Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
menorah
شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
Other Matches
fleet
دسته کشتیهای جنگی
fleets
دسته کشتیهای جنگی
wooden walls
ناوها یا کشتیهای جنگی
vegetable oil
روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
linstock
چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
geranium
گل شمعدانی
cranes bill
شمعدانی
geraniums
گل شمعدانی
storksbill
شمعدانی
stork's bill
شمعدانی عطر
cranesbill
گیاه شمعدانی
crowfoot
نوعی شمعدانی
candelabra lampholder
سرپیچ شمعدانی
geranium
شمعدانی عطری
geraniums
شمعدانی عطری
pelargonium
شمعدانی عطر
escry
فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
sisten ships
کشتیهای همانندیامتشابه
decoy ships
کشتیهای مصنوعی
mercantile marine
کشتیهای تجارتی
decoy ships
کشتیهای فریبنده
small craft
کشتیهای کوچک ضتی ب
flota
دسته کشتیهای اسپانیولی
battle drill
مشق جنگی تمرین جنگی
warship
کشتی جنگی ناو جنگی
warships
کشتی جنگی ناو جنگی
ivy geranium
یکجور شمعدانی عطر که برگهایی مانند برگهای پاپیتال دارد
commercial water movement
حمل و نقل با کشتیهای شخصی
shipper
کشتیهای حمل و نقل دریایی
deep submergence
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
column
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
columns
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
anti semite
ضد یهود
anti-Semite
ضد یهود
anti-Semites
ضد یهود
privateering
شرکت کشتیهای غیر نظامی درجنگ دریایی piracy
antisemitism
یهود ستیزی
antisemitic
یهود ستیزانه
rabbin
دکتردرفقه یهود
lapides judaicus
سنگ یهود
the rabbins
علمای یهود
antisemitic
یهود ستیز
Judaism
ایین یهود
hebraism
دین یهود
the jewish nation
قوم یهود
flag discrimination
مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
synagogue
کنیسه پرستشگاه یهود
jahweh
یهو خدای یهود
synagogues
کنیسه پرستشگاه یهود
synagogal
وابسته به پرستشگاه یهود
synagog
کنیسه پرستشگاه یهود
rabbinism
تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
rabbinist
پیرو خاخام هایاعلمای یهود
midrash
تفسیر کتاب مقدس یهود
Judaic
وابسته به جهودان و مذهب یهود
jacob
یعقوب نبی قوم یهود
jhvh
یهوه خدای قوم یهود
kosher
تهیه شده برطبق شریعت یهود
ephod
جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
zechariah
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
zachariah
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
maccabees
خانواده میهن پرستان مکابی یهود
essenism
اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
Talmud
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
hovering acts
قوانینی که بر رفت و امد کشتیهای خودی و اجنبی در محدوده معینی ازابهای کشور حکمفرمایی میکند
preexilian
وابسته به قبل ازدوره اسارت یهود در بابل
Zionist
طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
proselte of the gate
کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
preexilic
وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
postexilic
وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
petalon
صفحه زرین در روی دستارکاهن بزرگ یهود
live fire
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
right of search
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
methuselah
" متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
free port
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free ports
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
tactically
جنگی
warlike
جنگی
battle line
خط جنگی
fighting
جنگی
service
جنگی
dogfights
سگ جنگی
dogfight
سگ جنگی
martin
جنگی
tactical
جنگی
martial
جنگی
bristly
جنگی
serviced
جنگی
scrapper
جنگی
tactical march
حرکت جنگی
prisoners of war
زندانی جنگی
prisoners of war
اسیر جنگی
combat firing
تیراندازی جنگی
tactical intelligence
اطلاعات جنگی
tactical march
انتقال جنگی
prisoner of war
اسیر جنگی
military
جنگی ارتش
cocker
خروس جنگی
prisoner of war
زندانی جنگی
warheads
کلاهک جنگی
warhead
کلاهک جنگی
combat exercise
مانور جنگی
combat ration
جیره جنگی
combat tire
لاستیک جنگی
tactics
تدابیر جنگی
action
عملیات جنگی
actions
عملیات جنگی
battleship
کشتی جنگی
stratagem
حیله جنگی
battleships
کشتی جنگی
combatant vessel
کشتی جنگی
combatant vessel
ناو جنگی
war ship
کشتی جنگی
war state
دولت جنگی
war strenght
استعداد جنگی
contraband of war
قاچاق جنگی
warpath
مسیر جنگی
tactical aircraft
هواپیمای جنگی
strategic situation
وضع جنگی
chariot
ارابه جنگی
stratagems
حیله جنگی
tactical missile
موشک جنگی
war indemnity
غرامت جنگی
war crimes
جنایات جنگی
battle casualty
تلفات جنگی
war indemnity
تاوان جنگی
war material
تجهیزات جنگی
war material
وسایل جنگی
battle dress
جلیقه جنگی
war plan
طرح جنگی
armed naval vessel
ناو جنگی
navy
کشتی جنگی
accredited correspondent
خبرنگار جنگی
trophy of war
غنایم جنگی
navies
کشتی جنگی
war gas
گاز جنگی
compartments
دهلیز جنگی
compartment
دهلیز جنگی
war cry
فریاد جنگی
war plan
نقشه جنگی
war reserves
ذخایر جنگی
battle reserve
احتیاط جنگی
battle sight
درجه جنگی
battle station
پایگاه جنگی
booty of war
غنیمت جنگی
campaign badge
نشان جنگی
campaign medal
مدال جنگی
war vessel
کشتی جنگی
battle problems
مسائل جنگی
battle reserve
ذخیره جنگی
warplane
هواپیمای جنگی
battle lights
چراغهای جنگی
battle map
نقشه جنگی
war crime
جنایات جنگی
warlike preparations
تدارکات جنگی
warfare economy
اقتصاد جنگی
battle plane
هواپیمای جنگی
live round
تیر جنگی
battleplane
هواپیمای جنگی
chariots
ارابه جنگی
lived
فشنگ جنگی
chargers
اسب جنگی
charger
اسب جنگی
service ammunition
مهمات جنگی
formation
ارایش جنگی
campaigns
عملیات جنگی
campaigning
عملیات جنگی
pass
معبر جنگی
passed
معبر جنگی
passes
معبر جنگی
live
تیراندازی جنگی
live
مهمات جنگی
live
فشنگ جنگی
fighting load
بار جنگی
fighting load
بارمهمات جنگی
fighting ram
غوچ جنگی
service mine
مین جنگی
war refugee
آواره جنگی
campaigned
عملیات جنگی
campaign
عملیات جنگی
man of war
مرد جنگی
man of war
ناو جنگی
jetty
استحکامات جنگی
jetties
استحکامات جنگی
poleaxe
تبرزین جنگی
poleax
تبرزین جنگی
munitions of war
مهمات جنگی
nom de guerre
کنیه جنگی
parlementaire
فرستاده جنگی
booty
غنیمت جنگی
live round
گلوله جنگی
live ammunition
مهمات جنگی
game cock
خروس جنگی
game fowl
خروس جنگی
gamecock
خروس جنگی
reparations for war damages
غرامات جنگی
hard head
شاخ جنگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com