Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
tpi
شیار دراینچ
Other Matches
character per inch
کاراکتر دراینچ
back frow
اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
grooves
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
groove
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
track pitch
گام شیار درجه شیار
guideway
شیار
corrugation
شیار
ruts
خط شیار
rut
خط شیار
flute
شیار
slot
شیار
chamfer
شیار
fillister plough
شیار
slots
شیار
slotting
شیار
ruck
خط شیار
rucks
خط شیار
wake
شیار
waked
شیار
wakes
شیار
track
شیار
tracked
شیار
tracks
شیار
fissure
شیار
fissures
شیار
notche
شیار
rake
شیار
rakes
شیار
raking
شیار
score
شیار
splineway
شیار
stria
شیار
groove
شیار
grooves
شیار
sulcus
شیار
scored
شیار
scores
شیار
furrows
شیار زدن
alternate track
شیار متناوب
armature slot
شیار ارمیچر
tooth pitch
گام شیار
track density
تراکم شیار
armature pocket
شیار ارمیچر
furrowing
شیار زدن
alternate track
شیار جایگزین
alternate track
شیار تغییرپذیر
acme thread
شیار ذوزنقه ای
valleys
گودی شیار
threads
شیار برجستگی
vallecula
شیار خط گودی
fissure of sylvius
شیار سیلویوس
thread
شیار برجستگی
drip
شیار ابچکان
canaliculus
شیار کوچک
trackes per inch
شیار در اینچ
track pitch
فاصله شیار
valley
گودی شیار
wash out
شیار ابرو
butterss thread
شیار اره
grooving plane
رنده شیار
guide nut
شیار راهنما
guide slot
شیار راهنما
head per track disk
دیسک با هد هر شیار
slot insulation
عایق شیار
indenture
شیار دارکردن
primary track
شیار اصلی
key seat
شیار خار
lateral fissure
شیار جانبی
longitudinal groove
شیار طولی
oil groove
شیار روغن
sylvian fissure
شیار سیلویوس
rolando's sulcus
شیار رولاندو
striate
شیار دار
calcarine fissure
شیار مهمیزی
calcarine sulcus
شیار مهمیزی
central fissure
شیار مرکزی
central sulcus
شیار مرکزی
keyway
شیار دراوردن
crimping groove
شیار استحکام
crimping groove
شیار استقرار
cut fuller
شیار بریدن
feed track
شیار پیشبری
fissure of rolando
شیار رولاندو
rolando's fissure
شیار رولاندو
primary track
شیار اولیه
dripped
شیار ابچکان
channelled
روگاه شیار
channels
شیار دراوردن
drips
شیار ابچکان
channels
روگاه شیار
flute
شیار ساختن
slot
روزنه شیار
channeling
شیار دراوردن
list
شیار نرده
slot
شیار شکاف
slots
روزنه شیار
slots
شیار شکاف
slotting
شیار شکاف
groove
شیار دادن
slotting
روزنه شیار
channel
شیار دراوردن
rut
شیار دارکردن
furrowed
شیار زدن
channel
روگاه شیار
channeled
شیار دراوردن
grooves
شیار دادن
channeled
روگاه شیار
ruts
شیار دارکردن
channeling
روگاه شیار
channelled
شیار دراوردن
furrow
شیار زدن
sheave
شیار قرقره تاکل
gutter ball
گویی که به شیار میافتد
mortise
شیار دراوردن کام
guideway
شیار هدایت کننده
fringing groove
شیار تقویت کننده
clock track
شیار زمان سنجی
chip pocket
شیار دندانههای اره
timing track
شیار تنظیم وقت
chandelle
[کابل در شیار ستون ها]
ridges
شیار دار کردن
manager
و نیز آدرس شیار را
ridge
شیار دار کردن
managers
و نیز آدرس شیار را
tpi
تعداد شیار در هر اینچ
port
شیار هادی دهانه
swallows
شیار قرقره تاکل
swallow
شیار قرقره تاکل
swallowed
شیار قرقره تاکل
swallowing
شیار قرقره تاکل
sectors
تقسیم دیسک به شیار رهایی
notche sensitivity index
ضریب حساسیت در مقابل شیار
raggle
سنگ را شیار دار کردن
circular slitting saw
اره کمانهای مخصوص شیار
circular grooving saw
کمان اره ویژه شیار
reeve
عبور دادن طناب از شیار
sector
تقسیم دیسک به شیار رهایی
flute
[شیار عمودی روی ستون]
trenches
استحکامات خندقی شیار طولانی
beaded section
شیار برجسته روی گچ وچوب
trench
استحکامات خندقی شیار طولانی
flute
لبه دار کردن شیار
grooves
خط انداختن شیار دار کردن
groove
خط انداختن شیار دار کردن
trenches
شیار لوله قرارگیری کابل
scrobiculate
شیاردار دارای شیار کم عمق
trench
شیار لوله قرارگیری کابل
slot
شیار دراوردن رنده کردن چاک
cannelure
شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
lister
سجاف دوز ماشین خیش یا شیار
furrowed
زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrows
زمین یامزرعه شخم زده شیار
slotting
شیار دراوردن رنده کردن چاک
slots
شیار دراوردن رنده کردن چاک
furrowing
زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrow
زمین یامزرعه شخم زده شیار
ripping
شیار زدن زمین سله بسته
cannelure
شیار استقرار پوکه روی گلوله
screwthread
شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
lands
برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
tracked
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracks
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
laced valley
[شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
forty track disk
قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
eighty track disk
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
sectors
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
parity
شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
sector
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
formats
تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
format
تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
seeking
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seek
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeks
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
fixes
استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
allocations
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
Q Channel
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
fix
استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
yoke
جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
constants
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot
اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
clusters
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
movable
نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
cavitation
بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
oil dent
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
tracks
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
tracked
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
arm
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
hard sectoring
می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
defect skipping
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
list
شیار کردن اماده کردن
plowing
شخم کردن شیار کردن
plows
شخم کردن شیار کردن
plowed
شخم کردن شیار کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com