English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
european monetary system سیستم پولی اروپایی
Other Matches
monetary system سیستم پولی
strategic concentration by rail سیستم پولی فلزی
Monetary systems. سیستم های پولی ( مالی )
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
monetarists طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
Europeans اروپایی
European اروپایی
it had a europeanlook اروپایی می نمود
eurodollars دلار اروپایی
international morse code مورس اروپایی
eruropean community جامعه اروپایی
redwing باسترک اروپایی
fieldfare باسترک اروپایی
larches کاج اروپایی
aberdevine سهره اروپایی
larch کاج اروپایی
indo uropean هند و اروپایی
sweetbrier گل سرخ اروپایی
nightjar بوف اروپایی
Eurasians اروپایی و اسیایی
saker شاهین اروپایی
greenfinch سهره اروپایی
Eurasian اروپایی و اسیایی
continental code مورس اروپایی
Indo- هند و اروپایی
yellowhammer سهره اروپایی
indo germanic هند و اروپایی
cushat طوقی اروپایی
indo european هند و اروپایی
toper کوسه ماهی اروپایی
marron شاه بلوط اروپایی
moly سیر زرد اروپایی
it had a europeanlook نمود اروپایی داشت
copper beech [Fagus sylvatica] درخت راش اروپایی
mulatto زاده اروپایی وزنگی
mew مرغ نوروزی اروپایی
merlin قوش کوچک اروپایی
European Currency Unit واحد پول اروپایی
greylag غاز وحشی اروپایی
redstart بلبل دم قرمز اروپایی
martlet پرستوی معمولی اروپایی
mewed مرغ نوروزی اروپایی
brock گورکن اروپایی شغاره
mewing مرغ نوروزی اروپایی
european committee for standardization کمیته اروپایی استاندار
polecats موش خرمای وحشی اروپایی
Eurasians از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
Eurasian از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
larch درخت صنوبرآراسته [کاج اروپایی]
ruddock مرغ سینه سرخ اروپایی
woodwaxen طاوسی پا کوتاه اسیایی و اروپایی
polecat موش خرمای وحشی اروپایی
woodcock خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
ring snake مار حلقه دار اروپایی
a comparison between European and Japanese schools مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
whiting ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
half caste دارای پدر اروپایی ومادر هندوستانی
africander اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
The town has a European look. این شهر قیافه اروپایی دارد
old master هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
old masters هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
serin سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
dun bird یکجوراردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ است)
nut cracker یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
pochard یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
eurocheque چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
European rose طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
pockets پولی
venal پولی
pecuniary پولی
monetary پولی
mercenaly پولی
pocket پولی
impecuniousity بی پولی
impecuniosity بی پولی
moneyed پولی
moneyary پولی
e r p برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
pecuniary liability ضمانت پولی
grooved pulley پولی شیاردار
real غیر پولی
money wage مزد پولی
backing پشتوانه پولی
monetary school مکتب پولی
tight money کنترل پولی
polymyxin پولی میکسین
polywag پولی واگ
money matters امور پولی
loose pulley پولی هرزگرد
money income درامد پولی
polyethylene پولی اتیلن
monetary inflation تورم پولی
monetary control نظارت پولی
monetary convention اتحاد پولی
money illusion توهم پولی
money order حواله پولی
pay patient مریض پولی
monetary incentive مشوق پولی
reconvert پولی را مجدداتسعیرکردن
unit of currency واحد پولی
monetary expansion توسعه پولی
money capital سرمایه پولی
monetary economy اقتصاد پولی
monetary deflation انقباض پولی
financial property داراییهای پولی
financial property اموال پولی
financial inventory ذخایر پولی
monetary value ارزش پولی
monetary assets دارائیهای پولی
monetary restriction محدودیت پولی
monetary targets اهداف پولی
monetary reserves ذخائر پولی
monetary authorities مقامات پولی
money illusion خطای پولی
monetary base مبنای پولی
monetary deflation محدودیت پولی
monetary unit واحد پولی
monetary base پایه پولی
monetary policy سیاست پولی
monetary instruments ابزارهای پولی
dealing for money معاملات پولی
monetary sector بخش پولی
monetary control کنترل پولی
money orders حواله پولی
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
balto slavic شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
coupling نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
bifuel propulsion سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
desk accessory در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
natives کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
native کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
nonmonetarists اقتصاددانان غیر پولی
deflation انقباض پولی رکود
european monetary fund صندوق پولی اروپا
i owe some money to you یک پولی به شما بدهکارم
impecuniously از روی بی پولی یا افلاس
dollar area منطقه پولی دلار
nonmonetary assets دارائیهای غیر پولی
down and out <idiom> هیچ پولی نداشتند
not for the world <idiom> دراعضای هیچ پولی
nonmonetary income درامد غیر پولی
pecuniary externalities پی امدهای خارجی پولی
nonmonetary sector بخش غیر پولی
i am pushed for money ازبی پولی درفشار
financed تامین هزینه پولی
tight money سیاست پولی انقباضی
it was a خوب پولی بود
restrictive monetary policy سیاست پولی انقباضی
bimetallism نظام پولی دو فلزی
rate of money wage نرخ مزد پولی
gold currency system نظام پولی طلا
contractionary monetary policy سیاست پولی انقباضی
bimetallic standard پایه پولی دو فلزی
free capital سرمایه گذار پولی
money rate of interest نرخ بهره پولی
price ارزش پولی کالا
prices ارزش پولی کالا
money well spent <idiom> پولی که هدر نرفته
feel the pinch <idiom> دچار بی پولی شدن
pure monetary policy سیاست پولی خالص
gold standard نظام پولی طلا
tools of monetary policy ابزار سیاست پولی
poly vinil chloride کلرور پولی وینیل
expansionary monetary policy سیاست پولی انبساطی
financing تامین هزینه پولی
finances تامین هزینه پولی
national money income درامد ملی پولی
he is pressed for money از بی پولی در مضیقه است
hyperdeflation انقباض پولی شدید
finance تامین هزینه پولی
demanded نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
tar سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
diabatic process پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
three phase four wire system سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
building block principle طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
automatic levelling سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
standbys سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standby سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
bridged سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failure بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com