English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
English Persian
bidder شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidders شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tenderer شرکت کننده در مناقصه یامزایده
Other Matches
tender bonds ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
bid guarantee ضمانتنامه شرکت در مناقصه
bid bond ضمانتنامه شرکت در مناقصه
earnest money ضمانتنامه شرکت در مناقصه
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
bid bond ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
bid bond ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
tender bond ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
contributors شرکت کننده
participant شرکت کننده
entry شرکت کننده
participating شرکت کننده
participative شرکت کننده
participants شرکت کننده
contributor شرکت کننده
napping بهترین شرکت کننده
nap بهترین شرکت کننده
participant observer مشاهده گر شرکت کننده
symposiast شرکت کننده درسمپوزیم
supply company شرکت تامین کننده
napped بهترین شرکت کننده
suppliers شرکت تولید کننده
naps بهترین شرکت کننده
supplier شرکت تولید کننده
marathoner شرکت کننده ماراتون
sortie reference تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
olympian شرکت کننده بازیهای المپیک
crusader شرکت کننده درجنگهای صلیبی
tenderer شرکت کننده در مزایده یامناقصه
merrymaker شرکت کننده درجشن وسرور
crusaders شرکت کننده درجنگهای صلیبی
walkers شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
walker شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
fleets گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
sortie number تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
fleet گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
semi-finalists شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalist شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
producer شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
deathlete شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
producers شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
air force component نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
pentathlete شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
hurdler شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
pacer شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
attack transport ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
veterans سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
camper شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
veteran سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
campers شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
air force component نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
forty niner شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا
entrymate اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
pcm شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
COMPAQ شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
underwriter صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriters صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
third party lease توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
shot putter شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
tendering مناقصه
tenderest مناقصه
tender مناقصه
tenders مناقصه
tendered مناقصه
low bids مناقصه
low tender مناقصه
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
bid bond ضمانتنامه مناقصه
invitation to tender دعوت به مناقصه
tendered مناقصه مزایده
bids مناقصه مزایده
bid پیشنهاد مناقصه
bid مناقصه مزایده
bids پیشنهاد مناقصه
tenderest مناقصه مزایده
tender notice مناقصه دهنده
public submission مناقصه رسمی
official submission مناقصه عمومی
tendering مناقصه مزایده
tender مناقصه مزایده
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
tender notice اگهی دعوت به مناقصه
bids به مناقصه یا مزایده گذاشتن
tendering پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tendered پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tenderest پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bid به مناقصه یا مزایده گذاشتن
tender پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
to advertise for bids چیزی را به مناقصه گذاشتن
to invite tenders for something چیزی را به مناقصه گذاشتن
by tender از طریق مزایده یا مناقصه
tenders conditions شرایط عمومی مناقصه
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company شرکت مادر شرکت مرکزی
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
freightliner شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
invite to tender دعوت به مناقصه یا مزایده کردن
call for tender برای مزایده یا مناقصه فراخواندن
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
combat resolution تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate شرکت شرکت سهامی
business group شرکت سهامی [شرکت]
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
company شرکت
companies شرکت
fellowsh شرکت
contributions شرکت
partnerships شرکت
firmest شرکت
firmer شرکت
firm شرکت
contribution شرکت
consociation شرکت
firms شرکت
incorporation شرکت
partnership شرکت
hand شرکت
corporations شرکت
cahoot شرکت
EIS ول شرکت
enterprise شرکت
handing شرکت
association شرکت
associations شرکت
housed شرکت
business شرکت
concern شرکت
businesses شرکت
house شرکت
concerns شرکت
participation شرکت
corporation شرکت
enterprises شرکت
houses شرکت
company network شبکه شرکت
company law قوانین شرکت
giant corporation شرکت بزرگ
champerty شرکت در دعوا
certificate of incorporation شرکت نامه
holding company شرکت مالک
unity وحدت شرکت
holding company شرکت مرکزی
equity حق صاحبان شرکت
commercial company شرکت تجاری
equities حق صاحبان شرکت
corporation شرکت سهامی
general partnership شرکت تضامنی
civil partnership شرکت مدنی
corporations شرکت سهامی
company union اتحادیه شرکت
company secretary منشی شرکت
company seal مهر شرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com