Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (22 milliseconds)
English
Persian
groove
شیار دادن
grooves
شیار دادن
Search result with all words
sector
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sectors
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
reeve
عبور دادن طناب از شیار
Other Matches
back frow
اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
groove
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
grooves
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
track pitch
گام شیار درجه شیار
rucks
خط شیار
tracks
شیار
slot
شیار
flute
شیار
grooves
شیار
wake
شیار
stria
شیار
groove
شیار
tracked
شیار
rut
خط شیار
ruts
خط شیار
corrugation
شیار
track
شیار
score
شیار
scored
شیار
splineway
شیار
fissure
شیار
fissures
شیار
chamfer
شیار
scores
شیار
slots
شیار
slotting
شیار
waked
شیار
sulcus
شیار
wakes
شیار
guideway
شیار
raking
شیار
fillister plough
شیار
rake
شیار
rakes
شیار
notche
شیار
ruck
خط شیار
cut fuller
شیار بریدن
alternate track
شیار تغییرپذیر
furrows
شیار زدن
slot insulation
عایق شیار
drip
شیار ابچکان
dripped
شیار ابچکان
channel
شیار دراوردن
drips
شیار ابچکان
primary track
شیار اصلی
indenture
شیار دارکردن
ruts
شیار دارکردن
tooth pitch
گام شیار
vallecula
شیار خط گودی
flute
شیار ساختن
furrow
شیار زدن
primary track
شیار اولیه
rut
شیار دارکردن
key seat
شیار خار
keyway
شیار دراوردن
alternate track
شیار جایگزین
alternate track
شیار متناوب
striate
شیار دار
channeled
شیار دراوردن
slot
روزنه شیار
trackes per inch
شیار در اینچ
channels
روگاه شیار
channeling
روگاه شیار
channeled
روگاه شیار
channels
شیار دراوردن
channeling
شیار دراوردن
channelled
روگاه شیار
acme thread
شیار ذوزنقه ای
track pitch
فاصله شیار
furrowed
شیار زدن
channel
روگاه شیار
slotting
شیار شکاف
slots
روزنه شیار
tpi
شیار دراینچ
slotting
روزنه شیار
slots
شیار شکاف
lateral fissure
شیار جانبی
slot
شیار شکاف
furrowing
شیار زدن
track density
تراکم شیار
channelled
شیار دراوردن
grooving plane
رنده شیار
armature slot
شیار ارمیچر
list
شیار نرده
valley
گودی شیار
valleys
گودی شیار
feed track
شیار پیشبری
threads
شیار برجستگی
calcarine sulcus
شیار مهمیزی
guide slot
شیار راهنما
calcarine fissure
شیار مهمیزی
central fissure
شیار مرکزی
head per track disk
دیسک با هد هر شیار
butterss thread
شیار اره
wash out
شیار ابرو
central sulcus
شیار مرکزی
thread
شیار برجستگی
armature pocket
شیار ارمیچر
longitudinal groove
شیار طولی
oil groove
شیار روغن
guide nut
شیار راهنما
crimping groove
شیار استقرار
sylvian fissure
شیار سیلویوس
fissure of sylvius
شیار سیلویوس
crimping groove
شیار استحکام
rolando's fissure
شیار رولاندو
fissure of rolando
شیار رولاندو
rolando's sulcus
شیار رولاندو
canaliculus
شیار کوچک
swallow
شیار قرقره تاکل
swallowed
شیار قرقره تاکل
ridge
شیار دار کردن
tpi
تعداد شیار در هر اینچ
swallowing
شیار قرقره تاکل
chip pocket
شیار دندانههای اره
swallows
شیار قرقره تاکل
manager
و نیز آدرس شیار را
gutter ball
گویی که به شیار میافتد
managers
و نیز آدرس شیار را
guideway
شیار هدایت کننده
chandelle
[کابل در شیار ستون ها]
port
شیار هادی دهانه
mortise
شیار دراوردن کام
clock track
شیار زمان سنجی
ridges
شیار دار کردن
sheave
شیار قرقره تاکل
fringing groove
شیار تقویت کننده
timing track
شیار تنظیم وقت
flute
لبه دار کردن شیار
groove
خط انداختن شیار دار کردن
notche sensitivity index
ضریب حساسیت در مقابل شیار
scrobiculate
شیاردار دارای شیار کم عمق
circular slitting saw
اره کمانهای مخصوص شیار
circular grooving saw
کمان اره ویژه شیار
trenches
استحکامات خندقی شیار طولانی
sectors
تقسیم دیسک به شیار رهایی
beaded section
شیار برجسته روی گچ وچوب
flute
[شیار عمودی روی ستون]
grooves
خط انداختن شیار دار کردن
trenches
شیار لوله قرارگیری کابل
sector
تقسیم دیسک به شیار رهایی
trench
شیار لوله قرارگیری کابل
trench
استحکامات خندقی شیار طولانی
raggle
سنگ را شیار دار کردن
lister
سجاف دوز ماشین خیش یا شیار
screwthread
شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
ripping
شیار زدن زمین سله بسته
furrow
زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrows
زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrowing
زمین یامزرعه شخم زده شیار
cannelure
شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
slots
شیار دراوردن رنده کردن چاک
furrowed
زمین یامزرعه شخم زده شیار
slot
شیار دراوردن رنده کردن چاک
slotting
شیار دراوردن رنده کردن چاک
cannelure
شیار استقرار پوکه روی گلوله
lands
برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
tracks
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracked
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
reducing
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
forty track disk
قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
laced valley
[شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
eighty track disk
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
format
تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
formats
تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
parity
شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
seeks
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeking
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seek
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
allocations
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
Q Channel
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
fixes
استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
fix
استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
allocation
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
yoke
جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
consent
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
constant
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constants
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot
اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
movable
نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
clusters
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cavitation
بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
oil dent
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
tracked
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
arm
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
tracks
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
hard sectoring
می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
defect skipping
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
plows
شخم کردن شیار کردن
plowed
شخم کردن شیار کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com