Dictiornary-Farsi | شاخص هزینه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
cost indexes	شاخص هزینه


Search result with all words

construction cost index	شاخص هزینه ساختمانی
cost of living index	شاخص هزینه زندگی
Other Matches

von neuman morgensterm utility index	شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
ideal index	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
markers	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
marker	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
rainfall index	شاخص بارش شاخص بارندگی
target indicator	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
bench mark	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
cost center	قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
indexed sequential file	پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
lighterage	هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
economic of scale	کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract	قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing	قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
indexed	خط شاخص
indexed	شاخص
indexes	شاخص
tyupical	شاخص
index number	شاخص
dialed	شاخص
dials	شاخص
level rod	شاخص
indexes	خط شاخص
dial	شاخص
indicator	شاخص
dialled	شاخص
indicative	شاخص
aiming post	شاخص
critical	شاخص
index	شاخص
gnomon	شاخص
scale	شاخص
cephalic index	شاخص سر
index	خط شاخص
vital index	شاخص حیاتی
gnomonics	فن شاخص سازی
indicator electrode	الکترود شاخص
validity index	شاخص اعتبار
indicator gate	دریچه شاخص
price index	شاخص قیمت
aiming post light	چراغ شاخص
position indicator	شاخص نماها
aiming stake	شاخص کوچک
absorption index	شاخص جذب
indicator	نمایشگر شاخص
active index	شاخص فعال
aiming light	چراغ شاخص
polarity indicator	شاخص قطب
index register	ثبات شاخص
weight index	شاخص موزون
wage index	شاخص دستمزد
toughness index	شاخص نرمی
readability index	شاخص خوانایی
number index	شاخص عددی
bain index	شاخص بین
retention index	شاخص بازداری
index of absorption	شاخص جذب
sysctlg	پرونده شاخص
roughness index	شاخص زبری
seasonal index	شاخص فصلی
oddsmaker	بازیگر شاخص
range indicator	شاخص مسافت
aiming post sleeve	غلاف شاخص
levelling staff	شاخص تراز
neon indicator	شاخص نئونی
aiming post sleeve	روپوش شاخص
tidal bench mark	شاخص جزر و مد
system catalog	پرونده شاخص
production index	شاخص تولید
sundials	شاخص افتاب
sundial	شاخص افتاب
bench mark	شاخص مبداء
economic index	شاخص اقتصادی
economic indicator	شاخص اقتصادی
index of correlation	شاخص همبستگی
critical period	دوره شاخص
index mark	علامت شاخص
general index	شاخص کلی
statistics	شاخص امار
gnomon	شاخص شرعیات
compression index	شاخص فشارپذیری
holotype	نمونه شاخص
gnomonic	وابسته به شاخص
index hole	سوراخ شاخص
group index	شاخص گروه
indexes	فهرست شاخص
indexed	فهرست شاخص
discrimination index	شاخص افتراق
difficulty index	شاخص دشواری
critical ratio	بهر شاخص
critical region	ناحیه شاخص
index	فهرست شاخص
characteristic roots	ریشههای شاخص
indexing	شاخص گذاری
critical values	مقادیر شاخص
characteristic equation	معادلههای شاخص
characteristic curve	منحنی شاخص
index number	عدد شاخص
cross index	شاخص متقابل
indicator	شاخص اندازه
cranial index	شاخص جمجمه
renewal index	شاخص قابل تجدید
respiratory exchange index	شاخص بهره تنفسی
map index	فهرست شاخص نقشه ها
to be the clincher	عامل شاخص بودن
pre indexing	شاخص گذاری قبلی
producer price index	شاخص قیمت تولیدی
critical incidents technique	شیوه رویدادهای شاخص
to turn the scales	عامل شاخص بودن
array index number	عدد شاخص ارایه
post indexing	شاخص گذاری بعدی
air pollution index	شاخص الودگی هوا
range markers	چراغ شاخص مسیر
beach flag	پرچم شاخص اسکله
indexed array	ارایه شاخص دار
indexed list	لیست شاخص دار
index of industrial production	شاخص تولید صنعتی
index of real wages	شاخص دستمزدهای واقعی
index of multiple correlation	شاخص همبستگی چندگانه
symbol	رمز اشاره شاخص
indexed address	آدرس شاخص دار
laspeyres price index	شاخص قیمت لاسپیرز
characteristic expansion time	زمان شاخص انبساط
colminator	دوربین شاخص توپ
isoheyt	خط شاخص نقاط هم باران
annual efficiency index	شاخص کارایی سالانه خدمتی
randie branching index	شاخص شاخه زنی رندیچ
index of wholesale prices	شاخص قیمتهای عمده فروشی
tidemarks	میله شاخص جزر ومد
critical flicker frequency	بسامد شاخص در سوسو زدن
index of retail prices	شاخص قیمتهای خرده فروشی
plimsoll mark	خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
wholesale price index	شاخص قیمت عمده فروشی
activity designator	شاخص فعالیت یکان یا قسمت
tidemark	میله شاخص جزر ومد
index of consumer prices	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index addressing	نشان دهی شاخص دار
index linked insurance	بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
consumer price index	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consistency index	شاخص تغییر شکل پذیری
cff	بسامد شاخص در سوسو زدن
gates opening indicator	شاخص باز شدن دریچه ها
pathognomonic	وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
indexed sequential access method	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
index fossil	سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
basic indexed sequential acess method	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
range marker	شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
paasche price index	شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
index number	مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
compliance index	شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
drift float	علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
liquid crystal bar graph panel indicator	شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
system indicator	طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
lumber's line	خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
role indicator	نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
local color	رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
kwic	روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
outgo	هزینه
out goings	هزینه
benefit cost analysis	هزینه
at someone expense	به هزینه
at the expence of	به هزینه
overhead expenses	به هزینه
mise	هزینه
cost expenditure	هزینه
battels	هزینه
eight bit system	کم هزینه
cost benefit ratio	هزینه
light expense	هزینه کم
expense	هزینه
tabs	هزینه
expenditure	هزینه
disbursement	هزینه
charges	هزینه
outgoings	هزینه
outlay	هزینه
levied	هزینه
levies	هزینه
levying	هزینه
charge	هزینه
total cost	هزینه کل
tab	هزینه
goings-on	هزینه ها
levy	هزینه
cost	هزینه
outlays	هزینه
vouchers	هزینه
voucher	هزینه
tolls	هزینه
tolling	هزینه
toll	هزینه
overall cost	هزینه کل
outgoing	هزینه
expenditures	هزینه ها
incremental cost	هزینه نهائی
export charge	هزینه صادرات
import tariff	هزینه واردات
import charge	هزینه واردات
income and expenditure	درامد و هزینه