English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
palmate شبیه پنجه
Search result with all words
palmatifid دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
pedate پنجه دار شبیه پا
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
pentadactylate دارای پنج زائده شبیه پنجه
Other Matches
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulated شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate شبیه برگچه شبیه بالچه
fork پنجه
pawed پنجه
forking پنجه
pitchforks پنجه
pitchfork پنجه
paws پنجه
digitigrade پنجه رو
griff پنجه
fives پنجه
cross arm پنجه
digitation پنجه
downstream toe پنجه سد
talon پنجه
talons پنجه
adactylous بی پنجه
toe پنجه
claw پنجه
clawed پنجه
toes پنجه
claws پنجه
clawing پنجه
pawing پنجه
paw پنجه
fistula پنجه
toe cap پنجه کفش
kick up زدن پنجه
toeless بدون پنجه
leptodactyl باریک پنجه
lobster claw پنجه خرچنگی
knuckle-dusters پنجه بوکس
paw پنجه زدن
the mailed fist زور سر پنجه
intoed پنجه برگشته
hellweed پنجه کلاغ
intoed پنجه بتو
pawing پنجه زدن
knuckle duster پنجه بوکس
pawed پنجه زدن
knuckle-duster پنجه بوکس
paws پنجه زدن
hand post پنجه راهنما
heel and toe با پنجه و پاشنه
fissiped پنجه شکافته
tiptoeing نوک پنجه
wild bryony پنجه کلاغ
cyclamen پنجه مریم
tiptoes نوک پنجه
pentadactylic پنجه دار
tiptoe نوک پنجه
pedatifid پنجه وار
tiptoed نوک پنجه
toe با پنجه پا زدن
toe با پنجه پا راندن
cat's paw پنجه گربه
branch pipe پنجه اگزوز
fissidactyl پنجه شکافته
lycopod پنجه گرگی
lycopodium پنجه گرگی
pentadactylous پنجه دار
swine bread پنجه مریم
cat's paws پنجه گربه
brass knuckles پنجه بوکس
sowbread پنجه مریم
cyclamens پنجه مریم
pigeon toed دارای پنجه برگشته
pouncing درحال حمله با پنجه
pounce درحال حمله با پنجه
pounced درحال حمله با پنجه
pounces درحال حمله با پنجه
hunker روی پنجه پاایستادن
monkey fist گره پنجه میمون
lumbrical ماهیچه انگشت یا پنجه
square toed دارای پنجه مربع
forepaw پنجه پای جلو
ball of toe گوشت زیر پنجه پا
clevis اتصال پنجه مفصلی
devil's claw خفت پنجه دیوی
digitation انشعاب بشکل پنجه
winnowwing fan جام پنجه شانه
forepaw پنجه دست حیوانات
toeplate نعل پنجه کفش
crow foot zinc پیل پنجه کلاغی
brass knuckles پنجه مشت زنی
ground fir پنجه گرگ سلاژین
scoops پنجه ماشین خاک برداری
fingering پنجه گذاری انگشت کاری
scooped پنجه ماشین خاک برداری
He has a delightful touch on the guitar . گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
base thickness of buttress عرض پنجه پشت بند
scoop پنجه ماشین خاک برداری
pigeon toed دارای پنجه خمیده بداخل
scooping پنجه ماشین خاک برداری
cross swords دست و پنجه نرم کردن
hand-to-hand دسته و پنجه نرم کردن
syndactylism پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
toe off جدا شدن پنجه پا از زمین
hand to hand دسته و پنجه نرم کردن
heat muff پوشش اطراف پنجه اگزوز
palmipede پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
Ravishingly beautiful. مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
Foxglove گل پنجه علی [در تهیه رنگ زرد]
cats paw الت دست دیگران گره پنجه گربهای
barburetor heater جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
tap dance نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
jacana پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
longspur انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
to sit up and beg التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
to beg [of a dog holding up front paws] التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
bear's foot نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
parmakli لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
musub duchi موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
pentadactylate پنج انگشتی دارای پنج پنجه
more like;most like شبیه تر
luteous شبیه گل
makes شبیه
personator شبیه
similes شبیه
similar شبیه
anthoid شبیه به گل
make شبیه
papilionaceous شبیه
simile شبیه
analogous شبیه
nearest شبیه
similar <adj.> شبیه
nearing شبیه
nears شبیه
similar to that شبیه به ان
similiar شبیه
medal شبیه
womanlike شبیه زن
wifelike شبیه زن
simulant شبیه
medals شبیه
imitation شبیه
imitations شبیه
alike <adj.> شبیه
akin <adj.> شبیه
like <adj.> شبیه
near شبیه
near- شبیه
neared شبیه
related <adj.> شبیه
quasi شبیه
feathery شبیه به پر
pygidial شبیه دم
nearer شبیه
ursine شبیه خرس
epithelioid شبیه بشرهای
epithelial شبیه بشرهای
encephaloid شبیه مغز
uncial شبیه یک دوازدهم
dermoidal شبیه پوست
eugenoid شبیه اوگانا
vaulty شبیه طاق
vapory شبیه بخار
ungual سم دار شبیه سم
farfetched شبیه بعید
tonsillar شبیه لوزتین
for all the world like کاملا` شبیه
trichoid شبیه موی
ghostliness شبیه به روح
trochal شبیه چرخ
typal شبیه نمونه
the profession اهل شبیه
fiddleback شبیه کمانچه
fiddleback شبیه ویولون
trapezium شبیه ذوذنقه
dermoid شبیه پوست
crystalloid شبیه بلور
woodsy شبیه چنگل
b هرشکلی شبیه به B
assonant شبیه در صدا
grapy شبیه انگور
argillaceous شبیه خاک رس
alkaloid شبیه قلیا
aliform شبیه بال
adrenergic شبیه ادرنالین
nebulous شبیه سحاب
stellar شبیه ستاره
simulated شبیه ساخته
whippy شبیه شلاق
berrylike شبیه توت
butyraceous شبیه کره
vee شبیه حرف v
vermiform شبیه کرم
vestibular شبیه رخت کن
vestibular شبیه اتاقک
computer simulation شبیه سازی
virgulate شبیه میله
claustral شبیه حجره
citied شبیه شهر
chylaceous شبیه کیلوس
chochleate شبیه صدف
chartaceous شبیه کاغذ
cervine شبیه گوزن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com