Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
aspheric	شبیه کره انحناء دار
Other Matches
curvature	انحناء مقدار انحناء
gooseneck	هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
camber	انحناء
cambers	انحناء
flexure	انحناء
flection	انحناء
curvature	انحناء
flexuosity	انحناء
flexion	انحناء
tortuosity	انحناء
inflexion	انحناء
wind	انحناء
winds	انحناء
total curvature	انحناء کل
infelection	انحناء
incurve	انحناء
deflexion	انحناء
curve	انحناء
curves	انحناء
curving	انحناء
flexture	انحناء
crookedness	انحناء و کج شدگی
wiry	قابل انحناء
compound curve	انحناء مرکب
radius of curvature	شعاع انحناء
pliancy	انحناء پذیری
inflexible	انحناء ناپذیر
degree of curve	درجه انحناء
limsy	قابل انحناء
limpsy	قابل انحناء
limpsey	قابل انحناء
deflection	انحناء خم سازی
deflections	انحناء خم سازی
radius of curvatupe	شعاع انحناء
inflexions	انحناء صرف فعل
inflexibility	سفتی انحناء نا پذیری
inflections	انحناء صرف فعل
inflection	انحناء صرف فعل
flexibly	بطور قابل انحناء
inflexibly	بطور غیرقابل انحناء
flatfoot	ازبین رفتن انحناء کف پا
pliable	انحناء پذیر نرم شدنی
pinnulated	شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate	شبیه برگچه شبیه بالچه
curvaceous	دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
curvacious	دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
losse jointed	دارای مفاصل نرم وقابل انحناء
semirigid	دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
geostrophic	وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
make	شبیه
makes	شبیه
anthoid	شبیه به گل
simile	شبیه
similes	شبیه
analogous	شبیه
quasi	شبیه
papilionaceous	شبیه
like <adj.>	شبیه
related <adj.>	شبیه
akin <adj.>	شبیه
alike <adj.>	شبیه
simulant	شبیه
similiar	شبیه
similar to that	شبیه به ان
similar	شبیه
similar <adj.>	شبیه
wifelike	شبیه زن
imitations	شبیه
nearing	شبیه
pygidial	شبیه دم
more like;most like	شبیه تر
neared	شبیه
near-	شبیه
near	شبیه
feathery	شبیه به پر
personator	شبیه
nears	شبیه
medal	شبیه
nearest	شبیه
imitation	شبیه
nearer	شبیه
luteous	شبیه گل
medals	شبیه
womanlike	شبیه زن
equalling	همرتبه شبیه
likens	شبیه کردن
likens	شبیه شدن
epithelial	شبیه بشرهای
platy	شبیه بشقاب
equaling	همرتبه شبیه
eugenoid	شبیه اوگانا
equaled	همرتبه شبیه
phylloid	شبیه برگ
piscine	شبیه ماهی
fiddleback	شبیه ویولون
platinoid	شبیه پلاتین
pisiform	شبیه نخود
equal	همرتبه شبیه
sloughy	شبیه دله
encephaloid	شبیه مغز
equalled	همرتبه شبیه
spatulate	شبیه مرهم کش
liken	شبیه کردن
liken	شبیه شدن
likened	شبیه کردن
likened	شبیه شدن
splenoid	شبیه به طحال
snakelike	شبیه مار
assimilating	شبیه ساختن
snuffy	شبیه انفیه
likening	شبیه کردن
likening	شبیه شدن
farfetched	شبیه بعید
spathulate	شبیه مرهم کش
soupy	شبیه ابگوشت
fiddleback	شبیه کمانچه
equals	همرتبه شبیه
spheroid	شبیه کره
quasi easement	حق شبیه به حق ارتفاق
simulated	شبیه ساخته
rhizome	شبیه ریشه
psittaceous	شبیه طوطی
protean	شبیه Proteus
rooty	شبیه ریشه
chochleate	شبیه صدف
chylaceous	شبیه کیلوس
citied	شبیه شهر
claustral	شبیه حجره
computer simulation	شبیه سازی
sagittate	شبیه تیر
prismoidal	شبیه منشور
reniform	شبیه کلیه
chartaceous	شبیه کاغذ
berrylike	شبیه توت
b	هرشکلی شبیه به B
assonant	شبیه در صدا
argillaceous	شبیه خاک رس
alkaloid	شبیه قلیا
aliform	شبیه بال
adrenergic	شبیه ادرنالین
nebulous	شبیه سحاب
butyraceous	شبیه کره
carinal	شبیه زورق
cervine	شبیه گوزن
stellar	شبیه ستاره
epithelioid	شبیه بشرهای
crystalloid	شبیه بلور
bovine	شبیه گاو
dermoid	شبیه پوست
dermoidal	شبیه پوست
polypose	شبیه بواسیرلحمی
plumy	شبیه پر کرکی
rivals	نظیر شبیه
rivalling	نظیر شبیه
rivalled	نظیر شبیه
rivaling	نظیر شبیه
rivaled	نظیر شبیه
rival	نظیر شبیه
plexiform	شبکهای شبیه رگ
astral	شبیه ستاره
simulant of	مانند شبیه
scotic	شبیه اسکاتلندیها
screwlike	شبیه اچار
popish	شبیه کاتولیک
sculpturesque	شبیه مجسمه
semblable	شباهت شبیه
shrubby	شبیه بوته
polypous	شبیه بواسیرلحمی
likes	شبیه همچون
liked	شبیه همچون
like	شبیه همچون
airily	شبیه هوا
alike	شبیه یکسان
plexiform	شبیه شبکه
limaciform	شبیه نرم تن
goosey	شبیه غاز
simulators	شبیه ساز
goosy	شبیه غاز
liker to god than man	شبیه تر بخداتاادم
wavelike	شبیه موج
simulator	شبیه ساز
ophidian	شبیه مار
grapy	شبیه انگور
oleaginous	شبیه روغن
haematoid	شبیه بخون
virgulate	شبیه میله
lilied	شبیه سوسن
vaulty	شبیه طاق
vee	شبیه حرف v
vermiform	شبیه کرم
ghostliness	شبیه به روح
osteal	شبیه استخوان
ophitic	شبیه مار
vestibular	شبیه رخت کن
vestibular	شبیه اتاقک
steamy	شبیه بخار
steamiest	شبیه بخار
steamier	شبیه بخار
haemoid	شبیه خون
libriform	شبیه لیف

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com