Dictiornary-Farsi | شتاب دهنده الکترون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
electron accelerator	شتاب دهنده الکترون


Other Matches

electron acceleration	شتاب الکترون
electron donor	دهنده الکترون
accelerators	شتاب دهنده
accelerator	شتاب دهنده
electron releasing substituent	گروه استخلافی الکترون دهنده
ion accelerator	شتاب دهنده یون
linear accelerator	شتاب دهنده خطی
ionic centrifuge	شتاب دهنده یونی
accelerator catalyst	کاتالیزور شتاب دهنده
accelerator board	تخته شتاب دهنده
cyclotron	دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
trimmer	زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
catalyst	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
bailor	امانت دهنده کفیل دهنده
exhibitor	نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors	نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibiter	نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative	التیام دهنده جوش دهنده
extender	توسعه دهنده ادامه دهنده
catalysts	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
bailer	امانت دهنده کفیل دهنده
coelectron	هم الکترون
isoelectronic	هم الکترون
traced	رد الکترون
negatron	الکترون
trace	رد الکترون
electrons	الکترون
electron	الکترون
electron donor	الکترون ده
traces	رد الکترون
primary electron	الکترون اولیه
electron recoil	بازگشت الکترون
electron pair	زوج الکترون
valence electron	الکترون فرفیت
valence electron	الکترون رسانایی
valence electron	الکترون والانس
electron orbit	مسیرگردش الکترون
electron emmission	انتشار الکترون
electron mass	جرم الکترون
electron emitter	منبع الکترون
electron emission	صدور الکترون
electron drift	رانش الکترون
electron energy	انرژی الکترون
electron energy	کارمایه ی الکترون
electron exchange	تبادل الکترون
electron flow	فلوی الکترون
electron flow	سیلان الکترون ها
electron focusing	تمرکز الکترون
electron injector	الکترون افکن
electron jump	پرش الکترون
electron multiplier	افزاینده الکترون
electron shell	پوسته الکترون
high energy electron	الکترون پر انرژی
lone electron	الکترون تنها
secondary electron	الکترون ثانوی
initiating electron	الکترون اغازگر
inner shell electron	الکترون درونی
isoelectronic ions	یونهای هم الکترون
mass of the electron	جرم الکترون
nonbonding electron	الکترون ناپیوندی
nuclear electron	الکترون هسته
odd electron	الکترون منفرد
outer shell electron	الکترون بیرونی
outer shell electron	الکترون رسانایی
photo electron	الکترون نوری
free electron	الکترون غیرپیوندی
electron spin	تنیدگی الکترون
electron spin	اسپین الکترون
emission	صدور الکترون
emissions	صدور الکترون
electron trajectory	مسیر الکترون
electron transition	انتقال الکترون
electron transition	عبور الکترون
electron tube	لوله الکترون
electron volt	الکترون ولت
electroneutrality	الکترون خنثایی
electrophile	الکترون دوست
free electron	الکترون ازاد
photo electron	فوتو الکترون
electronic concentration	غلظت الکترون
bound electron	الکترون بسته
electron acceptor	الکترون پذیر
electron affinity	الکترون خواهی
electron distribution	پخش الکترون
charge of the electron	بار الکترون
electron diffraction	خمیدگی الکترون
electron avalanche	بهمن الکترون
electron beam	شعاع الکترون
electron decay	اضمحلال الکترون
electron beam	اشعه الکترون
electron beam	باریکه الکترون
electron capture	الکترون گیراندازی
electron deceleration	دیرکرد الکترون
electron charge	بار الکترون
electron conduction	هدایت الکترون
electron beam	پرتو الکترون
density of electron	چگالی الکترون
conduction electron	الکترون رسانش
concentration of electron	چگالی الکترون
