English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (7 milliseconds)
English Persian
counter jumper شاگرد دکان
shop boy شاگرد دکان
shop girl شاگرد دکان
Other Matches
shops دکان
boutique دکان
boutiques دکان
shop دکان
shop lifter دکان بر
shopped دکان
turnery دکان خراطی
undecane اون دکان
storing دکان ذخیره
store دکان ذخیره
storing مغازه دکان
traffickers دکان دار
to keep shop دکان داشتن
stithy دکان اهنگری
store مغازه دکان
trafficker دکان دار
barbershop دکان سلمانی
counter jumper فروشنده دکان
bakeshop دکان نانوایی
butchery دکان قصابی
shop keeper دکان دار
shop keeper صاحب دکان
backshop پستوی دکان
grogshop دکان مشروب فروشی
bookshops دکان کتاب فروشی
at the but cher's در دکان گوشت فروشی
bookshop دکان کتاب فروشی
tradesmen دکان دار افزارمند
tradesman دکان دار افزارمند
to keep shop دکان داری کردن
tommy shop دکان خواربارفروشی یانانوایی
till دخل دکان قلک
tripe دکان سیرابی بی ارزش
tills دخل دکان قلک
gunsmithery دکان یاکارخانه تفنگ سازیgunman
cookshop دکان خوراک پزی مهمانخانه
bakery دکان نانوایی یا شیرینی پزی
stand سه پایه دکه بساط دکان
bakeries دکان نانوایی یا شیرینی پزی
window dressing فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
window-dressing فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
errand boy شاگرد
famulus شاگرد
follwer شاگرد
footboy شاگرد
schoolgirls شاگرد
schoolgirl شاگرد
shop boy شاگرد
votary شاگرد
condisciple هم شاگرد
apprentice شاگرد
pupils شاگرد
student شاگرد
buttons شاگرد
apprentices شاگرد
trainees شاگرد
pupil شاگرد
mate شاگرد
mated شاگرد
disciples شاگرد
mates شاگرد
disciple شاگرد
trainee شاگرد
students شاگرد
boots شاگرد مهمانخانه
houseboys خانه شاگرد
helper شاگرد قالیباف
houseboy خانه شاگرد
cook's mate شاگرد اشپز
scholastic agent شاگرد پیدا کن
loblolly boy or man شاگرد جراح
shop girl شاگرد پادو
horseboy شاگرد مهتر
grummet شاگرد خانه
boy خانه شاگرد
boys خانه شاگرد
driver's mate شاگرد راننده
assistant driver شاگرد شوفر
boarder شاگرد شبانه روزی
journey man شاگرد یا کارگر روزمزد
an idle pupil شاگرد بیکار یا تنبل
students شاگرد اهل تحقیق
protege حمایت شده شاگرد
boarders شاگرد شبانه روزی
student شاگرد اهل تحقیق
student of law شاگرد دانشکده حقوق
page خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
pages خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
assignments تکلیف درسی و مشق شاگرد
assignment تکلیف درسی و مشق شاگرد
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
coach and pupil method روش مربی و شاگرد دراموزش
paged خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
undergrad u te شاگرد درجه نگرفته شاگردپایین رتبه
truants شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
truant شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
underclassman شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
grader جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
gentleman commoner شاگرد ممتازدانشگاه اکسفوردو کمبریج که شهریهای بیشترازشاگردان عادی میپردازد
resident school مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
parlour boarder شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com