Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
atomic radius
شعاع اتمی
Search result with all words
radius of integration
شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
Other Matches
actinoid
دارای شعاع مانند شعاع
rainout
ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
minometer
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
implosion weapon
جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy
دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation
سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
atomic weight
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
clean weapon
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
european atomic energy community
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
point of no return
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
downstream radius of crest
شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
nucleon
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
fission to yield ratio
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
cloud chamber effect
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
early time
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
radius
شعاع
rayless
بی شعاع
radius of curvature
شعاع خم
ray
شعاع
beam
شعاع
beams
شعاع
radius of curvatupe
شعاع انحناء
an incident ray
شعاع ساقط
radius of extrados
شعاع برونسو
within a radius of .kilometre
تا شعاع 6 کیلومتر
radius of action
شعاع اثر
radius vector
شعاع حامل
radius of intrados
شعاع درونسو
radius of action
شعاع عمل
radius of curvature
شعاع انحناء
stellate
شعاع دار
radius of curvature
شعاع خمیدگی
triradiate
دارای سه شعاع
short swing
پیچهای با شعاع کم
radius of giration
شعاع چرخش
radius
شعاع عملیات
semidiameter
شعاع دایره
radius of giration
شعاع ژیراسیون
radius
شعاع دایره
radius of influence
شعاع تاثیر
schwarzschild radius
شعاع شوارتزشیلد
radius gage
شابلون شعاع
radiometer
شعاع سنج
electron beam
شعاع الکترون
radiate
شعاع افکندن
ionic ray
شعاع یونی
ionic radius
شعاع یونی
short-range
با شعاع عمل کم
short range
با شعاع عمل کم
bohr radius
شعاع بور
casualty radius
شعاع تلفات
radially
شعاع وار
image ray
شعاع تصویر
hydraulic radius
شعاع هیدرولیک
gyoradius
شعاع چرخش
corner radius
شعاع کنج
covalent radius
شعاع کووالانسی
effective radius
شعاع موثر
radiated
شعاع افکندن
radiates
شعاع افکندن
radiating
شعاع افکندن
radial of a well
شعاع یک چاه
nuclear radius
شعاع هسته
atomic radius
شعاع اتم
radius of a well
شعاع یک چاه
mean radius
شعاع میانه
radius of gyration
شعاع چرخش
main beam
شعاع اصلی
average radius
شعاع میانه
light ray
شعاع نور
light beam
شعاع نور
average radius
شعاع میانگاه
double beam
شعاع مضاعف نور
destruction radius
شعاع تخریب مین
damage radius
شعاع منطقه خسارت
medium range
با شعاع عمل متوسط
casualty radius
شعاع تولید تلفات
light beam recorder
ثبات شعاع نور
light ray bending
انحراف شعاع نور
damage radius
شعاع خطر مین
intermediate range
با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
van der waals radius
شعاع وان در والس
radius of convergence
شعاع همگرایی
[ریاضی]
very short
شعاع عمل خیلی کم
very long
شعاع عمل زیاد
wood ray
شعاع اوندی چوبی
pencilled
پرتوی شعاع دار
radiant
شعاع گستر درخشان
searchlight sonar
سونار شعاع باریک
sea room
شعاع مانور دریایی
effective radius of a well
شعاع موثر چاه
pencil beam
شعاع نور بسیار باریک
long distance
با شعاع عمل زیاد طولانی
cruising range
شعاع عمل هواپیما یا کشتی
long-distance
با شعاع عمل زیاد طولانی
visibility range
شعاع عمل دیدبانی یا دید
sea room
شعاع عمل دریایی ازاد
pi
نسبت پیرامون به شعاع دایره
vector
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
isodose
دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
spherical coordinate system
[with constant radius]
دستگاه مختصات کروی
[با شعاع ثابت]
vectorial
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
supporting range
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
vectors
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
angle of incidence
زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
intruders
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
intruder
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
ranges
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranged
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
glideslope
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
bend allowance
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
hexatomic
شش اتمی
atomic
اتمی
monoatomic
یک اتمی
nuclear strike
تک اتمی
nuclear
اتمی
diatomic
دو اتمی
triatomic
سه اتمی
ogive
شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
fission bomb
بمب اتمی
fission to yield ratio
بازده اتمی
fission reactor
واکنشگاه اتمی
fission products
مواد اتمی
mass number
وزن اتمی
monoatomic molecule
مولکول تک اتمی
mushromm could
کلاهک اتمی
nuclear cell
پیل اتمی
nuclear parity
همطرازی اتمی
nuked
زیردریایی اتمی
nuke
کنشگر اتمی
nuclear warfare
جنگ اتمی
nuke
نیروگاه اتمی
nuclide
اشکال اتمی
nuke
زیردریایی اتمی
polyatomic
چند اتمی
nuclear winter
زمستان اتمی
A-bombs
بمب اتمی
A-bomb
بمب اتمی
monoatomic solid
جامد تک اتمی
nuked
نیروگاه اتمی
nuked
کنشگر اتمی
nuking
کنشگر اتمی
nuking
نیروگاه اتمی
nuking
زیردریایی اتمی
nukes
کنشگر اتمی
nukes
نیروگاه اتمی
median lethal dose
دوزمتوسط اتمی
nukes
زیردریایی اتمی
monoatomic gas
گاز تک اتمی
tetratomic
چهار اتمی
atomic weight
وزن اتمی
atomics
فیزیک اتمی
atomic fission
شکافت اتمی
atomic energy
نیروی اتمی
atomic crystal
بلور اتمی
atomic configuration
ارایش اتمی
atomic clock
ساعت اتمی
atomic size
اندازه اتمی
atomic absorption
جذب اتمی
atom samshing
انفجار اتمی
atom rocket
موشک اتمی
atomic fusion
گداخت اتمی
atomic weight
جرم اتمی
atomic fusion
همجوشی اتمی
atomic number
عدد اتمی
atomic energy
انرژی اتمی
atomic orbital
اوربیتال اتمی
atomic pile
واکنشگاه اتمی
atomic reactor
واکنشگاه اتمی
atomic polarization
قطبش اتمی
atomic mass
جرم اتمی
atomic structure
ساختار اتمی
atomic lattice
شبکه اتمی
atomic interaction
بر هم کنش اتمی
atom number
عدد اتمی
atom bombs
بمب اتمی
clouding
قارچ اتمی
clouds
قارچ اتمی
nuclear reactor
پیل اتمی
diatomic molecule
مولکول دو اتمی
pile
پیل اتمی
atomicity
فرفیت اتمی
piled
پیل اتمی
nuclear reactors
پیل اتمی
nuclear
مربوط به اتمی
atom bomb
بمب اتمی
radiation
تشعشع اتمی
atomic bond
پیوند اتمی
fallout
ریزش اتمی
cloud
قارچ اتمی
residual
مربوط به ریزش اتمی
nukes
جنگ افزار اتمی
atomic scattering factor
ضریب پراکندگی اتمی
conventional
جنگ غیر اتمی
nucleonics
بحث هسته اتمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com