Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
English
Persian
shot putter
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
Other Matches
multipoundage syatem
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squat
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
light and heavy system
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
shot put
پرتاب وزنه
weight throw
پرتاب وزنه
put
پرتاب وزنه
putting
پرتاب وزنه
puts
پرتاب وزنه
sinker
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
castaway
پرتاب کردن وزنه
castaways
پرتاب کردن وزنه
shot
پرتاب وزنه گلوله سربی
triathlon
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
shots
پرتاب وزنه گلوله سربی
jerked
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerks
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
field event
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field events
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
ballast
وزنه متعادل کننده
sash balancing weight
وزنه متعادل کننده
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
short weight
وزنه کم
where is the kilogramme weight ?
وزنه ....
paper weight
وزنه
ponderance
وزنه
counterpoise
وزنه متقابل
counterweight
وزنه برابر
counterweight
وزنه مقابل
halma
پرش با وزنه
ledgers
وزنه سربی
sinkers
وزنه نگهدار
rammer
وزنه شمعکوب
counterweight
وزنه تعادل
weight lifter
وزنه بردار
counterweigh
وزنه تعادل
counter weight
وزنه تعادل
weight lifting
وزنه برداری
counter weight
وزنه مقابل
counterweights
وزنه برابر
plumb bob
وزنه سربی
ledger
وزنه سربی
counterweights
وزنه تعادل
counterweights
وزنه مقابل
bobs
وزنه قپان
bobbing
وزنه قپان
flyweight
وزنه تعادل
counterbalance
وزنه تعادل
counterbalanced
وزنه تعادل
offset
وزنه متعادل
lifter
وزنه بردار
counter balance
وزنه تعادلی
counterbalances
وزنه تعادل
weight
سنگ وزنه
ballast
وزنه تعادل
bob
وزنه قپان
sinker
وزنه نگهدار
offsetting
وزنه متعادل
flyweights
وزنه تعادل
kentledge
وزنه اهن ته کشتی
snatched
وزنه برداری یکضرب
snatching
وزنه برداری یکضرب
poise
اونگ یا وزنه ساعت
snatches
وزنه برداری یکضرب
weight program
تمرین وزنه برداری
ledgering
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
uplifts
بالا زدن وزنه
incline bench
تخته وزنه برداری
sinker
وزنه سربی ماهیگیری
snatch
وزنه برداری یکضرب
sinkers
وزنه سربی ماهیگیری
governor balance weight
وزنه تعادل رگولاتور
uplift
بالا زدن وزنه
make-weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
clean and jerk
حرکت دوضرب وزنه برداری
make-weights
سر وزن رسیدن وزنه بردار
split
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
clean and press
حرکت پرس وزنه برداری
discobolus
وزنه پرت کن حلقه انداز
europian championship
وزنه برداری قهرمانی اروپا
donkey raise
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
empty weight
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
poise
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
platforms
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
platform
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
derrick lift
کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
disqualify
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualified
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
deal lift
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
bat weight
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
disqualifies
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
benches
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
presses
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
bench
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
press
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
disqualifying
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
terminal rig
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
dipsey sinker
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
bench by a back injury
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
lift
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifted
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifts
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
crosshead
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
ballast
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
legg press
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
shots
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
toe weight
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
light heavyweight
5/28 کیلوگرم وزنه برداری وکشتی 18 کیلوگرم
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
counterweight
حالت تعادل وزنه تعادل
counterweights
حالت تعادل وزنه تعادل
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
plummet
وزنه شاقول شاقول
plummets
وزنه شاقول شاقول
plummeting
وزنه شاقول شاقول
plummeted
وزنه شاقول شاقول
caster
پرتاب کننده
launcher
پرتاب کننده
lunger
پرتاب کننده
launcher
سکو پرتاب کننده
launcher
حمله کننده وسیله پرتاب
contributors
شرکت کننده
contributor
شرکت کننده
participant
شرکت کننده
participating
شرکت کننده
participants
شرکت کننده
entry
شرکت کننده
participative
شرکت کننده
ejector
وسیله پرتاب کننده پوکه به خارج
catapulted
سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
catapult
سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
catapulting
سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
catapults
سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
participant observer
مشاهده گر شرکت کننده
symposiast
شرکت کننده درسمپوزیم
supplier
شرکت تولید کننده
marathoner
شرکت کننده ماراتون
suppliers
شرکت تولید کننده
naps
بهترین شرکت کننده
napping
بهترین شرکت کننده
napped
بهترین شرکت کننده
supply company
شرکت تامین کننده
nap
بهترین شرکت کننده
weight man
پرتابگر وزنه یا چکش پرتابگر چکش
tenderer
شرکت کننده در مزایده یامناقصه
bidder
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidders
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tenderer
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
olympian
شرکت کننده بازیهای المپیک
merrymaker
شرکت کننده درجشن وسرور
walker
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
sortie reference
تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
crusader
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
crusaders
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
walkers
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
semi-finalist
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
sortie number
تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
fleet
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
deathlete
شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
service component
نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
air force component
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
semi-finalists
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
producers
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
hurdler
شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
pentathlete
شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
producer
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
fleets
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
boomeranged
چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
boomerangs
چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
boomeranging
چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
boomerang
چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
component change order
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
attack transport
ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
pacer
شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
veteran
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
veterans
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
camper
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
campers
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com