English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
English Persian
warning net شبکه اعلام خطر
Search result with all words
alert پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
call up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
air warning net شبکه اعلام خطر هوایی
net authentication اعلام معرف در شبکه
Other Matches
inverting معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
invert معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverts معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
local area network کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
early-warning اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
lan کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
internetwork تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
alerting service قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
bridge وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
sequential پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
capture حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
captures حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capturing حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
networking 1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
NDIS بین نرم افزار درایور شبکه و کارتهای آداپتور شبکه
synchronous . شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
dispersed intelligence یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
Xerox Network System پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
wiring جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
speech scrambling نفوذ در شبکه مکالماتی دخالت در شبکه صوتی و به هم زدن ان
grid convergence تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
fax کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxing کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
XNS پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
Internetwork Packet Exchange پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
commonest پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commoners پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
faults یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
spanning tree روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
fault یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
common پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
IPX پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
CMIP پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه
nett شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nets شبکه رادیویی تور استتار شبکه
net شبکه رادیویی تور استتار شبکه
grid current detection یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
gateway 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
cloud lattice design طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
gateways 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
server کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
NetBEUI گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
bus network سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
dedicated کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
CMOT استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
lattice شبکه بندی شبکه کاری
grid bias ولتاژپلاریزاسیون شبکه بایاس شبکه
grid bias پتانسیل شبکه ولتاژ شبکه
lattices شبکه بندی شبکه کاری
tunnelling روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
rightsizing فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
radar netting تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
cell relay روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
early token release در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
NIC تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
air alert warning اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
directories روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directory روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
grid suppressor مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid bias resistance مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
proclamations اعلام
promulgator اعلام
declarations اعلام
notification اعلام
enouncement اعلام
intimations اعلام
intimation اعلام
annunciator اعلام گر
predication اعلام
proclamation اعلام
meld اعلام
Annunciation اعلام
indiction اعلام
indigitation اعلام
declaration اعلام
acknowledgments اعلام
acknowledgement اعلام
acknowledgements اعلام
promulgation اعلام
enunciation اعلام
promulgate اعلام کردن
line call اعلام خط نگهدار
promulgating اعلام کردن
promulgates اعلام کردن
promulgated اعلام کردن
alerting اعلام خطرکردن
declarations اعلامیه اعلام
declaration اعلامیه اعلام
receipt اعلام وصول
blazers اعلام کننده
promulgation اعلام دارنده
enunciating اعلام کردن
proclaimer اعلام کننده
indictment اعلام جرم
acclaimed اعلام کردن
acclaim اعلام کردن
indictments اعلام جرم
hanger اعلام کننده
hangers اعلام کننده
broadcast اعلام کردن
exclaims اعلام کردن
exclaiming اعلام کردن
broadcasts اعلام کردن
exclaim اعلام کردن
quote اعلام کردن
quoted اعلام کردن
quotes اعلام کردن
acclaiming اعلام کردن
acclaims اعلام کردن
enunciates اعلام کردن
enunciated اعلام کردن
exclaimed اعلام کردن
enunciate اعلام کردن
larum اعلام خطر
announcing اعلام کردن
impeachment اعلام جرم
announces اعلام کردن
pronouncer اعلام کننده
promulge اعلام کردن
promulgator اعلام دارنده
announced اعلام کردن
announce اعلام کردن
blazer اعلام کننده
enounce اعلام کردن
warnings اعلام خطر
enouce اعلام کردن
disclosed اعلام شده
acknowledgement of receipt اعلام وصول
damm بد اعلام کردن
touche اعلام برخورد
declaredly بطور اعلام
advice of fate اعلام وضعیت
advising bank اعلام میکند
annunciator اعلام کننده
vociferator اعلام دارنده
acknowledgment اعلام وصول
warning اعلام خطر
foretoken اعلام قبلی
statement اعلام کردن
statements اعلام کردن
receipts اعلام وصول
proclamations اعلام کردن
enunciable اعلام کردنی
statement of charge اعلام اتهامات
blazon اعلام کردن
proclamation اعلام کردن
call out اعلام خطر
declaration of interest اعلام بهره
sound alarm اعلام صدا
enunciator اعلام کننده
acknowledgments اعلام وصول رسید
acknowledgment اعلام معرف اعتراف
airborne early warning اعلام خطر هوابرد
indictor اعلام جرم کننده
acknowledging اعلام معرف کردن
receipts اعلام وصول نمودن
alerted اعلام خطر اژیرهوایی
alert اعلام خطر اژیرهوایی
alerts اعلام خطر اژیرهوایی
acknowledgment شماره اعلام وصول
receipt اعلام وصول نمودن
indicter اعلام جرم کننده
aldis lmap چراغ اعلام خطر
alert station ایستگاه اعلام خطر
acknowledges اعلام نشانی کردن
chemical alarm اعلام خطر شیمیایی
acknowledges اعلام وصول کردن
caution flag پرچم اعلام خطر
acknowledge اعلام معرف کردن
early-warning اعلام خطر کردن
acknowledge اعلام نشانی کردن
acknowledge اعلام وصول کردن
authenticator اعلام کننده نشانی
call out اعلام خطر کردن
early warning اعلام خطر کردن
line call اعلام خط نگه دار
acknowledges اعلام معرف کردن
hail اعلام ورود کردن
issue price قیمت اعلام شده
announce in advance از پیش اعلام کردن
declared value قیمت اعلام شده
acknowledging اعلام نشانی کردن
annunciator اعلام کننده فرامین
hails اعلام ورود کردن
hailing اعلام ورود کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com