English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (2 milliseconds)
English Persian
rabbiter شکارچی خرگوش
Other Matches
hares خرگوش صحرایی گوشت خرگوش
hare خرگوش صحرایی گوشت خرگوش
rabbitry محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
rabbit خرگوش
lapin خرگوش
lepus خرگوش
rabbits خرگوش
leporis خرگوش
buns دم خرگوش
bun دم خرگوش
pika خرگوش بی دم
hare خرگوش
hares خرگوش
rabbity خرگوش دار
acouchy خرگوش هندی
doe خرگوش ماده
floppy ear خرگوش [به شوخی]
lop ear خرگوش [به شوخی]
cony خرگوش کوچک
cotton tail خرگوش امریکایی
coney خرگوش کوچک
orionis شکارچی
orion شکارچی
gatherer شکارچی
huntress زن شکارچی
jaeger شکارچی
predaceous شکارچی
predacious شکارچی
predators شکارچی
hunter شکارچی
hunters شکارچی
gunner شکارچی
gunners شکارچی
huntsman شکارچی
huntsmen شکارچی
predator شکارچی
hyrax نوعی خرگوش کوهی
forme لانه یا جای خرگوش
dower لانه خرگوش وغیره
rabbit شکار خرگوش کردن
angora موی خرگوش یا مرغوز
angoras موی خرگوش یا مرغوز
rabbits شکار خرگوش کردن
bellatrix گاما- شکارچی
alpha orionis الفا- شکارچی
poachers شکارچی دزدکی
pothunter شکارچی ایلخی
poacher شکارچی دزدکی
stand کمینگاه شکارچی
woodman جنگلبان شکارچی
betelgeuse الفا- شکارچی
gunners شکارچی با تفنگ
fowler شکارچی پرندگان
gamma orionis گاما- شکارچی
beta orionis بتا- شکارچی
delta orionis دلتا- شکارچی
gunner شکارچی با تفنگ
birder شکارچی مرغان
agouti یکجورخرگوش امریکایی خرگوش هندی
leveret بچهء خرگوش یکساله معشوقه
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
wildfowler شکارچی غاز وحشی
wildfowler شکارچی پرندگان ابی
put to بگروه شکارچی پیوستن
waterfowler شکارچی مرغان شناگر
pot hunter شکارچی که هر چه دید شکارمیکند
bow hunter شکارچی با تیر و کمان
warren جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
purse net دام کیسهای برای خرگوش گیری
The conjurer made the rabbit disappear . شعبده باز خرگوش را غیب کرد
warrens جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
jaeger علاقمند به شکار مرد شکارچی
tufter کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
sealer شکارچی گوساله ماهی مهردار
holing نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holed نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
hole نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
orion منظومه جبار یا النسق شکارچی ماهر
tallyho صدای شکارچی در موقع دیدن روباه
whipper همدست شکارچی که تازی ها راباشلاق میراند
buck fever هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
whipper in کمک شکارچی برای جمع کردن تازیها
hare and hounds بازی ای که دوتن بنام خرگوش ازپیش دویده خردههای کاغذبرزمین م
view halloo فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
stalking horse اسب یا چیزی شبیه به ان که شکارچی در پشت ان پنهان است
pass shooting شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
tallyho فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
buck fever هیجان شکارچی تازه کار دردیدن شکار و خطا رفتن تیر
drives راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
drive راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com