Dictiornary-Farsi | شاخص گذاری قبلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
pre indexing	شاخص گذاری قبلی


Other Matches

indexing	شاخص گذاری
post indexing	شاخص گذاری بعدی
von neuman morgensterm utility index	شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
presentiment	عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
presentiments	عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
ideal index	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
markers	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
marker	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
rainfall index	شاخص بارش شاخص بارندگی
provisional ball	گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
prior admission	اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
target indicator	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
bench mark	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
indexed sequential file	پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
residential investments	سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment	سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization	سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
cooperative scorer	بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
dial	شاخص
critical	شاخص
scale	شاخص
index	شاخص
index number	شاخص
level rod	شاخص
index	خط شاخص
indexes	خط شاخص
dialed	شاخص
dialled	شاخص
dials	شاخص
aiming post	شاخص
indicator	شاخص
tyupical	شاخص
indexed	خط شاخص
indicative	شاخص
cephalic index	شاخص سر
gnomon	شاخص
indexes	شاخص
indexed	شاخص
fore	قبلی
one-time	قبلی
previous	قبلی
prior	قبلی
foregone	قبلی
predecessor	قبلی
predecessors	قبلی
ex	قبلی
ex-	قبلی
aforetime	قبلی
preceding	قبلی
retention index	شاخص بازداری
statistics	شاخص امار
bain index	شاخص بین
roughness index	شاخص زبری
production index	شاخص تولید
range indicator	شاخص مسافت
readability index	شاخص خوانایی
aiming post light	چراغ شاخص
compression index	شاخص فشارپذیری
cranial index	شاخص جمجمه
critical period	دوره شاخص
critical ratio	بهر شاخص
critical region	ناحیه شاخص
critical values	مقادیر شاخص
cross index	شاخص متقابل
difficulty index	شاخص دشواری
discrimination index	شاخص افتراق
economic index	شاخص اقتصادی
sundial	شاخص افتاب
sundials	شاخص افتاب
aiming post sleeve	غلاف شاخص
active index	شاخص فعال
aiming post sleeve	روپوش شاخص
aiming stake	شاخص کوچک
index of absorption	شاخص جذب
absorption index	شاخص جذب
bench mark	شاخص مبداء
characteristic curve	منحنی شاخص
characteristic equation	معادلههای شاخص
characteristic roots	ریشههای شاخص
economic indicator	شاخص اقتصادی
general index	شاخص کلی
gnomon	شاخص شرعیات
indicator gate	دریچه شاخص
levelling staff	شاخص تراز
neon indicator	شاخص نئونی
number index	شاخص عددی
oddsmaker	بازیگر شاخص
polarity indicator	شاخص قطب
position indicator	شاخص نماها
cost indexes	شاخص هزینه
indicator	نمایشگر شاخص
indicator	شاخص اندازه
indicator electrode	الکترود شاخص
index register	ثبات شاخص
gnomonic	وابسته به شاخص
gnomonics	فن شاخص سازی
group index	شاخص گروه
holotype	نمونه شاخص
aiming light	چراغ شاخص
index hole	سوراخ شاخص
index mark	علامت شاخص
index number	عدد شاخص
index of correlation	شاخص همبستگی
price index	شاخص قیمت
indexes	فهرست شاخص
wage index	شاخص دستمزد
vital index	شاخص حیاتی
toughness index	شاخص نرمی
sysctlg	پرونده شاخص
weight index	شاخص موزون
system catalog	پرونده شاخص
index	فهرست شاخص
tidal bench mark	شاخص جزر و مد
validity index	شاخص اعتبار
indexed	فهرست شاخص
seasonal index	شاخص فصلی
presupposition	فرض قبلی
prepossession	تصرف قبلی
premeditatedly	با اندیشه قبلی
preview	اطلاع قبلی
pre arrengement	قرار قبلی
preformation	تشکیل قبلی
pregiurement	احتساب قبلی
premeditation	قصد قبلی
presuppositions	فرض قبلی
backgrounds	معلومات قبلی
pre arrangement	قرار قبلی
foredoom	محکومیت قبلی
foreordainment	حکم قبلی
precognition	اطلاع قبلی
foretoken	اعلام قبلی
precompression	تراکم قبلی
preconidtion	شرط قبلی
predesignation	تعیین قبلی
preengagement	تعهد قبلی
preexistence	موجودیت قبلی
prefiguration	تصور قبلی
foretype	نمونه قبلی
prefiguration or prefigurement	نمایش قبلی
background	معلومات قبلی
preoccupations	اشغال قبلی
preoccupation	اشغال قبلی
forewarning	اخطار قبلی
pretreatment	معالجه قبلی
chain	از کلمه قبلی
late war	جنگ قبلی
forethought	اندیشه قبلی
predispostion	تمایل قبلی
premonitions	اخطار قبلی
at sight	بی مطالعه قبلی
premeditated	با قصد قبلی
premonition	اخطار قبلی
chains	از کلمه قبلی
previous work	کارهای قبلی
predilections	تمایل قبلی
previews	اطلاع قبلی
predilection	تمایل قبلی
air pollution index	شاخص الودگی هوا
indexed address	آدرس شاخص دار
critical incidents technique	شیوه رویدادهای شاخص
renewal index	شاخص قابل تجدید
indexed list	لیست شاخص دار
respiratory exchange index	شاخص بهره تنفسی
to turn the scales	عامل شاخص بودن
isoheyt	خط شاخص نقاط هم باران
to be the clincher	عامل شاخص بودن
array index number	عدد شاخص ارایه
symbol	رمز اشاره شاخص
cost of living index	شاخص هزینه زندگی
index of industrial production	شاخص تولید صنعتی
producer price index	شاخص قیمت تولیدی
characteristic expansion time	زمان شاخص انبساط
index of real wages	شاخص دستمزدهای واقعی
indexed array	ارایه شاخص دار
beach flag	پرچم شاخص اسکله
laspeyres price index	شاخص قیمت لاسپیرز
construction cost index	شاخص هزینه ساختمانی
range markers	چراغ شاخص مسیر
colminator	دوربین شاخص توپ
index of multiple correlation	شاخص همبستگی چندگانه
map index	فهرست شاخص نقشه ها
malice aforethought	سوء نیت قبلی
forebedement	اخبار قبلی پیشگویی
off the cuff <idiom>	بدون آمادگی قبلی
leave hanging (in the air) <idiom>	بدون تصمیم قبلی
A one-month notice.	اطلاع قبلی یک ماهه
at ten minutes notice	با ده دقیقه اخطار قبلی
premonitory	متضمن اخطار قبلی
as you were	به حالت قبلی برگردید
pre indexing	فهرست سازی قبلی
pre engaged	دارای تعهد قبلی
bias	ولتاژ قبلی دادن
biases	ولتاژ قبلی دادن
prelibation	ازمایش یانوشیدن قبلی
prognostications	تشخیص قبلی مرض