English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
tin-plated tails سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
Other Matches
plated روکشدار
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
eot maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
tin حلبی
sheet metal حلبی
tinner's snip حلبی بر
can : حلبی
tins حلبی
tin plate حلبی
cans : حلبی
canning : حلبی
cans قوطی حلبی
can قوطی حلبی
tinny حلبی ساز
swaging machine حلبی خمکن
tinplate ورق حلبی
tin با حلبی پوشاندن
sheet metal worker حلبی ساز
sheet metal work حلبی سازی
canning قوطی حلبی
tinman حلبی ساز
metal worker حلبی ساز
tin smith حلبی ساز
tins با حلبی پوشاندن
tinware حلبی الات
tinware فروف حلبی
tinsmith حلبی ساز
tinner حلبی ساز
tincan قوطی حلبی
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
canikin فرف حلبی کوچک
automatic flanging machine ماشین خم حلبی سازی
tinkerer وصله زن حلبی ساز
tins باقلع یا حلبی پوشاندن
tole حلبی منقوش وجلادار
tin باقلع یا حلبی پوشاندن
cannikin فرف حلبی کوچک ابخوری
tinplate با قلع پوشاندن حلبی کردن
tinfoil حلبی ورقه نازک قلعی
the ridge of a roof حلبی که دوشیب شیروانی بهم برمیخورند
the fish smacks of the tin ماهی بوی حلبی را برداشته است
springer قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
that fruit packs easily ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
end of line انتهای خط
logic seeking انتهای خط وط
baseline خط انتهای زمین
end of form انتهای ورقه
loose end انتهای تاریانخ
loose ends انتهای تاریانخ
end of file انتهای فایل
end of file انتهای پرونده
drill tang انتهای مته
dead burned انتهای اشتعال
cow's tail انتهای طناب
loose ends انتهای شل هرچیزی
bitter end انتهای درد
baselines خط انتهای زمین
batang son انتهای کف دست
loose end انتهای شل هرچیزی
depth انتهای پرز
returned نشانههای انتهای خط
return نشانههای انتهای خط
end of transmission انتهای مخابره
end of volume انتهای جلد
pipehead انتهای خط لوله
rear court انتهای زمین
end of medium انتهای رسانه
cable tail انتهای سیم
returning نشانههای انتهای خط
end of record انتهای مدرک
returns نشانههای انتهای خط
end of message انتهای پیام
end of line انتهای سطر
flukes انتهای دم نهنگ
end of massage انتهای پیام
end of reel انتهای حلقه
fluke انتهای دم نهنگ
ST connector اتصالی در انتهای فیبرنوری
end of file mark نشان انتهای پرونده
riblet انتهای دنده گوسفند
saphead انتهای نقب نظامی
swan neck انتهای خمیده لوله
thereis no end to it انتهای برای ان نیست
end of tape marker نشانگر انتهای نوار
palmate دارای انتهای پهن
eom انتهای پیام essage
end of job card کارت انتهای کار
end کد نشان دهنده انتهای خط
ended کد نشان دهنده انتهای خط
ends کد نشان دهنده انتهای خط
end of tape mark نشان انتهای نوار
baseliner بازیگر انتهای زمین
end of tape marker علامت انتهای نوار
backstop حصار انتهای زمین
end of transmission block انتهای بلاک مخابره
end of data marker نشانگر انتهای داده ها
etb انتهای بلاک مخابره
flip turn برگشت انتهای استخر
formee دارای انتهای مربع
furnace discharged end انتهای تخلیه کوره
nock شکاف انتهای کمان
finishes انتهای فرآیند یا تابع
finish انتهای فرآیند یا تابع
baselines خط انتهای زمین والیبال
looped درو در انتهای خرک
loop درو در انتهای خرک
cable اتصال در انتهای کامل
loops درو در انتهای خرک
baseline خط انتهای زمین تنیس
head انتهای میز بیلیارد
baseline خط انتهای زمین والیبال
cabled اتصال در انتهای کامل
baselines خط انتهای زمین تنیس
sinks دریافت انتهای خط ارتباتی
sink دریافت انتهای خط ارتباتی
baseline game بازی در انتهای زمین تنیس
subulate دارای نوک یا انتهای تیز
croup انتهای خرک نزدیک ژیمناست
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
beam-ends انتهای قسمت عقبی کشتی
trailing edge انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
bitter end انتهای طناب یا زنجیر قایق
finals رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
final رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
double ender تخته موج با دو انتهای یک شکل
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
tip-top حلقه انتهای چوب ماهیگیری
beam ends انتهای قسمت عقبی کشتی
draw play ضربه عمدی با انتهای گوی گلف
bayonet exhaust pipe قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
double in درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
periods آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
double out درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
period آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
closure of horizon انتهای دورافق بستن دور افق
capel سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
butt ending ضربه غیر مجاز با انتهای چوب
twice laid ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
head board تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
queues افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
dead ends انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
fundus قاعده عمق ویا انتهای هر عضومجوفی
perfection loop knot نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
queueing افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queued افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queue افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
net shot clear ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
dead end انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
tailfly طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
terminal rig طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
enters کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
boundaries علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
boundary علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
blade butt انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
timberhead انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
toggles میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
entered کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
toggle میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
anti propeller end انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
enter کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
tail کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tails کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
hemlines لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
hemline لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
tailed کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
acroter انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
head space فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله
balances روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
terminator موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد
semicolon که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
line flyback اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
deque یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف
tag جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
products محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
lamb's tongue [کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
tucks چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
crosshead لوله انتهای میل لنگ یاپیستون موتور بخار
tucking چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
tuck چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
balance روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
tags جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com