English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
English Persian
triacontahedral سی رویه سی طرفی
Other Matches
impartiality بی طرفی
cubical سه طرفی
neutrality بی طرفی
one sidedness یک طرفی
one tideness یک طرفی
secund یک طرفی
Do you know who you are dealing with? میدانی با کی طرفی ؟
yon شخص ان طرفی
neutralism سیاست بی طرفی
neutralism روش بی طرفی
neutralism حفظ بی طرفی سیاسی
neutral state حالت بی طرفی سیاسی
athwart از طرفی بطرف دیگر
disinterestedly ازروی بی طرفی یابی علاقگی
to get a word in edgewise طرفی را میان صحبت شخص پرچانه دیگر انداختن
horizontal دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
procedure رویه
mTtiers رویه
surfaces رویه
metiers رویه
metier رویه
upper رویه
upper crust رویه
encrustations رویه
encrustation رویه
water surface رویه اب
vamp رویه
these t. were not رویه
praxis رویه
immethodical بی رویه
comportment رویه
ism رویه
facets رویه
facet رویه
uppers رویه
surfaced رویه
insteps رویه
outsides رویه
instep رویه
tenor رویه
irregular بی رویه
tenors رویه
policies رویه
policy رویه
outside رویه
practice رویه
surface رویه
facings رویه
tactics رویه
facing رویه
pillow case رویه بالش
covers رویه لفاف
ostrich policy رویه کبک
pentahedral پنج رویه
top رویه عالی
flippy فلاپی دو رویه
hard soil رویه محکم
impolicy رویه غلط
in stream procedure رویه با مسیل
ism اعتقاد رویه
code page رویه رمز
judicial precedent رویه قضایی
procedure oriented رویه گرا
planimeter رویه پیما
coverings رویه لفاف
procedure declaration اعلان رویه
precedents رویه قضایی
precedent رویه قضایی
top milk رویه شیر
lines حدود رویه
line حدود رویه
encrustation رویه بندی
encrustations رویه بندی
practice رویه پیشه
surface-to-air رویه به هوا
the policy of the government رویه دولت
single sided disk دیسک یک رویه
pure procedure رویه جامع
recovery procedure رویه ترمیمی
recursive procedure رویه بازگشتی
road surface رویه راه
rough surface رویه زبر
rubbed surface رویه صاف
smooth surface رویه صاف
scheme of life رویه زندگی
cover رویه لفاف
planing رویه هموار
sandal کفش بی رویه
sandals کفش بی رویه
tack پونز رویه
tacked پونز رویه
surface رویه فاهر
system قاعده رویه
tacking پونز رویه
systems قاعده رویه
tacks پونز رویه
plane رویه هموار
planed رویه هموار
planes رویه هموار
schemes ترتیب رویه
schemed ترتیب رویه
scheme ترتیب رویه
cant رویه اریب
card face رویه کارت
finishing coat اندود رویه
surfaces رویه دادن
dummy module رویه ساختگی
exfoliation رویه سابی
cross section رویه برش
surfaced رویه فاهر
surfaces رویه فاهر
control procedure رویه کنترل
facet theory نظریه رویه ها
surfaced رویه دادن
surface رویه دادن
impolitic مخالف رویه صحیح
revamp دوباره رویه انداختن
revamped دوباره رویه انداختن
slope weir شادروان با رویه شیبدار
slope weir بندسرریز با رویه شیبدار
bristle رویه تجاوزکارانه داشتن
overgrown دارای رشد بی رویه
revamping دوباره رویه انداختن
low key posture رویه محافظه کارانه
to explain oneself رویه یاقصدخودراشرح دادن
to change the tack تغییر رویه دادن
revamps دوباره رویه انداختن
surface treatment عملیات سطح رویه
bristled رویه تجاوزکارانه داشتن
procedure oriented language زبان رویه گرا
input output procedure رویه ورودی- خروجی
new departure اغاز رویه تازه
binder course قشر زیرین رویه
irregular act عمل خلاف رویه
international practice رویه بین المللی
procedure رویه طریقه فرایند
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
flippy diskette دیسکت با دو رویه قابل ضبط
cataloged procedure رویه فهرست بندی شده
to take a course رویه ایی را اتخاذ کردن
altar-slad [سنگ رویه فوقانی محراب]
altar-stone [سنگ رویه فوقانی محراب]
one time pad صفحات کلید رمز یک رویه
to pull in دست از کار یا رویه خودکشیدن
one time tape نوار یک رویه کلید رمز
honesty is the best policy راستی ودرستی بهترین رویه
tambour رویه یادیواره متحرک چوبی
the old p should be continued رویه پیش بایدادامه یابد
frosting رویه خامهای کیک یا شیرینی
to change one's course خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
resurfacing شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
rolltop desk میز تحریر دارای رویه کشودار
sop رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sops رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
to mark out one's course طرحی برای رویه خود ریختن
spa Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
spas Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
moquette پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
scrap heap policy رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
hol Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
newton raphson اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
prunella پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
tactics دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
faces قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
face قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
change over تغییر روش تغییر رویه
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com