English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (3 milliseconds)
English Persian
buoyancy شناوری
floating شناوری
flotation شناوری
levitation شناوری
hover شناوری
hovered شناوری
hovers شناوری
immersion شناوری
floatage شناوری
floatation شناوری
natation شناوری
submergence شناوری
wafta شناوری
Other Matches
swimmable قابل شناوری
submersible قابل شناوری
buoyancy خاصیت شناوری
flotage شناوری بر روی اب
float factor ضریب شناوری
immersion شناوری فروبری
swims شنا شناوری
swim شنا شناوری
immersion heater گرمکن شناوری
immersion heaters گرمکن شناوری
center of buoyancy مرکز تعادل شناوری
floating fender زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
lifebuoys کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
swimming capability قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
flotation قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
dips اندازه گیر زاویه انحنا عمق غوطه وری مین عمق شناوری ازاد مین نیم افراشتن پرچم
dip اندازه گیر زاویه انحنا عمق غوطه وری مین عمق شناوری ازاد مین نیم افراشتن پرچم
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
fording عبور از پایاب شناوری پایاب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com