Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
Other Matches
receding leg
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
leg
شاخه مسیر حرکت
deflection component of trail
شاخه سمتی مسیر
legs
شاخه مسیر حرکت
descending branch
شاخه نزولی مسیر گلوله
decision
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decisions
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
DIVERSION
مسیر انحرافی
detour
جاده یا مسیر انحرافی
detours
جاده یا مسیر انحرافی
hierarchical communications system
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
plane of asymmetry
سطح مسیر لغزش انحرافی
asymmetrical sweep
باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
to brachiate
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
arborization
شاخه شاخه شدگی
branch
شاخه شاخه شدن
branches
شاخه شاخه شدن
ramify
شاخه شاخه شدن
forkedly
بطور شاخه شاخه
mainstream
مسیر اصلی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
initial approach
مسیر تقرب اصلی
mainlined
راه یا مسیر اصلی
mainlining
راه یا مسیر اصلی
mainlines
راه یا مسیر اصلی
main supply route
مسیر اصلی اماد
mainline
راه یا مسیر اصلی
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
initial vector
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
ascender
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
bifurcate
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
hold
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
plugs
دو شاخه
fork
سه شاخه
plugging
دو شاخه
limbs
شاخه
limb
شاخه
nid
شاخه
plug
دو شاخه
connection plug
دو شاخه
pin
در شاخه
limbless
بی شاخه
branch cutter
شاخه بر
bifurcation
شاخه
intersection leg
شاخه
pinning
در شاخه
pinned
در شاخه
doddered
بی شاخه
branch
شاخه
knag
ته شاخه
variations
شاخه
variation
شاخه
embranchment
شاخه
nibs
شاخه
nib
شاخه
forking
سه شاخه
fork
شاخه
trifurcation
سه شاخه
bough
شاخه
branch lines
شاخه
acaulescent
بی شاخه
three way
سه شاخه
trifid
سه شاخه
ramus
شاخه
ramulous
شاخه شاخه
ramulose
شاخه شاخه
Br
شاخه
boughs
شاخه
furcate
شاخه شاخه
virga
شاخه
arm
شاخه
branch line
شاخه
forking
شاخه
branches
شاخه
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
forked
شاخه دار
lamin
شاخه پردهای
ramification
شاخه شاخگی
affluent
شاخه رود
tow level forked junction
دو شاخه ناهمکف
tow level forked junction
دو شاخه دو ترازه
subshrub
شاخه کوچک
gray ramus
شاخه خاکستری
traverse leg
شاخه پیمایش
dog leg
شاخه فرعی
spriggy
شاخه دار
distributary
رود شاخه
arborescent
شاخه مانند
outbranch
شاخه گستردن
coppices
شاخه زاد
coppice
شاخه زاد
passerine
شاخه نشین
fork of ... river
شاخه رودخانه ...
toppers
شاخه زن سوهان
lamina
شاخه پردهای
secateur
شاخه قطع کن
topper
شاخه زن سوهان
three arm protractor
نقاله سه شاخه
spray
شاخه کوچک
ramifications
شاخه شاخگی
cable connector
دو شاخه کابل
intersection leg
شاخه یک همبر
boughed
شاخه دار
twiggy
شاخه دار
branch
شاخه دراوردن
viminal
شاخه دهنده
Dont break that branch off.
آن شاخه رانشکن
bifurcate
دو شاخه شدن
twing
شاخه کوچک
provine
شاخه خوابانده
blind alleys
شاخه بن بست
blind alley
شاخه بن بست
battery charging plug
دو شاخه باتری پر کن
female plug
دو شاخه ماده
banana pin
دو شاخه رادیو
alleyways
شاخه ماز
alleys
شاخه ماز
biramous
دارای دو شاخه
branches
شاخه دراوردن
ramify
شاخه بستن
ramify
شاخه دادن
sprays
شاخه کوچک
ramiform
شاخه مانند
spraying
شاخه کوچک
sprayed
شاخه کوچک
insessorial
شاخه نشین
branchlet
شاخه کوچک
branching
شاخه گزینی
triradiate
سه شاخه سه شعاعی
ram's horn hook
قلاب دو شاخه
twigged
شاخه دار
branchy
شاخه دار
easing out line
شاخه شل کننده
alley
شاخه ماز
twigs
: شاخه کوچک
tuning fork
دو شاخه صوتی
sprout
جوانه شاخه
branch
شاخه
[دانشی]
line of business
شاخه پیشه
tributary
شاخه رود
tributary
شاخه انشعاب
disbranch
بی شاخه کردن
tributaries
شاخه رود
tributaries
شاخه انشعاب
tuning forks
دو شاخه صوتی
prongs
شاخه رودیانهر
prong
شاخه رودیانهر
sprigs
شاخه کوچک
sprig
شاخه کوچک
linear portion
شاخه خطی
offshoot
شاخه نورسته
offshoots
شاخه نورسته
link
شاخه رابط
sprouts
جوانه شاخه
sprouted
جوانه شاخه
grain
شاخه چنگال
crotches
تیر دو شاخه
twig
: شاخه کوچک
division
شاخه
[دانشی]
area
شاخه
[دانشی]
wing
شاخه شعبه
winging
شاخه شعبه
field
شاخه
[دانشی]
crotch
تیر دو شاخه
tine
نوک شاخه یاسیخ
cluster bomb
اویز چند شاخه
layer
رگه شاخه خوابانده
layers
رگه شاخه خوابانده
bifurcation
شکاف گاه شاخه
cluster bombs
اویز چند شاخه
strick
شاخه درخت کتان
clusters
اویز چند شاخه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com