English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
black liqour شربت سیاه
Other Matches
basalt نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
black holes حفره سیاه چاله سیاه
ethiops سیاب سیاه جیوه سیاه
smutted whcat گندم سیاه یا زنگ سیاه
black hole حفره سیاه چاله سیاه
bold face طرح سیاه حرف سیاه
sables رنگ سیاه لباس سیاه
sable رنگ سیاه لباس سیاه
sorbets شربت
soft drink شربت
nectar شربت
sorbet شربت
soft drinks شربت
syrups شربت
sirup شربت
syrup شربت
juices عصاره شربت
limeade شربت ابلیمو
julep شربت طبی
diacodion شربت خشخاش
lemonade شربت ابلیمو
beverage نوشابه شربت
beverages نوشابه شربت
grenadine شربت انار
ipecacuanha wine شربت اپیکا
wine of ipecac شربت اپیکا
linctuses شربت طبی
mint julep شربت جلاب
linctus شربت طبی
cider شربت سیب
sculleries شربت خان ه
mint juleps شربت جلاب
juice عصاره شربت
scullery شربت خان ه
orangeade شربت نارنج
philtre or ter مهردارو شربت سحرامیز
frutex شراب شربت الکلی
potions شربت عشق دادن به
love potions شربت سحر امیز
love potion شربت سحر امیز
lemon squash شربت امیخته ازابلیمووسوداواتر
philtre or ter شربت عشق انگیز
love philtre شربت عشق انگیز
potion شربت عشق دادن به
dosing خوراک دوا یا شربت
doses خوراک دوا یا شربت
dosed خوراک دوا یا شربت
dose خوراک دوا یا شربت
mint julep شربت محرک یامقوی
mint juleps شربت محرک یامقوی
floated بستنی مخلوط با شربت وغیره
stomachic اشتها اور شربت اشتهااور
float بستنی مخلوط با شربت وغیره
floats بستنی مخلوط با شربت وغیره
love philtre مهر دارو شربت سحر امیز
love potions مهر دارو شربت عشق امیز
love potion مهر دارو شربت عشق امیز
orgeat شربت بهار نارنج با شیره بادام
potions دارو یا زهر ابکی شربت عشق
pantries شربت خانه مخصوص لوازم سفره
glace دسر سردو یخ بسته شربت سرد
pantry شربت خانه مخصوص لوازم سفره
potion دارو یا زهر ابکی شربت عشق
rosolio یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
black body radiation تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
squashing شربت نارنج افشره نارنج
perry درخت گلابی شربت گلابی
squashes شربت نارنج افشره نارنج
squashed شربت نارنج افشره نارنج
squash شربت نارنج افشره نارنج
grimy سیاه
blacks سیاه
marshes سیاه اب
pitch dark سیاه
blackest سیاه
pitchy سیاه
ebon سیاه
dogwood سیاه ال
sooty سیاه
bog سیاه اب
glaucoma اب سیاه
bogs سیاه اب
night black سیاه
marsh سیاه اب
swamps سیاه اب
sad coloured سیاه
swamped سیاه اب
Negro سیاه
Negroes سیاه
black سیاه
swamping سیاه اب
jetty سیاه
mossy سیاه اب
jetties سیاه
swamp سیاه اب
blacked سیاه
blacker سیاه
quagmire سیاه اب
quagmires سیاه اب
jet-black سیاه سیاه
donjon سیاه چال
black short شکستگی سیاه
pissed سیاه مست
black sheet ورق سیاه
blackbody جسم سیاه
black propaganda تبلیغات سیاه
bottle-dungeon سیاه چال
blackamoor سیاه زنگی
black eyes چشم سیاه
sozzled سیاه مست
stoned سیاه مست
I was put to shame. I was shame-stricken. رو سیاه شدم
black coffee قهوه سیاه
black wash رنگ سیاه
jet-black سیاه شبقی
shame on you! <idiom> رویتان سیاه
black wool پشم سیاه
black shortness ترک سیاه
black powder باروت سیاه
black load سرب سیاه
black bile صفرای سیاه
black ash خاکستر سیاه
black anneal سیاه گداختن
blach hulled سیاه پوست
bitumen macadam ماکادام سیاه
biotite میکای سیاه
begrime سیاه کردن
aniline black سیاه انیلینی
achromatic سیاه و سفید
caraway زیره سیاه
black lead سرب سیاه
livers جگر سیاه
liver جگر سیاه
pitch-black خیلی سیاه
pitch black خیلی سیاه
black body جسم سیاه
black book کتاب سیاه
black list فهرست سیاه
black list لیست سیاه
black light نور سیاه
black level تراز سیاه
black letter حرف سیاه
platinum black پلاتین سیاه
black gang غلام سیاه
black finish پوشش سیاه
black eyed سیاه چشم
black diamond الماس سیاه
black cap کلاه سیاه
black brittleness ترک سیاه
black brittleness شکستگی سیاه
black holes سیاه چال
hohlraum جسم سیاه
plumbaginous مانندسرب سیاه
niello مینای سیاه
niello سیاه قلم
niellist سیاه قلم
negrophilism سیاه دوستی
negrophil سیاه دوست
negro slave غلام سیاه
negrillo کوتوله سیاه
scoter مرغابی سیاه
negress زن سیاه پوست
melanuria پیشاب سیاه
melanotic سیاه پوست
melanite لعل سیاه
sealing coat روکاری سیاه
melanic سیاه پوست
mammy دده سیاه
zonked سیاه مست
substantia nigra جسم سیاه
nigella seed سیاه دانه
nigella seed زیر سیاه
schorl کهربای سیاه
plumbago سرب سیاه
piper nigrum فلفل سیاه
quercitron بلوط سیاه
red cent پول سیاه
robed in bleck سیاه پوش
robed in bleck سیاه پوشیده
pertussus سیاه سرفه
pertussis سیاه سرفه
sabled سیاه پوش
oubliette سیاه چال
sadly dressed سیاه پوش
nigritian سیاه افریقایی
nigrify سیاه کردن
nigrescent سیاه شونده
nigrescence سیاه شدگی
sycamine توت سیاه
tamarack سیاه کاج
doit پول سیاه
black eye چشم سیاه
darky سیاه زنگی
dark coloured سیاه رنگ
d.'s cow سوسک سیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com