antibonding electron	الکترون ضد پیوندی
conduction electron	الکترون رسانایی
electron concentration	غلظت الکترون
electron decay	تجزیه الکترون
electron acceptor	پذیرنده الکترون
electron capture detector	اشکارساز الکترون گیراندازی
bonding electron pair	زوج الکترون پیوندی
linear accelerator	شتابده خطی الکترون
electroosmotic effect	اثر الکترون اسمزی
lone pair electron	زوج الکترون تنها
electron charge mass ratio	چگالی بار الکترون
electron transit time	زمان عبور الکترون
lone pair electron	زوج الکترون ناپیوندی
rest mass of the electron	جرم ساکن الکترون
electrophilic addition	افزایش الکترون دوستی
supressor grid	شبکه الکترون بند
elementary charge	بار الکترون [فیزیک]
free electron model	الگوی الکترون ازاد
free electron gas	گاز الکترون ازاد
secondary electron emission	پیل ثانویه الکترون
electron attachment	پیوستگی یا وابستگی الکترون
delocalized electron	الکترون غیر مستقر
electron pair bond	پیوند زوج الکترون
outer shell electron	الکترون لایه بیرونی
electrophilic reagent	واکنشگر الکترون دوست
electrophilic attack	حمله الکترون دوستی
electron transfer mechanism	مکانیسم انتقال الکترون
electron paramagnetic resonance	رزونانس پارامغناطیسی الکترون
electron multiplier	فزون ساز الکترون
electron gun	لوله پرتاب الکترون
electron orbit	مدار گردش الکترون
unpaired electron	الکترون جفت نشده
electron pair	زوج الکترون حفره
transmission electron micrograph	ریزنگار انتقال الکترون
electron pairing	زوج شدن الکترون
electron deceleration	کندی حرکت الکترون
electron deficient molecules	مولکولهای با کمبود الکترون
electron spin resonance	رزونانس اسپین الکترون
at full lick	با شتاب
speeding	شتاب
hustles	شتاب
hustling	شتاب
speeds	شتاب
pelt	شتاب
speed	شتاب
at leisure	بی شتاب
unhurriedly	بی شتاب
hustle	شتاب
cursoriness	شتاب
unhurried	بی شتاب
pelts	شتاب
hustled	شتاب
in a hurry	در شتاب
acceleration lane	خط شتاب
pelted	شتاب
over hasty	پر شتاب
acceleration	شتاب
accelerator	شتاب
expediency	شتاب
expedience	شتاب
haste	شتاب
hie thee	شتاب کن
accelerators	شتاب
hastiness	شتاب
precipitation	شتاب
pictured	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electrophilic aromatic substitution	استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
picture	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
picturing	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
pictures	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electron withdrawing substituent	گروه استخلافی الکترون کشنده
electrosensitive	چاپ با کاغذ حساس به الکترون
quasi free electron theory	نظریه الکترون شبه ازاد
electron spin resonance [ESR]	تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
Electron paramagnetic resonance [EPR]	تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
photon	تنها یک الکترون تابش شود
coefficient of acceleration	ضریب شتاب
initial acceleration	شتاب اولیه
normal acceleration	شتاب قائم
centripetal acceleration	شتاب مرکزگرا
hasty	شتاب زده
no hurry	شتاب نداریم
resultant acceleration	شتاب خالص
resultant acceleration	شتاب برایند
net acceleration	شتاب خالص
negative acceleration	شتاب منفی
net acceleration	شتاب برایند
accelerating electrode	الکترود شتاب ده
accelerometer	شتاب سنج
accelerated particle	ذره با شتاب
accelerating power	قدرت شتاب
hastener	شتاب کننده
hie	شتاب کردن
peremptory	شتاب امیز
acceleration time	زمان شتاب
acceleration space	فضای شتاب
acceleration principle	اصل شتاب
acceleration coefficient	ضریب شتاب
acceleration due to gravity	شتاب ثقل
acceleration of free fall	شتاب گرانی
acceleration of free fall	شتاب ثقل