Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
personology
شخصیت شناسی
Other Matches
split personality
تعدد شخصیت شخصیت دو نیم
incorporate
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporates
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporating
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
selfdom
شخصیت
intrapsychic
با شخصیت
personality
شخصیت
personae
شخصیت ها
notability
شخصیت
presence
شخصیت
persona
شخصیت ها
personas
شخصیت ها
personages
شخصیت
personalities
شخصیت
personage
شخصیت
sympatric
هم شخصیت
person
شخصیت
persons
شخصیت
peronality
شخصیت
individuality
شخصیت
identities
شخصیت
identity
شخصیت
selfhood
شخصیت خودپسندی
to create an image for oneself as somebody
شخصیت دادن
self
شخصیت جنبه
modal personality
شخصیت هنجاری
anal personality
شخصیت مقعدی
multiple personality
شخصیت چندگانه
personifies
شخصیت دادن به
personify
شخصیت دادن به
personality integration
یکپارچگی شخصیت
personality module
واحد شخصیت
personality structure
ساخت شخصیت
primary personality
شخصیت نخستین
personality test
ازمون شخصیت
personality type
سنخ شخصیت
personification
تجسم شخصیت
personification
شخصیت بخشی
personality disturbance
اختلال شخصیت
personality disorder
اختلال شخصیت
personality disintegration
تلاشی شخصیت
personifying
شخصیت دادن به
impersonal
فاقد شخصیت
ethos
شخصیت ملی
schizoid personality
شخصیت اسکیزوئید
personality trait
ویژگی شخصیت
syntality
شخصیت گروهی
paranoid personality
شخصیت پارانویای
personality assessment
ارزیابی شخصیت
personality inventory
پرسشنامه شخصیت
shut in personality
شخصیت بسته
depersonalize
بی شخصیت کردن
hypostatize or size
شخصیت دادن به
superego
شخصیت اخلاقی
personified
شخصیت دادن به
depersonalization
زوال شخصیت
cosmopolite
شخصیت جهانی
characterization
توصیف شخصیت
individuate
شخصیت دادن
inadequate personality
شخصیت نابسنده
impersonify
شخصیت دادن به
impersonality
عدم شخصیت
hysterical personality
شخصیت هیستریایی
juridical personality
شخصیت حقوقی
dual personality
شخصیت دوگانه
epileptoid personality
شخصیت صرعی
legal personality
شخصیت حقوقی
impersonators
شخصیت دهنده
impersonator
شخصیت دهنده
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology
گونه شناسی نوع شناسی
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
depersonalize
فاقد شخصیت کردن
extravaganzas
ازیک شخصیت خیالی
character
مجسم کردن شخصیت
peronality
انتقادات راجع به شخصیت
characters
مجسم کردن شخصیت
premorbid personality
شخصیت پیش مرضی
heart of gold
<idiom>
شخصیت بخشنده داشتن
psychopathic personality
شخصیت جامعه ستیز
personalize
دارای شخصیت کردن
extravaganza
ازیک شخصیت خیالی
being
موجود زنده شخصیت
personified
دارای شخصیت کردن
to have a magnetic personality
شخصیت مغناطیسی داشتن
amour propre
عزت نفس شخصیت
corporate
دارای شخصیت حقوقی
personifies
دارای شخصیت کردن
personify
دارای شخصیت کردن
personifying
دارای شخصیت کردن
personages
شخصیت بازیگران داستان
personage
شخصیت بازیگران داستان
luminary
پر فروغ شخصیت تابناک
luminaries
پر فروغ شخصیت تابناک
star turn
ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
heart of stone
<idiom>
شخصیت با یک سرنوشت وخوی بی رحم
corporations
که دارای شخصیت حقوقی باشند
corporation
که دارای شخصیت حقوقی باشند
prepsychotic personality
شخصیت پیش روان پریشی
personifier
مجسم کننده شخصیت دیگری
triune
اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
sixteen factor personality questionnaire
پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت
intrapsychic
واقع دردرون شخصیت یا روان
ciothes do not make the man.
<proverb>
لباس شخصیت نمی آورد .
personalize
شخصیت را مجسم کردن ونشان دادن
masculinize
شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
california tests of personality
ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
individuation
تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
personal remarks
اشارات وسخنانی که به شخصیت کسی برخورد
anthropomorphism
تصور شخصیت انسانی برای چیزی
mmpi
شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا
corporator
گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
identify
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
incorporation
جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
identifying
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identifies
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identified
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
attribute
[نشان قدرت شخصیت های اسطوره ای مانند آپولو و ونوس]
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
oenology
می شناسی شراب شناسی
corporations
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporation
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
psychologically
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
personate
خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
apolitical
دارای شخصیت غیر سیاسی بی علاقه بامور سیاسی
incorporating
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporates
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporate
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
areodetic
مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
He is rich but is lacking in personality .
پولدار است ولی بی شخصیت است
id
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
historic character
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
gratefulness
حق شناسی
graphology
خط شناسی
hydrology
اب شناسی
pyrtretology
تب شناسی
ichnolighology
رد پا شناسی
palmistry
کف شناسی
chirognomics
کف شناسی
somatology
تن شناسی
angiology
رگ شناسی
anthography
گل شناسی
pterography
پر شناسی
toxicology
سم شناسی
technology
فن شناسی
neurology
پی شناسی
sferics
جو شناسی
appreciatively
حق شناسی
appreciative
حق شناسی
technologies
فن شناسی
indology
هند شناسی
fluidics
سیلا ن شناسی
somatology
کالبد شناسی
theosophy
خدا شناسی
fossilogy
سنگواره شناسی
therapeusis
درمان شناسی
fossilology
فوسیل شناسی
soteriology
رستگاری شناسی
teratology
کژ ریختی شناسی
immunology
ایمنی شناسی
spectrology
طیف شناسی
sinology
چین شناسی
thanatology
مرگ شناسی
somatotypology
سنخ شناسی تن
fault datagnosis
عیب شناسی
etiology
سبب شناسی
eschatology
اخرت شناسی
therapeutics
درمان شناسی
kinology
جنبش شناسی
kymatology
موج شناسی
spongology
اسفنج شناسی
laryngology
حنجره شناسی
silvics
جنگل شناسی
lexicology
واژه شناسی
kinesiology
حرکت شناسی
kinematics
حرکت شناسی
systems analysis
نظام شناسی
ethology
کردار شناسی
synosteology
مفصل شناسی
oology
تخم شناسی
kinematic
جنبش شناسی
kinematics
جنبش شناسی
tectonics
ساختمان شناسی
esthetics
زیبایی شناسی
stylistics
سبک شناسی
herpetology
خزنده شناسی
histology
بافت شناسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com