Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
quarries
شکار موردنظر
quarry
شکار موردنظر
quarrying
شکار موردنظر
Other Matches
game fish
ماهی موردنظر
target price
قیمت موردنظر
policy objectives
اهداف موردنظر
game bird
پرنده موردنظر درشکار
harder
مستقیما درمسیر موردنظر
hardest
مستقیما درمسیر موردنظر
hard
مستقیما درمسیر موردنظر
instantaneous readout
سیستمی بدون تاخیر بین گیرنده کمیت موردنظر ونشاندهنده ان
lander
فضاپیمایی که میتواند به ارامی روی سطح سیاره موردنظر بنشیند
verification
بررسی صحت کارکردن یک سیستم و مناسب بودن آن برای کارهای موردنظر
regression rate
سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
snookered
وضع گوی که بازیگر نمیتواند مستقیما به گوی موردنظر ضربه بزند
reserve factor
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
game
شکار
chace
شکار
chevy
شکار
quarrying
شکار
gameless
بی شکار
gamey
پر از شکار
prey
شکار
chases
شکار
quarry
شکار
hank
شکار
hunts
شکار
hanks
شکار
hunting
شکار
chase
شکار
chased
شکار
hunted
شکار
hunt
شکار
chasing
شکار
quarries
شکار
ravin
شکار
venery
شکار
predatin
شکار
hanks
طعمه شکار
whaling
شکار نهنگ
fair game
شکار قانونی
quarries
لاشه شکار
quarrying
لاشه شکار
hunting district
شکار گاه
hunting ground
شکار گاه
hank
طعمه شکار
game law
قانون شکار
fair game
شکار مجاز
ducking
شکار مرغابی
area drive
شکار دواندن
shanking
شکار کوسه
fowling
شکار پرنده
predatory habit
خوی شکار
predation
شکار کردن
game keep
پاسبان شکار
poniter
نوعی سگ شکار ی
king hunt
شاه شکار
victims
دستخوش شکار
victim
دستخوش شکار
quarry
لاشه شکار
to go a hunting
شکار رفتن
shooting
شکار باتفنگ
shotgunner
شکار با تفنگ
shootings
شکار باتفنگ
gunning
شکار با تفنگ
huntsman
شکار باز
huntsmen
شکار باز
gamy
پراز شکار
hunters
اسب شکار
blood sports
کشتن شکار
hunt
شکار کردن
game
سرگرمی شکار
hunted
شکار کردن
hunts
شکار کردن
blood sport
کشتن شکار
hunter
اسب شکار
falconry
شکار با شاهین
game
شکار گرفته شده
predatorial
تغذیه کننده از شکار
raptatorial
لازم برای شکار
shining
پیداکردن شکار در شب بانورافکن
chevy
فریاد هنگام شکار
raptatory
لازم برای شکار
cub hunting
شکار بچه روباه
prowls
درپی شکار گشتن
prowling
درپی شکار گشتن
snipe
پاشله شکار کردن
prowled
درپی شکار گشتن
poach
دزدکی شکار کردن
big game
شکار حیوانات بزرگ
bow hunting
شکار با تیر و کمان
checked
و شدن بوی شکار
check
و شدن بوی شکار
poaches
دزدکی شکار کردن
checks
و شدن بوی شکار
foxhunt
شکار روباه باتازی
predators
تغذیه کننده از شکار
predator
تغذیه کننده از شکار
hog dress
بریدن گلوی شکار
pointer
سگ شکاری یابنده شکار
deer stalking
شکار اهو و گوزن
poached
دزدکی شکار کردن
pointers
سگ شکاری یابنده شکار
shoot
هدف گرفتن شکار
shoots
هدف گرفتن شکار
finds
یافتن بوی شکار
find
یافتن بوی شکار
stool
گروه فریبنده شکار
bag
شکار کردن با تیر
hunting
شکار دشمن یا زیردریایی
outfitters
فروشنده لوازم شکار
outfitter
فروشنده لوازم شکار
ravens
شکار طعمه شکاری
raven
شکار طعمه شکاری
prowl
درپی شکار گشتن
snipes
پاشله شکار کردن
bags
شکار کردن با تیر
predatory
تغذیه کننده از شکار
rabbit
شکار خرگوش کردن
rabbits
شکار خرگوش کردن
sniped
پاشله شکار کردن
sniping
پاشله شکار کردن
coursed
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
retrievers
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
master of
سرپرست گروه شکار روباه
foxhunt
باتازی شکار روباه کردن
course
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
jaeger
علاقمند به شکار مرد شکارچی
covers
بوته زار پناهگاه شکار
to rid to hounds
با تازی شکار روباه کردن
cover
بوته زار پناهگاه شکار
still hunting
شکار باروش در کمین نشستن
to ride to hounds
با تازی شکار روباه کردن
privilegium
حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
coverings
بوته زار پناهگاه شکار
tufter
کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
turtles
لاک پشت شکار کردن
predacious
شکاری تغذیه کننده از شکار
predaceous
شکاری تغذیه کننده از شکار
open season
فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
turtle
لاک پشت شکار کردن
wood craft
جنگل شناسی از لحاظ شکار
to p on any one's preserves
در جای قورق شکار کردن
decoy shooting
شکار به کمک مرغ دام
hunted
اداره کردن تازیها در شکار
hunts
اداره کردن تازیها در شکار
foxhound
تازی مخصوص شکار روباه
retriever
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
foxhounds
تازی مخصوص شکار روباه
hunt
اداره کردن تازیها در شکار
close season
فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
safari
سفر برای شکار بزرگ
safaris
سفر برای شکار بزرگ
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
closed season
فصل منع ماهیگیری یا شکار
courses
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
poach
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached
برخلاف مقررات شکار صید کردن
weigh in
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
case
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
weigh-in
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh-ins
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
poach
برخلاف مقررات شکار صید کردن
to give the tone
هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
cases
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
challenge
[of a dog]
پارس سگی
[پس از دریافت بوی شکار]
poaches
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches
برخلاف مقررات شکار صید کردن
wildfowl
مرغ شکار بخصوص مرغهای ابی
hunting bow
کمان بلند و سنگین برای شکار
poached
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
covert
بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
stag hunting
شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
falconry
تربیت و شکار با قوش وشاهین و باز و عقاب
fox hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
fox-hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
still hunting
روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
shoots
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoot
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
masks
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
sport
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sported
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
mask
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
sports
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
setter
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
setters
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
gaze hound
تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
buck fever
هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
wing shooting
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
fowling piece
تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
bolts
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolting
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
drag hunt
شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
bolt
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
small game
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
bolted
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
pass shooting
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
hoick
فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
gamey
دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
flu flu
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
floo floo
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com