling group
حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
codress procedure
روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
cryptoparts
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
wand
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wands
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
codifying
رمزی کردن تدوین کردن
codify
رمزی کردن تدوین کردن
codifies
رمزی کردن تدوین کردن
authentication system
سیستم تعیین و اعلام نشانی
authenticator
تعیین کننده سیستم نشانی
spelling table
جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
berne list
کتاب معرفهای بین المللی مرس
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
desk accessory
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
tar
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demands
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
system diagnostics
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
building block principle
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
three phase four wire system
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
bridges
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failure
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failures
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
expansion card
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
addressed
نشانی
counter sign
نشانی
single address
با یک نشانی
cell address
نشانی سل
two address
با دو نشانی
address part
جز نشانی
addresses
نشانی
three address
با سه نشانی
password
نشانی
passwords
نشانی
address
نشانی
slice
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
open
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
opened
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
designation system
سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
system flowchart
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
relocatable address
نشانی جابجاپذیر
home address
نشانی مبداء
return address
نشانی بازگشت
home address
نشانی منزلگاه
symbolic address
نشانی نمادی
relative address
نشانی نسبی
regional address
نشانی منطقه ای
reference address
نشانی مرجع
directing point
نقطه نشانی
hydrants
شیراتش نشانی
nanoaddressable
نشانی ناپذیر
hydrant
شیراتش نشانی
base address
نشانی پایه
effective address
نشانی موثر
addressing
نشانی یابی
addressing
نشانی دهی
direct address
نشانی مستقیم
specific address
نشانی خاص
explicit address
نشانی صریح
single address
بایک نشانی
fire fighting
اتش نشانی
fire prevention
اتش نشانی
self relative address
نشانی نسبی
floating audress
نشانی شناور
aiming point
نقطه نشانی
addressable
نشانی پذیر
actual address
نشانی واقعی
machine address
نشانی ماشین
fire-fighting
اتش نشانی
foam
کف اتش نشانی
absolute address
نشانی مطلق
memory address
نشانی حافظه
multi address
با چند نشانی
multiaddress
با چند نشانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com