English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
mimicry شکلک سازی
Other Matches
grimacing شکلک
grimaces شکلک
grimaced شکلک
grimace شکلک
pout شکلک [به خاطر قهر بودن]
trap شکلک [به خاطر قهر بودن]
gob [British E] شکلک [به خاطر قهر بودن]
a small grimace شکلک [به خاطر قهر بودن]
moue شکلک [به خاطر قهر بودن]
snoot شکلک دراوردن قیافه گرفتن
to pull [British E] / make [American E] a face شکلک در آوردن [به خاطر قهر بودن] [اصطلاح روزمره]
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
local anasthesia سر سازی
pavements کف سازی
idolization بت سازی
individualizing تک سازی
individualizes تک سازی
repk lection پر سازی
bridgework پل سازی
stylization مد سازی
padding له سازی
individualised تک سازی
flooring کف سازی
individualises تک سازی
truncation بی سر سازی
individualising تک سازی
individualize تک سازی
individualized تک سازی
bridge building پل سازی
retortion کج سازی
individuation تک سازی
deflexion خم سازی
pavement کف سازی
individualization تک سازی
retortion خم سازی
flection خم سازی
compaction تو پر سازی
displacement جانشین سازی
foundation materials مصالح پی سازی
enthralment بنده سازی
packing فشرده سازی
gaingiving مشتبه سازی
wording عبارت سازی
fumigation ضد عفونی سازی
exclusion محروم سازی
flatting تنکه سازی
oscillation نوسان سازی
oscillations نوسان سازی
feminization مونث سازی
foliation برگ سازی
evisceration تهی سازی
form work کاذب سازی
eversion واژگون سازی
forging signatures امضا سازی
pacification ارام سازی
equality gate برابر سازی
formularization فرمول سازی
resolving برطرف سازی
depletion تهی سازی
divestment بی بهره سازی
nationalization ملی سازی
industrialization صنعتی سازی
divestiture برهنه سازی
derichment رقیق سازی
divestiture بی بهره سازی
discolourment بدرنگ سازی
decryption اشکار سازی
defeasance باطل سازی
denaturation مصنوعی سازی
dilution رقیق سازی
die shop حدیده سازی
die making حدیده سازی
detersion پاک سازی
denudation برهنه سازی
deep foundation پی سازی در عمق
deconditioning ناشرطی سازی
humanization مردمی سازی
emulsification امولسیون سازی
rejuvenation جوان سازی
emulation نمونه سازی
elution پاکیزه سازی
arching طاق سازی
smoothing صاف سازی
assimilation همگون سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
dwelling construction خانه سازی
duplexing مضاعف سازی
assimilation درون سازی
fading محو سازی
enrichment غنی سازی
milling ارد سازی
debilitation ناتوان سازی
domestication اهلی سازی
deprival بی بهره سازی
stripping برهنه سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
individualization فرد سازی
extinction خاموش سازی
individuation جدا سازی
inebriation مست سازی
separating جدا سازی
individualization منفرد سازی
ichnography زمینه سازی
image formation تصویر سازی
immortalization جاوید سازی
curtailment کوتاه سازی
impregnation ابستن سازی
incavation پوک سازی
inceration موم سازی
inculcation جایگیر سازی
mutilation معیوب سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
infuriation خشمگین سازی
inspissation غلیظ سازی
landscape painting منظره سازی
lapidation سنگسار سازی
lapidification سنگ سازی
latticing شبکه سازی
levigation نرم سازی
liquefaction ابگونه سازی
machicolation مزغل سازی
machine building ماشین سازی
magnifcation بزرگ سازی
lancination پاره سازی
lancination مجروح سازی
intensification پر قوت سازی
inurement معتاد سازی
vaporization بخار سازی
invalidation باطل سازی
irksomeness کسل سازی
wearisomeness کسل سازی
irreticence فاش سازی
lamponery هجونامه سازی
malting مالت سازی
solution چاره سازی
simulation فاهر سازی
simulation شبیه سازی
gelatination دلمه سازی
notification اگاه سازی
relocation جابجا سازی
gemination جفت سازی
glasswork شیشه سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
simulations همانند سازی
simulations فاهر سازی
simulations شبیه سازی
simulation همانند سازی
gnomonics فن شاخص سازی
gold beating زرورق سازی
grillwork شبکه سازی
forgery سند سازی
histogenesis بافت سازی
forgeries صورت سازی
forgeries سند سازی
horology ساعت سازی
hymnography سرود سازی
forgery صورت سازی
grillwork سبد سازی
gunsmithery تفنگ سازی
haematogenesis خون سازی
reductions ساده سازی
reduction ساده سازی
roofing سقف سازی
implementation پیاده سازی
harmonization هم اهنگ سازی
heterodyne reception زنه سازی
solutions چاره سازی
arrefication لطیف سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com