English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
screed شمشه جمع کننده مواد اضافی در سطح
Other Matches
excess stock مواد اضافی
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
sullage مواد اضافی فلزات مذاب
supplement تکمیل کننده اضافی
supplemented تکمیل کننده اضافی
supplements تکمیل کننده اضافی
supplementing تکمیل کننده اضافی
tightening material مواد عایق کننده
cleaner مواد پاک کننده
coagulase مواد منعقد کننده
tightening material مواد اب بندی کننده
coagulase مواد دلمه یالخته کننده
pyrotechnics مواد فشفشفهای فشفشه روشن کننده
oxydizing agents مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
saprophagous تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
fastness of bleaching ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
form utility در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
ingot stick شمشه
bloom شمشه
blooms شمشه
bloomed شمشه
straight edge شمشه
screed شمشه
longitudinal screed شمشه طولی
blooming pass کالیبر شمشه
blooming roll نورد شمشه
blooming shears قیچی شمشه
screed شمشه جاده
jointing wood شمشه ملات
cogged ingot شمشه فولادی
floating screed شمشه گچی
longitudinal screed شمشه طولی
cogging pass کالیبر شمشه
tamping بستن مواد مشتعل کننده به دور خرج کیپ کردن خرج
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
jointing rule شمشه کرم بندی
cogging mill دستگاه نورد شمشه
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty وفیفه اضافی ماموریت اضافی
transudate مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
unduly اضافی
floating اضافی
plus اضافی
supplementary اضافی
extension اضافی
surpluses اضافی
supplemantary اضافی
supernumerary اضافی
surplus اضافی
extensions اضافی
additional اضافی
excesses اضافی
redundant اضافی
overflows اضافی
access اضافی
de trop اضافی
accessional اضافی
relative اضافی
overflow اضافی
paragogic اضافی
surplusage اضافی
accessed اضافی
overflowed اضافی
excess اضافی
accessing اضافی
overtime اضافی
accesses اضافی
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
end cell پیل اضافی
spill water ابهای اضافی
regulating cell پیل اضافی
overloaded بار اضافی
overloads بار اضافی
barrages وقت اضافی
barrage وقت اضافی
incremental cost هزینه اضافی
over- گذشته اضافی
over گذشته اضافی
intercalary اضافی افزوده
overload بار اضافی
redundant equation معادله اضافی
padding متن اضافی
extra premium پاداش اضافی
extra time وقت اضافی
extra period وقت اضافی
extra equipment تجهیزات اضافی
shootoff مسابقه اضافی
extra duty خدمت اضافی
extra cost هزینه اضافی
extra current جریان اضافی
supplementary اضافی مکمل
overtime وقت اضافی
overtime ساعات اضافی
days of grace مهلت اضافی
excess capacity فرفیت اضافی
additional <adj.> مکمل اضافی
excess length طول اضافی
slip sheet صفحه اضافی
excess supply عرضه اضافی
excess load بار اضافی
excess pressure فشار اضافی
excess price قیمت اضافی
excess profit سود اضافی
excess reserves ذخائر اضافی
surplus stock موجودی اضافی
surplus value ارزش اضافی
auxiliary work کارهای اضافی
boostes pump پمپ اضافی
surplus water ابهای اضافی
overestimation براورد اضافی
furthers اضافی زائد
furthering اضافی زائد
further اضافی زائد
the intercalary month ماه اضافی
climbing lane خط اضافی در سر بالایی
furthered اضافی زائد
ancillary equipment تجهیزات اضافی
an a.chapter یک باب اضافی
additional charges اتهامات اضافی
bonus پرداخت اضافی
surplus production تولید اضافی
surplus material ماده اضافی
sunk cost هزینههای اضافی
supplementary costs هزینههای اضافی
overvoltage ولتاژ اضافی
overpayment پرداخت اضافی
overirrigation ابیاری اضافی
surcharge هزینه اضافی
surcharge مالیات اضافی
surcharge نرخ اضافی
surcharges هزینه اضافی
surcharges مالیات اضافی
surcharges نرخ اضافی
overhand knot گره اضافی
adscript یادداشت اضافی
postiche متن اضافی
superimposed اتش اضافی
surtax مالیات اضافی
additional charges خرجهای اضافی
overcharges هزینه اضافی
sudden death وقت اضافی
sudden-death وقت اضافی
addition record رکورد اضافی
overcharged هزینه اضافی
bonuses پرداخت اضافی
overcharging هزینه اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
flab گوشت اضافی
aditional service سرویس اضافی
beauty sleep خواب اضافی
overhead costs هزینههای اضافی
adduct ترکیب اضافی
additional score نمره اضافی
overcharge هزینه اضافی
poundage هزینه اضافی
extra فوق العاده اضافی
extra- فوق العاده اضافی
sudden victory پیروزی در وقت اضافی
supertax مالیات بر درامد اضافی
excess burden of taxation بار اضافی مالیات
overcharging اضافی هزینه کردن
overcharges اضافی هزینه کردن
additionally بطور اضافی یا زائد
extras فوق العاده اضافی
overflows ابهای اضافی لبریزی
excess meter کنتور مصرف اضافی
overflowed ابهای اضافی لبریزی
overcharged اضافی هزینه کردن
plusage سرامد مقدار اضافی
value added network ارزش اضافی شبکه
bonuses پرتاب پنالتی اضافی
surplus اقلام اضافی و مازاد
bonus پرتاب پنالتی اضافی
acompaniment تزئینات اضافی در ساختمان
plussage سرامد مقدار اضافی
less than carload وزن بار اضافی
motorcar accessories لوازم اضافی اتومبیل
addition اسم اضافی ضمیمه
third brush regulation تنظیم با زغال اضافی
overflow ابهای اضافی لبریزی
overcharge اضافی هزینه کردن
surtax مالیات بر درامد اضافی
jury sturt پایه اضافی یا موقتی
surpluses اقلام اضافی و مازاد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com