English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
limerick شعر غیر مسجع پنج بندی شعر بند تنبانی
limericks شعر غیر مسجع پنج بندی شعر بند تنبانی
Other Matches
doggerel شعر بند تنبانی
rhythmic مسجع
rhythmically مسجع
prose poem نثر مسجع
meter اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
metres اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
metre اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
meters اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament طرح بندی صورت بندی
classification طبقه بندی رده بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications طبقه بندی رده بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
alignments صف بندی
articular بندی
hermetic sealing اب بندی
laced بندی
queuing صف بندی
taping ته بندی
alignment صف بندی
commisural بندی
commissural بندی
striation خط بندی
snack ته بندی
snacks ته بندی
funiculars بندی
humidity insulation نم بندی
trimerous سه بندی
neuration رگ بندی
humidity insulation اب بندی
nailed up سر هم بندی
waterproofing اب بندی
sealing off اب بندی
lapping اب بندی
mud sill ته بندی
seal اب بندی
queing صف بندی
vanation رگ بندی
funicular بندی
patching سر هم بندی
seals اب بندی
arrangement for payment by instalment قسط بندی
gipsydom غربال بندی
factorization عامل بندی
jerry-built سر هم بندی شده
colonnade ستون بندی
divisions طبقه بندی
jerry built سر هم بندی شده
rationing سهمیه بندی
granulating دانه بندی
colonnades ستون بندی
spacing فاصله بندی
division طبقه بندی
rationing جیره بندی
attack timing زمان بندی تک
batten down اب بندی کردن
formwork قالب بندی
dentition دندان بندی
formatting قالب بندی
dimensioning کادر بندی
dunnage بسته بندی
eaves flashing اب بندی لب بند
electrical insulation برق بندی
fasciate کمر بندی
fenestration پنجره بندی
fixing rates نرخ بندی
form work قالب بندی
flood control سیل بندی
caulk اب بندی کردن
couponing کوپن بندی
couponing جیره بندی
coring مغزه بندی
bone setting شکسته بندی
botchery سرهم بندی
calibration درجه بندی
calibration زینه بندی
gradin پله بندی
earing خوشه بندی
gipsyhood غربال بندی
cerebral localization منطقه بندی مخ
gemmulation جرثومه بندی
cingulate کمر بندی
classification chart نموداررده بندی
columniation ستون بندی
tariffication نرخ بندی
faction دسته بندی
patching سرهم بندی
leverage اهرم بندی
juggling چشم بندی
juggles چشم بندی
juggled چشم بندی
juggle چشم بندی
tabulates جدول بندی
tabulated جدول بندی
tabulate جدول بندی
dividing تقسیم بندی
scheduling زمان بندی
grading دسته بندی
grading طبقه بندی
grading دانه بندی
grading درجه بندی
clustering دسته بندی
ranking رتبه بندی
skeletons استخوان بندی
skeleton استخوان بندی
wagering شرط بندی
sealing wax موم اب بندی
packaged عدل بندی
package بسته بندی
package عدل بندی
paging صفحه بندی
grades درجه بندی
grade درجه بندی
gambles شرط بندی
gambled شرط بندی
packaged بسته بندی
packages عدل بندی
formulation صورت بندی
taxonomy طبقه بندی
taxonomies طبقه بندی
ranks رتبه بندی
ranked رتبه بندی
rank رتبه بندی
packages بسته بندی
gamble شرط بندی
netting شبکه بندی
juntas دسته بندی
junta دسته بندی
scaffolds تخته بندی
scaffold تخته بندی
bedding لایه بندی
tabulating جدول بندی
betting شرط بندی
piling ستون بندی
linkage اهرم بندی
stockades حصار بندی
stockade حصار بندی
justifications صفحه بندی
justification صفحه بندی
quotas سهمیه بندی
quota سهمیه بندی
putty بتونه اب بندی
linkages اهرم بندی
pagination صفحه بندی
groupings گروه بندی
graduation درجه بندی
wrappings کاغذبسته بندی
wrapping کاغذبسته بندی
planking تخته بندی
factions دسته بندی
make-up صفحه بندی
grouping گروه بندی
categorization رده بندی
categorization رسته بندی
assortments طبقه بندی
assortments دسته بندی
assortment طبقه بندی
assortment دسته بندی
groupage دسته بندی
carcass استخوان بندی
carcse استخوان بندی
berm تراس بندی
ascendant دور بندی
scaling درجه بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com