Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
loculicidal
شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
Other Matches
receptacle
حفره درون سلولی گیاه
receptacles
حفره درون سلولی گیاه
lumen
حفره سلولی درون جدار گیاه
pistil
گرزن
carpal bone
حجره گرزن
carpel
حجره گرزن
acarpelous
بی حجره گرزن
acarpellous
بی حجره گرزن
florescent
شکوفا
indehiscent
نا شکوفا
abloom
شکوفا
budding
شکوفا
dehiscent
شکوفا
prosperous
شکوفا
septifragal
شکوفا وبازشونده
proliferous
قابل تکثیر شکوفا
gill slit
شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
isomorph
جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
gametophyte
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
ear
خوشه
[بخشی از ساقه گیاه غلاتی]
[گیاه شناسی]
rhubarb
گیاه ریواس
[از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
halophyte
گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
wildling
گیاه وحشی گیاه خودرو
hemp
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
everblooming
همیشه بهار همیشه شکوفا
ventricles
حفره
crater
حفره
craters
حفره
delve
حفره
chambers
حفره
chamber
حفره
ventricle
حفره
delving
حفره
interstice
حفره
delves
حفره
delved
حفره
hollows
حفره
dale
حفره
holes
حفره
holed
حفره
hole
حفره
cell
حفره
cells
حفره
caverns
حفره
cavern
حفره
holing
حفره
pothole
حفره
potholes
حفره
cavity
حفره
cavities
حفره
dales
حفره
hollow
حفره
ditch
حفره
sinuses
حفره مغ
sheuch
حفره
sinus
حفره مغ
lacuna
حفره
venter
حفره
porous
حفره
fovea
حفره
sockets
حفره
socket
حفره
loculus
حفره
sheugh
حفره
ditches
حفره
borings
حفره
sucket
حفره
thirl
حفره
ditched
حفره
laigh
حفره
cavitation
حفره
pit
حفره روباه
loculate
حفره دار
maw
حفره معده
mold cavity
حفره قالب
trilocular
دارای سه حفره
pitting
ایجاد حفره
ozone hole
حفره اوزون
cavern
حفره زیرزمینی
vacuolation
ایجاد حفره
vacuolation
تشکیل حفره
vacuolate
حفره مانند
caverns
حفره زیرزمینی
vacuolar
حفره مانند
fossate
حفره دار
boring
حفره کنی
electron hole
حفره الکترونی
pitted
حفره دار
cavitation
حفره سازی
camouflet
حفره ماسوره
camouflet
حفره زیرزمینی
crypt
حفره غدهای
calyculate
حفره دار
fossa
حفره فرورفتگی
pits
حفره روباه
pits
گودال حفره
knot hole
محل حفره
charging socket
حفره جا شارژر
weak square
حفره سوراخ
gleonid
حفره دار
foveiform
حفره مانند
foveate
حفره دار
pit
گودال حفره
foveal
حفره دار
alveolate
حفره دار
hollows
گودی حفره
crypts
حفره غدهای
hollow
گودی حفره
cellular expanded
بتن با حفره منبسط
fox hole
سنگر حفره روباه
loculus
حفره کیسه گرده
excavation
گود برداری حفره
electron pair
زوج الکترون حفره
fuze cavity
حفره نصب ماسوره
pit
حفره خرج چاه
vacuolate
حفرهای حفره دار
triloculate
دارای سه حفره سه یاختهای
chamber
جان لوله حفره
chambers
جان لوله حفره
sinks
ته نشینی حفره یاگودال
sink
ته نشینی حفره یاگودال
pits
حفره خرج چاه
vacuolar
حفرهای حفره دار
socket bayonet
سرنیزه حفره دار
vesiculate
مربوط به حفره تاول دار
vesicular
مربوط به حفره تاول دار
vesicular
حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
hydrothorax
تجمع مایع در حفره جنب
hawse buckler
درپوش حفره زنجیر لنگر
cavities
سوراخ حفره یا محفظه قالب
lumen
حفره یا مجرای عضولولهای شکل
cavity
سوراخ حفره یا محفظه قالب
lacunal
وابسته به حفره یا جای خالی
calyculate
دارای سطوح حفره دار
lacunate
وابسته به حفره یا جای خالی
lacunary
وابسته به حفره یا جای خالی
lacunar
وابسته به حفره یا جای خالی
loculus
سلول یا حفره تخمدان مرکب
hamstrings
زردپی طرفین حفره پشت زانو
tamping
سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
hamstring
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing
زردپی طرفین حفره پشت زانو
vesiculate
حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
sitzmark
حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
crater
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
craters
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
pits
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
stope
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
PCMCIA
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
endodontia
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontics
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
incision
شکاف
chasm
شکاف
craze
شکاف
crazes
شکاف
rifts
شکاف
rift
شکاف
chasms
شکاف
gap
شکاف
hiatus
شکاف
gaps
شکاف
crack
شکاف
aperture
شکاف
apertures
شکاف
arm slit
شکاف
notch
شکاف
groove
شکاف
grooves
شکاف
fisure
شکاف
fairlead
شکاف
tear
شکاف
chik
شکاف
cracks
شکاف
cloot
شکاف سم
raking
شکاف
rakes
شکاف
cleft palates
شکاف سق
incisure
شکاف
notches
شکاف
insection
شکاف
cleft palate
شکاف سق
head slot
شکاف هد
lacuna
شکاف
rake
شکاف
chine
شکاف
multifid
شکاف شکاف
split
شکاف
fissures
شکاف
fissure
شکاف
crevices
شکاف
crevice
شکاف
incisions
شکاف
cleft
شکاف
clefts
شکاف
break through
شکاف
overture
شکاف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com